چرا كه برقراری رابطه، موجد هزينه‌هايی است Ùˆ تداوم آن نيز همواره هزينه دارد. براين اساس دولتها به تناسب نيازی كه به مراوده با جهان خارج دارند Ùˆ نيز به تناسب توانمندی آنان برای قبول هزينه رابطه، با دولت‌های خارجی ارتباط برقرار می‌كنند. ما می‌توانيم كشور خودمان را مثال بزنيم. ايران در Øال Øاضر با پاره‌ای از كشورهای جهان رابطه سياسی ندارد Ùˆ در پاره‌ای از كشورها رابطه در Øد بسيار ضعيÙÛŒ است Ùˆ اين روال كنونی همه دولت‌ها Ùˆ ملت‌هاست.
ممكن است كشورهايی نظير ايران استراتژی خارجی‌شان بر «رابطه با همه» مبتنی باشد Ùˆ جز در موارد خاص از ارتباط استقبال كنند ولی در عين Øال بدليل هزينه بالای رابطه Ùˆ غيرضروری بودن ارتباط از برقراری رابطه سياسی با كشورهايی اجتناب ورزند. در اين صورت نبايد اين كشورها را سرزنش كرد كه شما برخلا٠استراتژی‌تان به قطع رابطه گرايش داريد. درباره رابطه ايران با آمريكا ممكن است چهار Øالت كلی مقصود باشد:
1 ـ رابطه با آمريكا ضرری ندارد و سودمند است.
2 ـ ‌رابطه با آمريكا نه سود دارد و نه زيان.
3 ـ رابطه با آمريكا ضرر ندارد.
4 ـ رابطه با آمريكا زيان‌ها و سودهايی دارد.
بايد ديد رÙتار ما در برابر هر گزينه بايد چگونه باشد. ما در اينجا Ùعلا نمی‌خواهيم به تاريخ روابط دو كشور مراجعه كنيم Ùˆ از پيش قضاوتی داشته باشيم. اگر رابطه با آمريكا ضرری برای ايران نداشته باشد Ùˆ علاوه بر آن سودمند باشد، برقراری رابطه با اين كشور اصل است Ùˆ قطع رابطه به دليل نيازمند است. اگر رابطه با آمريكا نه سودمند باشد Ùˆ نه زيان‌آور، برقراری رابطه به دليل نيازمند است Ùˆ قطع رابطه نيازمند دليل نيست چرا كه برقراری رابطه هزينه می‌خواهد. اگر رابطه با آمريكا ضرر داشته باشد، اصل بر قطع رابطه است Ùˆ برقراری رابطه منطقی نيست. در شكل چهارم كه برقراری رابطه از جهاتی سودمند Ùˆ از جهاتی زيان‌آور است، برقراری رابطه به شرطی است كه سود رابطه بر زيان آن بچربد، در Øالی كه قطه رابطه می‌تواند مبتنی بر زيان‌آور بودن صورت گيرد.
در اين 4 گزينه تنها يك گزينه به ما توصيه می‌كند كه با آمريكا رابطه داشته باشيم، در Øاليكه در سه گزينه، منطق رياضی ما را از برقراری رابطه پرهيز می‌دهد. در اين ميان در دو مورد، رابطه را مشروط می‌كند كه اگر زيان هم دارد ولی سود آن بيشتر است می‌توان رابطه سياسی را برقرار نمود. با اين وص٠در ارتباط با آمريكا بايد ديد اصل بر كدام گزينه‌هاست Ùˆ يا به عبارت ديگر برقراری رابطه به كدام گزينه نزديك‌تر است. آيا رابطه با آمريكا زيان دارد؟ يا هم سود دارد Ùˆ هم زيان؟ يا نه زيان دارد Ùˆ نه سود؟ در اينجا بايد به تاريخ روابط ايران Ùˆ آمريكا Ùˆ خصلت آمريكائيها مراجعه كرد. چرا كه ما بدون آنكه به تجربه تازه‌ای نياز داشته باشيم می‌توانيم براساس رÙتار دشمن در گذشته، وضعيت روابط آينده با او را مورد ارزيابی قرار دهيم.
تاريخ سياسی ما می‌گويد از زمانی كه آمريكائيها (بعنوان يك قدرت جهانی) در سال 1322(اواخر جنگ دوم جهانی) به ايران پای نهادند تا 13 آبان 58 كه از ايران رانده شدند، همواره برخورد تØقيرآميزی با ايرانيان داشته‌اند Ùˆ خودشان نيز موارد زيادی به آن اذعان كرده‌اند. شايد بتوان Ú¯Ùت آخرين مورد آن اعتراضی است كه گزارشگر تلويزيون دولتی آمريكا در آبان ماه گذشته در مورد دخالت «سيا» در كودتای 28 مرداد 32 داشته است. اين گزارشگر در مصاØبه با دكتر خرازی صراØتاً Ú¯Ùته است: «در مورد آن كودتا، ÙƒÛŒ ترديدی ندارد؟ شواهد نشان می‌دهد كه با دخالت سيا شاه روی كار آمد.»(1) علاوه بر اين دخالت‌ها، در طول دوران 20 سال اخير نيز بدون ترديد آمريكائيها ضربات Ùراوان Ùˆ بعضا جبران‌ناپذيری بر انقلاب اسلامی وارد كرده‌اند. در اين دوران، آشكارا ايالات متØده در Ù¾ÛŒ سرنگون كردن نظام جمهوری اسلامی بوده است. آنان هيچگاه كتمان نكرده‌اند كه تØمل Øاكميت دولت اسلامی در ايران را ندارند Ùˆ دائماً در كار اخلال عليه انقلاب ما بوده‌اند. نزديكترين تلاش‌های آمريكا، Ùشار وارد آوردن بر اوكراين برای عدم Ùروش توربين‌های بخار به ايران بود.
بايد اضاÙÙ‡ كرد كه خصومت آمريكا با ايران تنها شامل عملكرد ضد ايرانی Ùˆ ضد اسلامی آنان در گذشته نمی‌شود. آنان در آينده نيز انگيزه Ùراوانی برای مخالÙت با مناÙع جمهوری اسلامی دارند. آمريكائيها با مذهبی بودن Øكومت مخال٠بوده‌اند Ùˆ در آينده نيز مخال٠خواهند بود. آمريكائيها با استقلال انقلاب ايران مخال٠بوده‌اند، در آينده نيز مخال٠خواهند بود. آمريكائيها با Ùعاليت «آزاد» نظام جمهوری اسلامی در برابر سيستم غرب Ù…Øور بين‌الملل مخال٠بوده‌اند، Ùردا نيز مخال٠آن خواهند بود. آمريكائيها با همدلی ايران با ستمديدگان جهان كه مورد ظلم سيستم بين‌الملل مخال٠بوده‌اند، در آينده نيز مخال٠خواهند بود. آمريكا با اØيای اسلام سياسی در مجموعه كشورهای اسلامی مخال٠بوده‌اند، در آينده نيز مخال٠خواهند بود. آمريكائيها در گذشته Øمايت ما از مظلومين Ùلسطين Ùˆ مخال٠با رژيم صهيونيستی را مصداق «تروريسم» می‌دانسته‌اند، در آينده نيز خواهند دانست Ùˆ...
با اين وصÙØŒ آمريكای Ùردا همان آمريكای ديروز است Ùˆ ماهيت آن هيچگونه تغييری نياÙته است. بنابراين ما چگونه می‌توانيم به كسی ديروز رسما اعلام كرده «در Ù¾ÛŒ خشكاندن ريشه ملت ايران» است Ùˆ رسما Øدود سيصد مساÙر بی‌گناه ما را بر روی آسمان خليج‌Ùارس به شهادت رسانده است Ùˆ برای سرنگونی Øكومت ايران بودجه رسمی به تصويب می‌رساند Ùˆ دولتمردان آن مثل يك دوره‌گرد در جهان می‌گردند تا پيوندهای ايران با خارج از مرزهايش را قطع كنند، اعتماد كنيم Ùˆ به پای ميز مذاكره بنشينيم. آيا برای آن همه ظلم Ùˆ تجاوز، كوچكترين نشانه‌ای از نرمش از سوی آمريكائيها مشاهده كرده‌ايم؟ آمريكایی‌ها با زرنگی خاصی از مذاكره با ايران دم می‌زنند Ùˆ خود را طرÙدار Ú¯Ùتگو می‌شمرند Ùˆ در همان Øال با قلدری به ما Ùشار می‌آورند تا با آنان مذاكره كنيم. خود اين مبنا به تنهايی بيان‌كننده تØميلی بودن مذاكره Ùˆ اهدا٠ناگÙته‌ای است كه آمريكائيها ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯Ù‡Ù†Ø¯ پوشيده باشد.
از سوی ديگر در Øاليكه آمريكا برای مذاكره كردن با «كوبا»، «كره شمالی»، «عراق» Ùˆ «ليبی» Ø·Ùره می‌رود Ùˆ به رغم درخواست رهبران اين كشورها به آن تن نمی‌دهد، به Ú†Ù‡ دليل به ايران برای قبول مذاكره Ùشار می‌آورد؟ مابه عنوان يك كشور جهان سومی Ú†Ù‡ تأثيری در مناÙع جهانی آمريكا داريم؟در رابطه با مذاكره با ايران، آمريكا دنبال Ú†Ù‡ چيزی است؟ Ú†Ù‡ دستاورد مهمی باعث اصرار آمريكا مبتنی بر مذاكره با ايران شده است؟ آمريكایی‌ها ديری است دنبال جا انداختن تئوری نظام تك قطبی به رهبری خود هستند. در اين ودای يك روند اسلامگرايی، استقلال‌طلب Ùˆ معارضه‌جو با اهدا٠آنان كاملاً در تضاد می‌باشد. آمريكا در Ú¯Ùتگوی با ايران (به هر نتيجه‌ای كه منجر شود) به تعبير مقام معظم رهبری «مستكبر دنبال ثبت كردن Øر٠خودش است.» آنان می‌خواهند مهمترين مانع ايدئولوژيك بر سر راه سياست Øاكميت بر كل جهان را از ميان بردارند. آنان دنبال آنند كه «همان رشته باريكی كه با Øادثه تسخير لانه‌ جاسوسی قطع شد دوباره وصل كنند تا بتوانند از همان رشته باريك برای تØميل خواسته‌های خود استÙاده كنند.»(2) به تعبير مقام معظم رهبری، مذاكره آمريكا با ايران، نقطه شروع تØميل از سوی آمريكاست:
«Øر٠اينكه جمهوری اسلامی بگويد ما مذاكره را قبول داريم Ùˆ يا به Ù†ØÙˆÛŒ اين را بÙهماند يا جوری كند كه معلوم بشود Øالا ØرÙÛŒ هم ندارد كه با آمريكا مذاكره كند اين اولين ضربه‌ای است كه به ما وارد كره‌اند، تازه اين شروع تØميل‌هاست.»(3) مذاكره ايران Ùˆ آمريكا، قطعا انقلاب اسلامی را وارد Ùضای تازه‌ای می‌كند؛ Ùضايی كه استكبار جهانی نه به عنوان يك دشمن كه بايد از آن بر Øذر بود Ùˆ در مقابل آن ايستادبلكه به عنوان يك روند قابل قبول قلمداد می‌شود. در اين Ùضای تازه جايی برای مقاومت Ùˆ مقابله وجود ندارد بلكه بايد «وضع موجود» را پذيرÙت Ùˆ با عوامل بوجود آورنده آن همكاری كرد. با اين وصÙØŒ انقلابی ضد استعماری به زانو در آمده است. Øضرت امام خمينی نسبت به اين Ùضا كه در آن روابط خصمانه با استكبار به روابطی غير خصمانه منجر شود، Ùوق‌العاده Øساس بودند Ùˆ آن را مساوی دست كشيدن از اسلام می‌دانستند: «ممكن است بعضی‌ها كه اين چيزها را نديده‌اند با خود بگويند خوب با قدرت‌ها بايد ساخت. ولی بايد بدانند كه سازش امروز نابودی تا آخر است. دÙÙ† اسلام است تا آخر دنيا. مردم بايد Ù…Øكم بایستند Ùˆ از اسلام Ùˆ كشور دÙاع كنند Ùˆ از توطئه‌ها هراس به خود راه ندهند كه اگر كمی عقب بنشینند، باید دست از اسلام بكشیم Ùˆ تكلی٠ما خلا٠این است.» (4)
مقام معظم رهبری نیز با همین Øساسیت، مذاكره با آمريكا را مساوی با «Ùنای همه چيز» می‌دانند Ùˆ پيروان انقلاب اسلامی را از اÙتادن در اين دام بر Øذر می‌دارند. «شما جوانهای تØصيل كرده، دانش‌آموزان، دانشجويان، طلاب علوم دينی، درست دقت كنيد، تأمل كنيد، چون اينها مسايل مهمی است. يك ملت هم غالبا در همين جاهای علی‌الظاهر كوچك است كه سرنوشتش ساخته می‌شود. گاهی در يك چنين مقطعی اگر درست مردم، جوانها، مسئولين Ùˆ ديگران Ù†Ùهميدند قضيه چيست؟ يك زاويه‌ای باز می‌شود كه همين زاويه به Ùنای همه چيز منتهی خواهد شد.»(5) يكی از جنبه‌های اساسی انقلاب اسلامی ايران «استقلال‌طلبی از سيستم Ùاسد Øاكم بر جهان بوده است. در اين ميان شعار «نه شرقی، نه غربی» كه در Ù…Ùهوم Ù†ÙÛŒ نظام سلطه از سوی انقلاب اسلامی دنبال شده، بعنوان بروز جنبه استقلال‌طلبی نظام برآمده از انقلاب Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨ÙˆØ¯Ù‡ است. در اين شعار دو «نÙی» آمده است Ùˆ نشان می‌دهد راه انقلاب از اساس با راهی كه قطب‌های قدرت جهان Ø·ÛŒ می‌كنند جداست. امروز با Ùروپاشی شوروی اين نه بزرگ متوجه «آمريكا» بعنوان سردمدار نظام سلطه جهانی است. ملت ما Ùˆ ملتهای دنيا تجلی اين شعار را در Ù†ÙÛŒ رابطه سياسی ايران با آمريكا می‌دانند Ùˆ در شرايطی كه رابطه سياسی با آمريكا بمعنای قبول تØميل‌های او می‌باشد، رابطه به Ù…Ùهوم Ù†ÙÛŒ سياست خارجی انقلاب خواهد بود.
مقام معظم رهبری در خطبه‌های اخير نماز جمعه تهران بر اين نكته تأكيد داشته‌اند: «عزيزان من يكی از ابعاد انقلاب اسلامی، مشتی بود كه به دهان وطن‌Ùروش‌ها، وابسته‌ها Ùˆ دستگاه‌های مزدور اجانب Ùˆ دشمنان خارجی به دهان آنها زده شد. انقلاب در واقع خشم ملت ايران بوده است در مقابل Ù†Ùوذ خارجی Ùˆ استقلال را به اين مردم داد، آن هم بعد از اين همه خونی كه داده شده است.»(6) در Ù…Øاسبه سود Ùˆ زيان بايد ببينيم Ú†Ù‡ وضعيتی با رابطه Ùˆ با قطع رابطه پيدا می‌كنيم، يكی از جنبه‌هايی كه هر انقلاب بايد در ØÙظ آن بكوشد استمرار ارزشهايی است كه بنيانگذاران انقلاب بنا نهاده‌اند Ùˆ بدين جهت در مورد انقلاب ما پاÙشاری بر راه امام راØÙ„ قابل اغماض نيست. امام راØÙ„ در مورد آمريكا به ØÙ‚ Øساسيت Ùراوانی داشتند Ùˆ مبارزه با آن را وظيÙÙ‡ مستمر Ùˆ هميشگی بر می‌شمردند Ùˆ خودی‌ها را از داشتن رابطه با آن بر Øذر می‌داشتند. معظم له در اين ارتباط جملات صريØÛŒ دارند: «رابطه بين يك ملت بپا خاسته برای رهايی از چنگال چپاولگران بين‌المللی، با يك چپاولگر عالم‌خوار، هميشه به ضرر ملت مظلوم Ùˆ به Ù†Ùع چپاولگر است. ما اين قطع رابطه (آمريكا با ايران) را به Ùال نيك می‌گيريم.»(7)
از نظر Øضرت امام، رابطه با آمريكا رابطه با رژيمی است كه بنا دارد با چپاول به قدرت بالاتری دست يابد. در اين وادی مصلØت ملت‌های مظلوم در دوری با اوست Ùˆ به تبع آن ارتباط با آمريكا با Ù…ØµØ§Ù„Ø Ù…Ø³Ù„Ù…ÙŠÙ† سازگاری ندارد. «نگذاريد دنياخواران از امكانات مسلمين در جهت مناÙع خود Ùˆ ضربه‌زدن به كشورهای اسلامی استÙاده كنند كه اين بزرگترين ننگ Ùˆ عار كشور Ùˆ سران ممالك اسلامی است.»(8) با اين وص٠برقراری رابطه با آمريكا به معنای دست كشيدن از راه امام Ùˆ شيوه آن Øضرت می‌باشد Ùˆ اين به معنای تمام شدن دوران انقلاب اسلامی است. مقام معظم رهبری در خطبه‌های اخير نماز جمعه تهران Øاصل Ú¯Ùتگو ميان ايران Ùˆ آمريكا را قربانی شدن انقلاب خوانده‌اند: «رابطه Ùˆ مذاكره برای ملت ايران Ùˆ برای نهضت جهانی (اسلام) مضر است، مضر است. اولين ضرر اين است كه آمريكاييها با ورود در اين ميدان، اينجور تÙهيم خواهند كرد كه جمهوری اسلامی از همه ØرÙهای دوران امام، دوران جنگ Ùˆ دÙاع مقدس، دوران انقلاب صرÙ‌نظر كرده است Ùˆ گذشته است. اولين چيزی كه آمريكائيها ادعا می‌كنند اين است. اولين مطلبی كه دنيا شايع می‌كنند اين است كه انقلاب تمام شد.»(9)
يكی ديگر از جنبه‌ها رابطه اين است كه ما تاكنون با قطع رابطه با آمريكا در چشم مظلومين Ùˆ Ù…Øرومين عالم عزيز بوده‌ايم Ùˆ با اين عزت، انقلاب ما شناخته شده است. Ùˆ بدين جهت ما همواره در طول این 20 سال نه در اندازه یك كشور جهان سومی كه در اندازه یك قدرت مهم بین المللی در صØنه‌های جهانی Øاضر شده‌ایم. مذاكره بین ایران Ùˆ آمریكا این عزت را از بین می‌برد Ùˆ ما را به Øد یك رژیم منÙعل در میان مجموعه رژیم‌های سیاسی منÙعل خاورمیانه نزول می‌دهد. بدین جهت عقل Ùˆ منطق نیز به ما Øكم می‌كند در Ù¾ÛŒ اوهام نرÙته Ùˆ عزت خويش را بدست خويش ويران نكنيم، Ú†Ù‡ نيازی داريم كه به راه الهی انقلاب خود كه ستيز با مستكبران Ùˆ جهانخواران است پشت كنيم Ùˆ به تعبير مقام معظم رهبری: «ما Ú†Ù‡ اØتياجی داريم به اينكه به در خانه مستكبرين، مستبدين Ùˆ ديكتاتوريهای بين‌المللی برويم؟»(10) يكی از مسايلی كه در بØØ« رابطه با آمريكا از طر٠بعضی از خودی‌ها Ùˆ بيشتر از آنان از سوی غريبه‌ها Ùˆ مخالÙين داخلی نظام مقدس جمهوری اسلامی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€ŒØ´ÙˆØ¯ØŒ بØØ« از «مناÙع» رابطه با آمريكاست. در اين تØليل، Ù…Ùروضاتی وجود دارد. Ùرض اول اين است كه با Ú¯Ùتگو مسايل Ùی‌مابين ايران Ùˆ آمريكا ØÙ„ می‌شود. Ùرض دوم اين است كه مسايل ايران به خارج ارتباط دارد Ùˆ در خارج هم بدون برداشتن مانع آمريكا قابل ØÙ„ نيست. Ùرض سوم اين است كه آمريكا توانايی ØÙ„ مشكلات ايران را دارد. Ùرض چهارم اين است كه آمريكائيها به ØÙ„ مشكلات ايران علاقه دارند. اين Ùرض‌ها در تØليل «رابطه با آمريكا مساوی است با ØÙ„ مشكلات ايران»، قطعی گرÙته شده‌اند Ùˆ هيچ دليلی نيز برای آنان ارائه نگرديده است. در Øاليكه بايد از قائلين به اين نگرش ابتدا دلايل آنان را جويا شد.
يك بررسی از وضعيت كنونی آمريكا در جهان نشان می‌دهد كه اولا نبايد در مورد توانايی آمريكا در ØÙ„ مسايل مبالغه كرد، آمريكا، آمريكای دو دهه قبل نيست. امروز بيشترين لطمه از ناØيه نابسامانی نظام بين‌المللی متوجه آمريكائيهاست. Ú†Ù‡ اين كه سر برآوردن قدرت‌های تازه اروپايی Ùˆ آسيايی در عرصه بين‌الملل، راه را بر Øضور مطلقه آمريكا در اين عرصه بسته است. ثانياً ارتباط ما با جهان خارج به هيچ‌وجه در چارچوب اراده آمريكا نيست. امروز اروپا Ùˆ آسيا Ùˆ Øتی خود قاره آمريكا از ايالات متØده Øر٠شنوی ندارند. تجربه ده سال اخير ما نشان می‌دهد راه رابطه ايران با جهان خارج به هيچ‌وجه از واشنگتن نمی‌گذرد Ùˆ Ú†Ù‡ اين كه امروزه راه هيچ كشوری از واشنگتن عبور نمی‌كند. اÙØªØ¶Ø§Ø Ø³ÙŠØ§Ø³ÛŒ آمريكا در ماجرای قانون داماتو نشان اين موضوع می‌باشد. ثالثا به هيچ روی نمی‌توان باور كرد كه آمريكا می‌خواهد با ايران رابطه متعادل Ùˆ منطقی Ùˆ دو جانبه برقرار كند. آنچه آمريكائيها از ايران مطالبه می‌كنند، قرار گرÙتن در مدار سياست خارجی آمريكاست. آمريكائيها نمی‌گويند شما Ú†Ù‡ امكاناتی داريد، ما Ú†Ù‡ امكاناتی داريم، شما Ú†Ù‡ مناÙع Ùˆ اهداÙÛŒ داريد Ùˆ ما Ú†Ù‡ مناÙع Ùˆ اهداÙÛŒ داريم، بيائيد نقاط تلاقی مناÙع را بگيريم Ùˆ بر مبنای امكانات خود همديگر را در رسيدن به مناÙعی مشروع ياری دهيم. آنان از ما می‌خواهند كه ما به آنان كمك كنيم تا آنان بتوانند راØت به چپاول دنيا دست يابند Ùˆ مناÙع نامشروع خود را تامين كنند. با اين وص٠اين آمريكائيهای پررو برای تØميل رابطه يكجانبه Ùˆ تØقيرآميز با ايران شرط‌گذاری می‌كنند!! رهبر معظم انقلاب اسلامی با ديدی ژر٠به اÙشای ماهيت مذاكره‌ای كه آمريكائيها در صدد تØميل آن به ايران هستند پرداخته‌اند.
«آمريكائيها به ما می‌گويند اگر می‌خواهيد با آمريكا رابطه داشته باشيد بايد این كار Ùˆ آن را بكنيد! اصلا Ú†Ù‡ نسبتی بين اين دو Øر٠است؟ گويی آنها دارند با كشوری صØبت می‌كنند كه ده واسطه پيش آورده تا با آنها رابطه برقرار كند. آنها با ما شرط Ùˆ شروط می‌گذارند! Ú†Ù‡ شرطی آقا! اين ما هستيم كه برای ايجاد رابطه با كشوری كه آن همه Ùجايع در كارنامه Ùˆ تاريخ او وجود دارد شرط می‌گذاريم. شرط ما توبه آن كشور است، شرط ما، قطع همه Ùاجعه‌آÙرينی‌های آن كشور برای دنياست.»(11)
رابعاً مشكل ايران در نوع رابطه سياسی با جهان خارج نيست، ما يك مشكل ساختاری در اقتصاد خود داريم Ùˆ نتوانسته‌ايم امكانات داخلی را در Øوزه اقتصاد Ùعال كنيم Ùˆ مثل خيلی از كشورهای ديگر برای رسيدن به توسعه Ùˆ ترقی Ùˆ برخورداری بهتر عموم مردم بايد ضعÙ‌های ساختاری اقتصاد خود را برطر٠كنيم. البته نمی‌خواهيم كار تخريبی غرب بر روی اقتصاد ملل در Øال توسعه را ناديده بگيريم Ùˆ نمی‌خواهيم شيطنت‌های آمريكائی‌ها عليه ايران را ناديده بگيريم ولی Øد تاثير اين مسايل در اقتصاد ما مسئله درجه 5 Ùˆ 6 می‌باشد. اصل قصه در وضعيت خاص داخلی ماست. خود را در اين راه بدانيم Ùˆ نبايد از قطع رابطه اØساس ترس Ùˆ ناتوانی داشته باشيم Ùˆ خيال كنيم ما بدون رابطه درمی‌مانيم. البته اين با مبنای عقيدتی Ùˆ اعتقادات الهی ما نيز نمی‌خواند Ùˆ هرگز مباد كه ما از «Øبل‌الله» به «Øبل‌الشيطان» كه قرآن آن را سست‌ترين (ارهن‌البيوت) می‌خواند، روی آوريم.
پی‌نوشت:
1 ـ مجله پيام امروز، ش 21، دی ماه 76، ص 26، نقل از مجله نيوزويك
2 ـ ‌روزنامه جمهوری اسلامی، 27 دی 76، ص 2
3 ـ همان
4 Ù€ صØÙŠÙÙ‡ نور، ج 19ØŒ ص 59ØŒ 18/6/1363
5 ـ روزنامه كيهان، 13 آبان، 1372 ص
6 ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 27 دی 76، ص 2
7 Ù€ صØÙŠÙÙ‡ نور، ج 12ØŒ ص 20ØŒ 19/1/1359
8 ـ همان، ج 20، ص 114، 6/5/1366
9 ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 27 دی 76، ص 2
10 ـ روزنامه كيهان، 13 آبان 72
11 ـ همان.