قدرت جديد وارد مي‌شود
اين واقعه كه عنوان انقلاب دوم از رهبر Ùقيد انقلاب گرÙت اثرات شگرÙÙŠ در سياست داخلي Ùˆ جهاني بر جاي گذاشت كه متاسÙانه به اندازه اهميتش به آن توجه Ùˆ ابعاد گوناگون آن شكاÙته نشده Ùˆ در ايران هم به آن توجه شايسته نشده Ùˆ به جز اندكي گزارش توصيÙÙŠ Ùˆ چند كتاب، متاسÙانه آن گونه كه بايسته است مورد بØØ« Ùˆ بررسي Ù…ØاÙÙ„ دانشگاهي Ùˆ نخبگان قرار نگرÙته است. در طر٠مقابل يعني Ù…ØاÙÙ„ آمريكايي اگر Ú†Ù‡ بيشتر به آن پرداخته شده است، ولي متاسÙانه اين تØقيقات Ùˆ انتشارات نيز چندان علمي نبوده Ùˆ با جهت‌گيري Ùˆ به صورت اØساسي با آن برخورد شده است.
لذا پيام اصلي اين Øركت كه صرÙا قرار بود به مدتي Ù…Øدود Ùˆ Ùقط به منظور جلب اÙكار جهاني Ùˆ مردم آمريكا به عملكرد سياست خارجي اين كشور در منطقه Ùˆ جهان سوم Ùˆ ترسيم نقشه راه براي ساير ملت‌ها انجام شود، به عنادورزي آمريكا تبديل شد كه متاسÙانه تا امروز نيز ادامه دارد.
خميرمايه Øركت اشغال لانه جاسوسي Ù…Øاكمه Ùˆ نشان دادن نقاط ضع٠و نادرست سياست خارجي آمريكا Ùˆ Ù†Øوه عمل اين كشور در صØنه جهاني Ùˆ توزيع قدرت بود؛ ولي متاسÙانه آمريكا عملا Øاضر نشده است با اين هد٠برخوردي سازنده داشته باشد Ùˆ Øاصل آنكه روز به روز بر مشكلات جهاني اÙزوده شده است.
سير روابط بين‌المللي تا پيروزي انقلاب اسلامي
سير سيستم نظام بين‌الملل از سال 1815 به مدت يكصد سال تا جنگ جهاني اول در سال1914 را مدل چند قطبي يا توازن قواي سنتي مي‌نامند كه تا Øدي همين مدل تا پايان جنگ دوم جهاني در سال 1945 هم ادامه مي‌يابد. ولي از سال 1947 به سمت نظام دو قطبي منعطÙ[1] يا جنگ سرد Øركت Ùˆ تا سال 1971 ادامه پيدا مي‌كند. در اين مدل هر يك از دو ابرقدرت به عنوان متØد، Øامي Ùˆ Øتي كنترل‌كننده دولت‌هاي ملي ضعيÙ‌تر گروه‌بندي خود عمل مي‌كنند. البته تعدادي دولت ملي پيراموني نيز وجود داشتند كه به هيچ گروهي تعلق نداشتند[2].
دوره جنگ سرد بعد از جنگ جهاني دوم تا پيروزي انقلاب اسلامي3 دوره مشخص را پشت سر گذاشته است. دوره ابتدايي جنگ سرد از سال 1945 تا 1969 به عنوان جنگ سرد Ùعال Ù…Øسوب مي‌شود2 ابرقدرت بر سر Ù†Ùوذ در Øوزه يكديگر، يارگيري، مسائلي چون اروپاي شرقي Ùˆ سلاØ‌هاي هسته‌اي در رقابت بودند. دوره دوم كه از سال 1970 شروع Ùˆ تا سال 1979 ادامه ياÙت Ùˆ دوره تنش زدايي ناميده مي‌شود دوره‌اي است كه آمريكا Ùˆ شوروي به علت پيشرÙت سرسام‌آور سلاØ‌هاي هسته‌اي Ùˆ ترس از نابودي دوجانبه در يك جنگ اتمي تصميم به همكاري Ùˆ كنترل سلاØ‌هاي هسته‌اي گرÙتند تا از وقوع آن جلوگيري كنند، خلع Ø³Ù„Ø§Ø Ù…ÙˆØ±Ø¯ توجه قرار گرÙت Ùˆ قراردادهاي سالت 1 Ùˆ 2 براي كنترل تسليØات هسته‌اي بين آنها امضا شد. در دوره سوم كه همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي است مسائل كلان بين دو ابرقدرت آمريكا Ùˆ شوروي تا Øدي Ùروكش كرده Ùˆ به يك تعادل نسبي رسيده بودند؛ اگر Ú†Ù‡ در زمينه مسائل خرد منطقه‌اي مواردي مي‌شد ياÙت، ولي تنش عمده‌اي بين آنان وجود نداشت Ùˆ در برابر پيام انقلاب اسلامي نيز به ÙˆØدت نظر رسيده بودند كه جهت پيكان روند جنگ سرد را به سمت انقلاب اسلامي برگردانند؛ زيرا هم شعار پيروزي انقلاب نه شرقي Ùˆ نه غربي بود Ùˆ هم گسترش اين شعار در منطقه مناÙع هر دو ابرقدرت را تهديد مي‌كرد.
اصل اساسي Øاكم بر روابط بين‌الملل
اما اصل اساسي نظام روابط بين‌الملل در سيستم دوقطبي بر پايه رقابت كنترل‌شده‌اي ميان نخبگان دولتي كه يكديگر را به رسميت مي‌شناسند، بود. اين اصل اجازه ورود نيروهاي انقلابي كه هويت خود را با آرمان‌هاي برتر ارتباط Ùˆ پيوند مي‌دهند به صØنه رقابت روابط بين‌الملل Ùˆ شركت در تقسيم Ùˆ توزيع ساختار جديدي براي ساختار قدرت بين المللي را نمي‌دهد[3].
از طر٠ديگر دهه 70 كه مصاد٠با دهه 50 شمسي است روابط بين‌المللي به سركردگي آمريكا Ùˆ شوروي دستخوش دو تØول اساسي بود. اول اوج رقابت دو ابرقدرت همراه با شكل‌گيري نهضت‌هاي آزادي‌بخش Ùˆ تشكيل بلوك غيرمتعهد شامل همان كشورهاي پيراموني Ùˆ تعدادي از كشورهايي كه با دستيابي به استقلال خود به بلوك غيرمتهد يا بلوك شرق پيوسته بودند، مي‌شد. اين روند سياست تنش‌زدايي دو ابرقدرت در اوايل دهه 1970 را به بن‌بست كشاند.
در اين زمان وضعيت جنگ سرد Ùعال Ù€ كه دوران يارگيري Ùˆ بلوك‌بندي با تعرض Ù…Øدود به Øوزه‌هاي Ù†Ùوذ يكديگر بود Ùˆ با تÙوق نسبي بلوك شرق همراه بود Ù€ به جنگ سرد منÙعل اما آماده انÙجار تبديل شد.
دوم در اين شرايط بين‌المللي پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در بهمن 1357 (Ùوريه 1979)ØŒ Ùروپاشي ستون اصلي سياست دو ستوني آمريكا در منطقه خليج‌Ùارس Ùˆ خاورميانه Ùˆ نيز پيمان سنتو كه Øلقه مركزي كمربند امنيتي غرب به دور شوروي بود، شرايط بين‌المللي را در وضعيت ويژه‌اي قرار داد.
موقعيت آمريكا
از سطور بالا بخوبي مي‌توان درياÙت كه روند استقلال‌خواهي Ùˆ مبارزه با سياست‌هاي آمريكا در جهان سوم به سمت تقويت بلوك شرق Ùˆ غيرمتعهد Øركت كرده بود كه ضربه نهايي توسط انقلاب اسلامي بر پيكره سياست خارجي آمريكا در منطقه وارد آمد. شعار انقلاب اسلامي گستره وسيعي را مي‌توانست تØت پوشش قرار دهد كه در مراØÙ„ اوليه نيز با سرعت غيرقابل باوري در Øركت بود Ùˆ از طر٠ديگر نيز از معدود انقلاب‌هايي بود كه به ابرقدرت مقابل آمريكا يعني شوروي نيز متصل نبود تا آمريكا بتواند در چارچوب همان اصل اساسي روابط بين‌الملل به مهار آن بپردازد. اگرچه آمريكا به همان اندازه كه ايران به دامن شوروي نيÙتاده بود خوشØال Ùˆ راضي بود، ولي به دليلي نامشخص Ùˆ نامÙهوم Ùˆ صرÙا بر اساس خوي استثمارگرايانه Ùˆ Øاكميت جهاني با انقلاب ايران به مبارزه برخاسته بود؛ لذا همان‌گونه كه در بالا اشاره شد آمريكا در ضعيÙ‌ترين موقعيت سياست خارجي خود قرار داشت كه عامل تعيين‌كننده‌اي در Ù…Øاسبات روس‌ها براي اشغال اÙغانستان بود.
با نگاهي به سال‌هاي پاياني دهه 70 مي‌توان درياÙت كه با اشباع زرادخانه‌هاي تسليØات متعار٠و هسته‌اي در دو بلوك Ùˆ همزمان با شروع دوران جنگ سرد منÙعل Ùˆ مذاكرات تنش‌زدايي كمپاني‌هاي غربي تØقيقات Ùˆ توليدات تسليØاتي خود را به سمت توليدات اقتصادي سوق دادند كه اين خود باعث اهميت ياÙتن قدرت اقتصادي Ùˆ Ùناوري در كنار قدرت نظامي شده‌ بود؛ لذا جهان شاهد ظهور مراكز جديد قدرت همچون چين، ژاپن Ùˆ اروپاي غربي بود كه تÙوق انØصاري آمريكا Ùˆ شوروي را بر امور بين‌المللي خدشه‌دار نمودند.
وضعيت سيستم نظام بين‌المللي
پيروزي انقلاب اسلامي Ùˆ آغاز دهه 1980 كه نظام بين‌المللي نيز با تØولي بنيادي از Ù„Øاظ ساختار، تنوع Ùˆ توزيع عناصر قدرت بين‌المللي گرديده است، دوران جديد جنگ سرد كه تغيير جهت جنگ سرد از دو ابر قدرت به سمت پيام اصلي انقلاب بود، آغاز شد كه اين پيام داراي دو ويژگي بود Ùˆ با اتÙاقاتي كه در سال 2011 در منطقه خاورميانه Ùˆ شمال Ø¢Ùريقا اتÙاق اÙتاده است Ùˆ به آن خيزش اسلامي مي‌گوييم، هر دو اين ويژگي‌ها درطول اين مدت 33 سال همچنان تداوم دارند.
اول اين‌كه Ùروپاشي نظام سلطنتي در ايران Ùˆ پيروزي انقلاب اسلامي با پيامي ايدئولوژيك، روند استقلال‌طلبي Ùˆ خروج از Øيطه Ù†Ùوذ قدرت‌هاي بزرگ را از اندونزي Ùˆ مراكش تا منطقه Øساس Ùˆ استراتژيك خليج Ùارس تسريع نمود. اين امر باعث بر هم خوردن ثبات Ùˆ توازن منطقه Ùˆ معادلات بين‌المللي مورد تواÙÙ‚ دو ابر قدرت Ùˆ منشأ تغييرات Ùˆ تØولات بسياري براي آزادي مردم كشورهاي منطقه از زير سلطه آن دو مي‌توانست باشد. دوم ظهور بازيگر مستقلي چون جمهوري اسلامي ايران در منطقه Ù†Ùت‌خيز خليج Ùارس باعث شد آمريكا به جاي اين‌كه بي‌تÙاوت از اين وضعيت بگذرد Ùˆ به انتخاب مردم ايران عملا اØترام گذاشته Ùˆ به جبران اشتباه‌هاي گذشته خود بپردازد درصدد برخورد با نظام نوپاي اسلامي برآيد. با اين مقدمه كه نشان‌دهنده شرايط تولد انقلاب اسلامي است به بررسي اثرات تسخير لانه جاسوسي يا انقلاب دوم بر تØول در ماهيت Ùˆ ساختار قدرت نظام دو قطبي كه موضوع مورد بØØ« اين نوشتار است، مي‌پردازم.
ديدگاه مردم ايران نسبت به آمريكا و جايگاه خود در منطقه و جهان
دخالت آمريكا با همكاري انگليس در سرنگوني دولت ملي مرØوم مصدق كه مي‌توانست پروسه تداوم Ùˆ تكميل سير تطور اجتماعي ايران Ù€ كه از نهضت مشروطيت داراي يكي از قديمي‌ترين جنبش‌هاي آزاديخواهي مردمي با تمام مشخصات آن در خاورميانه بود Ù€ را به سر منزل مقصود برساند، به تاخير انداخت.
اين دخالت همراه با سركوب نيروهاي آزاديخواه Ùˆ مسلمان انجام Ùˆ باعث شد، شاه 25 سال ديگر بر مقدرات مملكت Øاكم باشد Ùˆ همچنان نقش ژاندارمي منطقه را ايÙا كرده Ùˆ امكانات مادي Ùˆ معنوي مملكت را هدر دهد. اين سابقه عملكرد بد آمريكا در Øمايت مطلق از رژيم پهلوي Ùˆ استÙاده از سÙارت اين كشور در ايجاد بلواي 28 مرداد سال 1332 Ùˆ بازگرداندن شاه به Øكومت هيچگاه از اذهان مردم، نخبگان جامعه Ùˆ مخصوصا مبارزان پاك نشد.
به دنبال ورود شاه به آمريكا، عدم پاسخ آمريكا به درخواست ايران، برآورد غلط از وضعيت نيروهاي داخلي ايران Ùˆ با توجه به Øساسيت اÙكار عمومي نسبت به نقش مرموز آمريكا در به شكست كشاندن نهضت‌هاي مردمي اين سرنوشت مقدر براي دانشجويان مسلمان بود كه در يك Øركت سريع Ùˆ انقلابي، انظار Ùˆ اÙكار عمومي ايران Ùˆ جهان را به سمت Øركت‌هاي موذيانه آمريكا متوجه كنند تا اين كشور نتواند بار ديگر نهضت آزاديخواهي ضداستبدادي Ù€ استثماري مردم ايران را سركوب يا منØر٠نمايد. براي مبارزين ايران جاي هيچ‌گونه شكي وجود نداشت كه سÙارت آمريكا در ايران نه تنها صرÙا به امور ديپلماتيك مشغول نيست، بلكه شواهدي نيز در دخالت‌هاي اين سÙارت در مسائل داخلي ايران Ùˆ انقلاب ديده شده بود. اين Øركت دÙاعي مي‌توانست با منÙعل ساختن آمريكا هم پيام اصلي ما به مردم دنيا را در مورد عملكرد آمريكا در قبال مردم Ùˆ انقلاب Ùˆ نظام نوپايمان برساند Ùˆ هم انقلاب را بيمه كند. لذا در اينجا لازم است 4 نكته ديگر هم به اين اØساس عمومي اضاÙÙ‡ شود تا Ùضاي عيني Ùˆ ذهني جامعه نسبت به آمريكا بخوبي تصوير شود.
اول رتق‌وÙتق امور داخلي يك ملت تازه انقلاب كرده، رويارويي با مشكلات ناشي از جو Ùˆ شرايط انقلابي، ساقط نمودن يك نظام Ùˆ تاسيس نظام جايگزين Ùˆ تÙاوت طرز تلقي Ùˆ تجزيه Ùˆ تØليل مسائل سياست داخلي Ùˆ خارجي Ùˆ چگونگي برخورد با آنها Ùˆ طراØÙŠ Ù†Øوه برخورد با مسائل از سوي دولت موقت شرايطي را به وجود آورده بود كه دانشجويان مسلمان به اين نتيجه رسيده بودند كه در اقدامي نمادين به Ù…Øاكمه سياست خارجي آمريكا Ùˆ دخالت اين كشور در مقدرات داخلي كشورها Ùˆ نيز صØنه بين‌الملل بپردازند. زيرا باز هم عدم توازن بين پتانسيل انقلابي Ùˆ اشتها Ùˆ طلب مردم با آنچه كه دولت موقت Ùˆ در راس آنها مرØوم مهندس بازرگان عقيده داشت تطابق نمي‌كرد. البته ايشان اين تÙاوت را بين سيستم Ùكري Ùˆ عملياتي خودش Ùˆ رهبر Ùقيد انقلاب مي‌دانست در Øالي‌كه موضوع Ùراتر از دو Ùرد بود. به اضاÙÙ‡ آن‌كه معمولا در بØØ« رهبري، اين يك تئوري اثبات شده است كه رهبري Ùˆ پيرو در يك تبادل دوطرÙÙ‡ اجتماعي قرار دارند[4].
واقعيت جامعه ايران در اين مقطع نيز اينچنين بود كه دو مشي Ùˆ دو ديدگاه براي ØÙ„ مسائل ارائه مي‌شد Ùˆ صرÙ‌نظر از قضاوت ارزشي Ùˆ صØت Ùˆ سقم هر يك از دو راه‌ØÙ„ نقش شخصيت كاريزماتيك رهبر Ùقيد انقلاب بر سير Øوادث Ùˆ نيز اقبال عمومي مردم به ايشان هرگز قابل كتمان نبود. لذا ملاقات مرØوم بازرگان با برژينسكي مشاور امنيت ملي كارتر، رئيس‌جمهور آمريكا در الجزاير نيروهاي انقلابي موجود در جامعه را نسبت به نقش آمريكا بيشتر Øساس نمود. دانشجويان مسلمان در ابتدا نيز چيزي بيش از ابراز نگراني خود از تØريكات آمريكا در Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ¯Ø´Ø§Ù† نداشتند. البته در پرتو اين Øركت اميدوار بودند كه اسناد متقني كه بتوانند Ùرضيه دخالت آمريكا در اوضاع Ùˆ اØوال پس از انقلاب Ùˆ مشكلاتي كه كشور در اين مدت نزديك به يكسال پيروزي انقلاب با آن مواجه بود Ùˆ هر روز مشكل تازه‌اي در نقطه‌اي از مملكت به وجود مي‌آمد را اثبات Ùˆ تئوريزه كنند. زيرا دخالت آمريكا از سال 1332 تا 1357 Øقيقتي اثبات شده بود Ùˆ نياز به سند نداشت.
البته اين نه به معناي دخيل دانستن آمريكا در تمامي سير تطور Ùˆ Øوادث بود Ùˆ نه انگشت اتهام به سوي عامل خارجي دراز كردن. اما از طر٠ديگر آمريكا هم اهدا٠و روش‌هاي Ø´ÙاÙÙŠ را در برخورد با ايران Ùˆ مخصوصا انقلابيون كه نيروهاي تاثيرگذار جامعه بودند دنبال نمي‌كرد. از طر٠ديگر نيز از دست دادن ايران براي آمريكا صرÙا به عنوان يك متØد Ùˆ خريدار تسليØات Ùˆ ØاÙظ مناÙع آمريكا در منطقه نبود. ايران كشوري بود كه نه تنها با ستون ديگر آمريكا در منطقه يعني عربستان سعودي Ùˆ مصر به عنوان متØد Ùˆ Ù…Øور سياست خاورميانه‌اي آمريكا متØد بود، بلكه Ù…ØÙ„ تامين Ù†Ùت رژيم صهيونيستي كه به دليل جو موجود در كشورهاي عربي دول اين كشور صدور Ù†Ùت به آن رژيم را تØريم كرده بودند، تلقي مي‌شد.
دوم آن كه اصولا اهميت استراتژيك Ùˆ موقعيت ژئوپليتيك هيچ نقطه‌اي به خودي خود باعث ايجاد روند نقش‌يابي يا نقش‌پذيري درصØنه معادلات جهاني نبوده Ùˆ نخواهد بود Ùˆ اين نكته در مورد ايران هم صدق مي‌كند. به همين علت است كه متاسÙانه در طول چند قرن منتهي به انقلاب اسلامي، ايران نه تنها نتوانسته بود واجد چنين نقشي باشد، بلكه Øتي Øداقل بر مقدرات خويش نيز Øاكم نبود. الا آن كه در دوران شاه Øداكثر توانست نقش يك دولت دست‌نشانده آمريكا Ùˆ يك كشور Øائل را با اهدا٠ماليخوليايي بازي كند.
سوم اين امر نيز به نوبه خود هم Ù†Ùرت از آمريكا را در ميان مردم توسعه داد Ùˆ نهادينه كرد Ùˆ هم از طر٠ديگر اين Ùقدان ايÙاي نقش واقعي Ùˆ عدم تطابق موقعيت استراتژيك Ùˆ ژئو پليتيكي ايران با چنين نقشي باعث به وجود آمدن يك تØليل استراتژيك از وزن انقلاب اسلامي در منطقه Ùˆ جهان شد كه مي‌توانست ساختار قدرت بين‌المللي را كه شالوده آن از سال‌هاي قبل مي‌رÙت كه سست شود به Ù†Ùع نيروهاي تاثيرگذار جديد به هم بزند. لذا نيروهاي سياسي ايران Ùˆ مخصوصا قشر بالنده آنان Ù€ كه دانشجويان همواره عنصر تاثيرگذاري در معادلات سياسي داخلي ايران در غياب اØزاب رسمي Ùˆ قوي در چند دهه اخير بودند Ù€ توانستند با تØليل درست شرايط از يك تجربه تاريخي بخوبي استÙاده كنند.
Ùˆ اما نكته چهارم Ùˆ آخر اين‌كه اين تجربه در Øقيقت تسري Ùˆ موقعيت ژئوپليتيكي ايران بر بستر روابط بين‌الملل Ùˆ ارائه تصوير درستي از موقعيت استراتژيك ايران در صØنه قدرت Ùˆ معادلات جهاني بود Ùˆ اين تنها راه Øلي بود كه انقلابيون مي‌توانستند به صورت واقعي به شعارهاي اصلي انقلاب يعني استقلال Ùˆ آزادي ÙˆÙادار مانده Ùˆ به آن جامه عمل بپوشانند. پس در اينجا دو گزاره وجود دارد اول آن كه دانشجويان مسلمان انقلابي درصدد بودند با دور ساختن آمريكا از دخالت در مقدرات ايران انقلاب Ùˆ نظام نوپاي آن را بيمه كنند ولي به دليل برخورد ناصØÙŠØ Ø¢Ù…Ø±ÙŠÙƒØ§ اين روند طولاني شد كه عوامل ديگر نظير نبود ارتباط مستقيم بين دو كشور Ùˆ نيز مظنونيت به اهدا٠آمريكا Ùˆ مشكلات داخلي كه هر يك از دو كشور در آن مقطع با آن روبه‌رو بودند اجازه ØÙ„ سريع مساله را نداد. ولي گزاره دوم استÙاده از بستر شرايط ايجاد شده براي پاسخگويي به نياز واقعي مردم بود، شرايطي كه در آن مي‌شد ايراني‌ها به جايگاهي كه بتوانند هماهنگ با موقعيت ژئوپليتيكي Ùˆ استراتژيك خود نقش عمده‌اي در معادلات قدرت جهاني ايÙا كنند، ارتقاء يابند. اين امر در Øقيقت اثرات منطقه‌اي Ùˆ جهاني انقلاب اسلامي است كه بعد از 3 دهه اين روزها اثر خود را بر صØنه خاورميانه گذاشته است.
نتيجه‌گيري
در طول تاريخ روابط بين‌الملل هيچ يك از دو هد٠مذكور Ùي‌نÙسه مذموم نبوده Ùˆ اين‌گونه كه دولت آمريكا با آنها به مخالÙت برخاسته نمونه Ùˆ نظير ندارد. يعني ورود هر قدرت تازه Ù†Ùسي به صØنه معادلات جهاني با اين‌همه مخالÙت روبه‌رو نشده است. مردم ايران به دنبال استقلال Ùˆ آزادي خود بوده Ùˆ خواهان ايÙاي نقشي در خور شان تمدن Ùˆ قدر Ùˆ منزلت خويش هستند، ولي متاسÙانه آمريكا به دليل خوي ابرقدرتي Ùˆ اØساس تØقير شديد به جاي توجه به ريشه شكل‌گيري تسخير لانه جاسوسي آمريكا از سوي دانشجويان، اين Øركت به عنوان يك زورآزمايي در سياست خارجي با چاشني اØساسات انساني، 52 تني كه به مدت 444 روز، براي درياÙت پاسخ مناسب به درخواست‌هاي رسمي Ùˆ قانوني ايران منتظر آزادي خود بودند، همراه شد. صداي انقلاب اسلامي Ùˆ ايده‌ها Ùˆ اهداÙØ´ در چگونگي رقم زدن Ù†Øوه توزيع منصÙانه قدرت بين‌المللي براي همكاري موثر Ùˆ نقش‌پذيري با مسووليت از سوي همه ملت‌هاي جهان Ùˆ مخصوصا نقش‌پذيري همه كشورهاي منطقه Øياتي خاورميانه Ùˆ خليج Ùارس Ùˆ به كنار نهادن روند يكجانبه‌گرايي از سوي آمريكا مي‌تواند نقطه شروع خوبي براي اين مرØله گذار در شرايط خطرناك جهان باشد.
هم اكنون با توجه به تغييراتي كه در جهان شاهد آن هستيم، ديگر امكان ادامه كنترل جامعه بين‌المللي توسط قدرت‌هاي بزرگ وجود ندارد. مدل توزيع قدرت بين‌المللي بايد مطابق شرايط جديد طراØÙŠ شود. هد٠اشغال لانه جاسوسي نشان دادن اين راه بود Ùˆ بيان اين پيام كه انقلاب اسلامي در خود Øركتي دارد براي پايه‌گذاري مدلي براي به‌هم زدن بازي قدرت‌هاي بين‌المللي Ùˆ آزادي مردم از عواقب تداوم توزيع ناصØÙŠØ Ù‚Ø¯Ø±Øª در صØنه بين‌المللي. اگرچه آمريكا با اهدا٠خاص خود اين پيام را ناديده مي‌گيرد.
نصرت‌الله تاجيك
پي‌نوشت‌ها:
1. The LooseBipolar Model. 2. بزرگي، ÙˆØيد (1375). نظريه‌هاي روابط بين‌الملل. ترجمه Ùˆ تدوين. تهران: موسسه جهاد دانشگاهي (ماجد). 3. همان 4. Social Exchange