رسانه ها و جنون نظاميگري آمريكا
تØقق سياست¬هاي جنگ اÙروزانه Ùˆ سلطه¬طلبانه ايالات متØده، بدون نقش Ø¢Ùريني Ùˆ همراهي رسانه¬هاي اين كشور، امكان‌پذير نمي¬باشد. در سايه همراهي Ùˆ همگامي شبكه رسانه¬اي Ùˆ نظامي ايالات متØده، نوعي انØصار رسانه¬اي در اين جامعه شكل گرÙته Ùˆ در اين شرايط است كه رÙتارهاي جنگ¬طلبانه Ùˆ غيرانساني دولتمردان اين كشور طبيعي Ùˆ متعار٠جلوه مي¬نمايد. امروزه رسانه¬ها نوعي سياست Ùعال پيش¬ گرÙته¬اند؛ اما باور ندارم كه آن¬ها از بررسي Øقايق مرتبط با ارتباط رسانه¬ها با دولت جنگ¬طلب خود، رضايت خاطري داشته باشند. در Øال Øاضر، جنگ، مهم¬ترين اصل سياست خارجي ايالات متØده است Ùˆ از اين رهگذر رسانه¬ها به نمايندگان دولتمردان جنگ¬اÙروز مبدل شده¬اند. در سايه Ùعاليت اين نمايندگان جديد است كه تبليغ Ùˆ ترويج نظاميگري اوج گرÙته تا كشور به سمت خودكامگي Ùˆ سلطه¬جويي رهنمون شود. نگاهي به اخبار Ù…Ø·Ø±Ø Ùˆ غالب رسانه¬ها Øكايت از آن دارد كه چگونه ماشين جنگ را به خوبي تنظيم كنيم. در چنين شرايطي نيازمند آنيم تا اين بØØ« را Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒÙ†ÙŠÙ… كه به راستي چگونه مي¬توانيم اين ماشين جنگ را از كار بيندازيم. هنگامي كه اختلاÙ¬ها Ùˆ شكاÙ¬هايي بين دو Øزب سياسي Øاكم شكل مي¬گيرد، جريان¬هاي غالب خبري، نوعي نگرش متÙاوت اتخاذ مي¬كنند، اما هنگامي كه نخبگان Øكومت در مسأله جنگ با يكديگر همراه Ùˆ همگام مي¬شوند Ùˆ اختلاÙ¬هايشان را كنار مي¬گذارند، از Ø·Ø±Ø Ùˆ بررسي چنين موضوعي چشم¬پوشي مي¬كنند. نمونه بارز اين مسأله به اواخر Ùوريه 2003 باز مي¬گردد، يعني سه Ù‡Ùته پيش از آن¬كه جنگ عراق آغاز شود. در اين برهه زماني بود كه شبكه NBC گزارش¬هاي شبانه گزارشگر Ù…Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯ (دوناهو) را ناگهان متوق٠نمود، اما بعدها خبري Ùاش شد Ùˆ مشخص ساخت كه علت اين تصميم آن بود كه برنامه¬هاي وي توانست در زمان جنگ به برنامه¬¬اي دردسرآÙرين براي اين شبكه تبديل شود، چرا كه ظاهراً وي مشتاق آن بود تا مهماناني را به برنامه خود دعوت كند كه سياست¬هايي ضدجنگ Ùˆ ضدبوش داشته Ùˆ علاوه بر اين، نسبت به انگيزه¬هاي دولت ترديد داشته¬اند. اگر Ú†Ù‡ اين مسأله به سرعت با انكار شبكه مذكور روبرو شد، اما اين مخاطره را براي آن¬ها به همراه داشت كه اين برنامه در دوره¬اي زماني كه ديگر رقباي رسانه¬اي با سياست¬هاي دولت همگام مي¬شوند، به جايگاهي براي Øضور مخالÙين جنگ در داخل جامعه آمريكا تبديل شود. با كنار گذاشتن اختلاÙ¬هاي دو Øزب عمده ايالات متØده است كه رسانه¬هاي برجسته نيز اين رÙتار را پيشه مي¬كنند، اما نبايد سكوت سياست¬مداران Ùˆ رسانه¬ها به مثابه سكوت Ùˆ رضايت ما تلقي شود.مارتين لوتركينگ در آخرين ماه¬هاي زندگي¬اش از ضرورت مقابله با دولت جنگ اÙروز صØبت مي¬كرد. در ژانويه 1968 وي Ú¯Ùت: «هرگز علاقه ندارم تا خود را با شرايط اقتصادي¬اي ÙˆÙÙ‚ دهم كه ضروريات Ùˆ نيازهاي اوليه را از اكثريت جامعه مي¬ستاند تا تجملات Ùˆ ناز Ùˆ نعمت را به اقليت هديه دهد. من نمي¬خواهم خود را با جنون نظاميگري همراه سازم...» همچنين در ماه مارس 1968ØŒ وي Ú¯Ùت: «بمب¬هايي كه در ويتنام بر سر مردم Ùرود آمد، در Øقيقت در داخل آمريكا منÙجر شده است. چنين بمب¬هايي، آمال Ùˆ Ùرصت¬هاي ما را براي داشتن يك آمريكاي شايسته از بين برده است.»و ما امروز مي¬گوييم، بمب¬هايي كه بر سر عراقي¬ها Ùرود مي¬آيد، در Øقيقت در داخل آمريكا منÙجر شده Ùˆ اين بمب¬هاست كه آمال Ùˆ Ùرصت¬هاي پيش¬رويمان براي داشتن آمريكايي شايسته را از بين برده است. سربازان ما از مأموريت¬هايي كه هد٠آن چيزي جز قتل Ùˆ خونريزي نيست، به خانه باز مي¬گردند؛ در Øالي كه از Ù„Øاظ روØÙŠ Ùˆ جسمي مجروØند Ùˆ زماني درد Ùˆ رنج ما اÙزون مي¬شود كه درمي¬يابيم، منابع بسياري به جاي آن كه در راستاي رÙع نياز مردم هزينه شود. در جنگ تل٠شده است. امروزه ضروري است در برابر دروغ¬ها Ùˆ باورهاي غلطي كه دايماً Ùˆ بيش از پيش به جنگ دامن مي¬زنند، بايستيم. در اين برهه زماني شاهديم، صÙØات نخست نشريه نيويورك تايمز با Ùريبكاري خبر از تسليØات كشتار جمعي عراق مي¬دهد تا راه را براي هجوم به اين كشور هموار سازد. در همين زمان ضروري است تا Øقايق مرتبط با درد Ùˆ رنج بشري كه امروزه با جنگ پيوند خورده، بر همگان آشكار شود. لازم است هم به Ø·Ø±Ø Ùˆ اÙشاي دروغ‌پردازي‌هاي آنها Ùˆ هم به نتايج هولناك رÙتارهايشان بپردازيم Ùˆ بي¬شك پرداختن صر٠به يكي از اين دو مورد نمي¬تواند ثمربخش باشد. در Ù‡Ùته¬هاي اخير نيز شاهديم كه توجه رسانه¬ها سخت به تلاش¬هاي بي¬شرمانه دولت بوش با هد٠كنترل Ùˆ دستكاري رسانه¬هاي عمومي جلب شده است Ùˆ زمزمه¬هايي براي دÙاع از شبكه PBC مي¬شنويم. اما چرا؟مدت¬هاست كه پربيننده¬ترين Ùˆ اثرگذارترين برنامه اين شبكه، برنامه خبر شبانگاهي «جيم لهرر» است. در كنار بسياري از موضوعاتي كه در اين برنامه بدان پرداخته مي¬شود، برنامه¬ها Ùˆ گزارش¬هايي از جنگ به طور گسترده بر پايه منابع Ùˆ اطلاعات دولت پخش مي¬شود. گروه ديده¬بان رسانه¬اي «Ùر» كه من هم يكي از اعضاي پيوسته آن هستم، به طور مستند اعلام نمود كه در خلال جنگ¬هاي مختل٠همچون جنگ اول خليج Ùارس در سال 1991ØŒ بمباران يوگسلاوي در سال 1999 Ùˆ Øمله به عراق در سال 2003ØŒ قصور اين برنامه در Ø·Ø±Ø ØºÙŠØ±Ø¬Ø§Ù†Ø¨Ø¯Ø§Ø±Ø§Ù†Ù‡ اين موضوع واقعاً زشت Ùˆ شرم¬آور بوده است. پذيرش چنين مبنايي به عنوان معياري در عرصه اطلاع¬رساني Ùˆ يا به تعبير ديگر Ø·Ø±Ø Ø¢Ù† به عنوان نوعي شيوه مطلوب در عرصه اطلاع¬رساني عمومي، نيازمند آن است تا Øد امكان در خود مستØيل شويم Ùˆ از خواسته¬هايمان كوتاه آييم. چنين شبكه رسانه¬اي، نظامي Ùˆ صنعتي¬اي است كه به مدد اصلاØيه قانون اساسي آمريكا شكل گرÙت. با وجود چنين شبكه¬اي است كه نوعي Øصر رسانه¬اي عملكردهاي جنايتكارانه اين دولت جنگ اÙروز را طبيعي جلوه مي¬دهد. در سايه وجود چنين رسانه¬هايي است كه ترغيب مي¬شويم اين شرايط را نه جنون كه شرايطي طبيعي ببينيم.
منبع: ماهنامة سياØت غرب / مركز پژوهش¬هاي اسلامي صداو سيما / سال چهارم/ شماره سي Ùˆ Ù‡Ùت /مرداد 1385