حماسه 13 آبان 58

علی خضریان

این حرکت، دارای آثار و پیامدهای مثبت داخلی و خارجی بود که نگاهی به آنها نشان می دهد که در مجموع، این تحولات به سود انقلاب اسلامی و به عنوان نقطه تکاملی آن، موجب حفظ، تداوم و تعمیق انقلاب اسلامی گردید و شاید از این رو است که آن را «انقلاب دوم» نامیدند.
حرکت دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و تسخیر لانه جاسوسی از سوی آنان، یکی از بزرگ ترین حرکت های ضداستکباری در تاریخ انقلاب های مردمی بود که روح خودباوری و استکبارستیزی را بار دیگر در ملت ایران و دیگر ملت های محروم، متبلور ساخت و اسطوره ابرقدرتی آمریکا را برای همیشه درهم شکست و فصل جدیدی از تاریخ انقلاب اسلامی را رقم زد و نقطه آغازی بود در جهت صدور این نهضت آزادی بخش اما در آن زمان حضرت امام(ره) و نیروهای انقلابی پیرو ایشان که همراه واقعی انقلاب محسوب می شدند، عمل دانشجویان را به شدت مورد تأیید و تمجید قرار دادند و از آن حمایت کردند.
بی شک نقش کلیدی و محوری حضرت امام(ره) در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، اولین مسئله ای است که باید در جریان بررسی وضعیت و مواضع نیروهای موجود در جریان تسخیر، مورد بررسی قرار گیرد.
موضع گیری های امام در مقابل آمریکا، صریح و قاطع بود و در تقابل با دیدگاه های دولت موقت قرار می گرفت چرا که مقامات این دولت طرفدار مماشات و روابط دیپلماتیک حسنه با این کشور بودند.
حضرت امام(ره) در اردیبهشت 58 در مصاحبه ای با روزنامه «لوموند» فرمودند: «امپریالیسم آمریکا بزرگترین خطر است. عمال آمریکا در جریان این روزها، خود را پشت سر سازمان مذهبی دروغین پنهان کرده اند... »
وزیر خارجه آمریکا از صدور حکم اعدام برای شاه سابق و برخی دست اندرکاران رژیم سلطنتی شاه، اظهار تأسف کرد. از طرف دیگر، سنای آمریکا به اتفاق آراء اعدام هایی را که در ایران انجام شده بود، محکوم کرد. این وقایع در اردیبهشت سال 58 رخ داد، یعنی هنگامی که هنوز بیش از سه ماه از حکومت جمهوری اسلامی در ایران نگذشته بود.
امام(ره)، بلافاصله، با آمریکا شدیداً مخالفت کردند و فرمودند: «آمریکا اگر از اعدام هویداها اظهار تأسف نکند، از نوکرهایش پشتیبانی نکرده است ما توقع نداریم ابرقدرت ها که دستشان از ایران کوتاه شده، از ما تشکر کنند. »
از سوی دیگر، دانشجویان پیرو خط امام(ره)، که از مماشات و عدم موضع گیری انقلابی دولت موقت نگران بودند، تلاش می کردند تا با پیروی از دیدگاه های حضرت امام(ره)، در تحولات جامعه آن روز ایران نقش کلیدی و اساسی را ایفا کنند و آنچه که دانشجویان پیرو خط امام را در مورد اشغال یا عدم اشغال لانه جاسوسی مردد کرده بود، ناآگاهی از موضع حضرت امام(ره) بود.
البته یک حرکت هوشمندانه دیگر از جانب امام(ره)، باعث شد تا آنان برای انجام این کار مطمئن شوند.
حضرت امام(ره) در تاریخ 10 آبان 1358، پیامی به ملت ایران دادند که سرآغاز حرکتی نوین برای دانشجویان مسلمان شد. امام(ره) در بخشی از آن پیام فرمودند: «بر دانش آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر، شدیداً محکوم کنند... ای جوان هایی که در مقابل توپ و تانک رفتید و خواهرهایی که جوانان خود را از دست داده اید... حفظ کنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ کنید، ننشینید دیگران برای شما کار کنند، اینها برای شما کاری نمی کنند. »
پیام امام(ره) که با انتشار خبر ملاقات بازرگان (رئیس دولت موقت) با برژینسکی (مشاور امنیت ملی کارتر) در اجلاس الجزایر همزمان شده بود، از جانب نیروهای انقلابی به مانند پیامی آشکار برای انجام کاری انقلابی و قاطع تلقی شد که البته پس از تسخیر لانه جاسوسی حضرت امام(ره) اصل حرکت را تأیید کرده و با واسطه شدن مرحوم حاج احمد آقا خمینی به دانشجویان می گویند که: «خوب جایی را گرفته اید، محکم نگهدارید. »
امام خمینی(ره)، به عنوان رهبر انقلاب، نخستین کسی بود که از اقدام شجاعانه دانشجویان حمایت کرده و عمل آنان را واکنش طبیعی ملت در مقابل جنایات بی شمار آمریکا دانست.
اما گروه های لیبرال، چپ و سران دولت موقت از این عمل انقلابی انتقاد کردند و آن را نامناسب با شرایط بین المللی دانستند و کار به آنجا رسید که مهندس بازرگان، فردای آن روز (تسخیر سفارت) از نخست وزیری دولت موقت استعفا داد و استعفای ایشان، علی رغم وساطت عده ای سریعاً از سوی امام(ره)، مورد قبول قرار گرفت و مسئولیت اداره کشور به شورای انقلاب محول شد.
گرچه تصرف سفارت آمریکا در روزهای نخست، پدیده ای لحظه ای و موقتی به حساب می آمد و تصور می رفت که حداکثر چند روزی به طول انجامد و به سان پدیده های مشابه یعنی اشغال سفارت کشورهای خارجی در دیگر نقاط جهان دیری نپاید اما علی رغم این خوش بینی اولیه 444 روز به طول انجامید، به بحرانی منطقه ای و بین المللی تبدیل شد، بازتاب های آن روابط و مواضع کشورها را در قبال جمهوری اسلامی ایران و آمریکا به شدت تحت تأثیر قرار داد و بعد از سال 1358 تحولات مهمی را در منطقه باعث گردید.
اشغال سفارت آمریکا از حیث داخلی باعث سقوط دولت موقت و شفاف شدن مواضع کلیه گروهها و نیروها و جریان های سیاسی گردید که به ظاهر یا در واقع با انقلاب همراه شده بودند.
این رخداد، به حاکمیت لیبرال ها پایان داد و البته در کنار مسئله سقوط دولت موقت و بی اعتباری جریان های لیبرال، باید به سقوط ارزش گروههای چپ نزد مردم و بی اعتباری آن نیز اشاره کرد.
گروههای چپ مارکسیست که به دنبال سرکوب گسترده در دوران پهلوی، توانسته بودند پس از پیروزی انقلاب در فضای سیاسی کشور عرض اندام کنند، بیش از هرچیز به ضدامپریالیست و ضدآمریکایی بودن فخر می فروختند و خود را سردمدار حرکت های ضدامپریالیستی قلمداد می کردند.
آنان نیروهای مذهبی را به دلیل موانع شرعی! ناتوان و فاقد پتانسیل لازم برای مبارزه با امپریالیسم می دانستند و چنین تحلیلی باعث گردید تا آنان گمان کنند که انقلابیون مسلمان آماده درغلتیدن به دامن بلوک شرق اند.
اما تحولات بعدی ایران که این بار ماهیتی ضدسوسیالیستی و ضدمارکسیستی داشت و در قضیه اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق و انحلال و دستگیری اعضای حزب توده که در طراحی کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی شرکت داشتند به اوج خود رسید، نشان داد که زعم و گمان طرفداران بلوک شرق نیز قریب به صحت نبوده است.
اما این کار دانشجویان با وجود تمامی جنجال هایی که ازسوی گروههای چپ گرا برپا شد، اتهام آمریکایی بودن انقلاب اسلامی را پاک کرد؛ چرا که برخی بر این باور بودند که آمریکا به علت جلوگیری از وقوع یک انقلاب سوسیالیستی در ایران، توسط گروههای چپ، انقلاب اسلامی ایران را هدایت کرده است.
حضرت امام(ره) توانست با مدیریت بحران گروگان گیری، آمریکا را درسطح منطقه ای و بین المللی تحقیر نماید، هیبت ترسناک این کشور را بشکند و به ملت ها و دولت ها جرأت دهد که احساس شخصیت کرده و در سال های بعد بتوانند علیه آمریکا اقدام نمایند.
این دستاورد کوچک و اندکی نیست و شاید نتوان ارزش مادی آن را درنظر گرفت یا هماوردی مادی برای آن جست.
این مسئله را حتی تمام مقامات صاحب نظر آمریکایی درگیر دربحران هم اعتراف کرده و معتقد شده اند که گرچه توانسته اند از رهگذر اقدامات بعدی برخی خسارات مالی و جانی را بر ایران وارد کنند اما پرستیژ بین المللی خود را به تدریج و در پی این واقعه درمخاطره دیده اند و این درحالی است که آمریکا با استراتژی «ایجاد ترس توسط هیبت بین المللی خود» سال ها برجهان حکومت کرده بود و شکستن این هیبت به عنوان نتیجه تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان، دستاورد بزرگی برای انقلاب اسلامی ایران محسوب می شد.
بدین ترتیب، فراگفتمان امام خمینی(ره) تمامی گفتمان های ضدغرب و آمریکاستیز دهه50 را در خود حل کرد.
اکنون در حدود سه دهه از این واقعه می گذرد اما این حادثه همچنان تاثیرات خود را خصوصا بر روابط ایران و آمریکا و اقدامات آمریکا درقبال ایران داراست و تصویر آن همچنان در بایگانی ذهن افکارعمومی غرب باقی مانده است.
طی سالهای اخیر و خصوصا از سال 1377 تا حال حاضر، طیف چپ گرای تصرف کنندگان سفارت که اتفاقا از ایدئولوگ های دولت و مجلس دوم خردادی نیز بودند، برخلاف نظر و نگاه عامه مردم که این روز را افتخاری درتاریخ انقلاب اسلامی می داند، تصرف سفارت را اشتباه خوانده و ندامت خود را از این اقدام به زبان های مختلف اعلام کردند و تلاش نمودند با نزدیکی هرچه بیشتر فکری و عملی به غرب و پذیرش و واردکردن ارزش های غربی به داخل جامعه ایرانی، از اقدامات قبلی خود فاصله بگیرند.
دراین مسیر توجیه «مطلوبیت تغییر برمبنای زمان و مکان» به تدریج عمومیت یافت و جالب این که موضع ثانوی این طیف که پس از 2 دهه اعلام می شد، به طور خودآگاه با ناخودآگاه یادآور موضع قدیمی و همیشگی لیبرال ها بود که درسال 1358 و بعد از آن اقدام دانشجویان را تقبیح کرده بودند.
دراین میان واقع بینانه ترین گام را رهبر فقید انقلاب اسلامی برداشتند. ایشان پس از تأملی در موضوع، اقدام دانشجویان را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول و انقلاب دوم نامیدند و برحمایت خود از تسخیر سفارت اصرار ورزیدند، در ادامه نیز این بحران را تا پایان اداره کرده و در موقع مقتضی توسط مجلس تازه تاسیس شورای اسلامی بدان پایان دادند.
برخی سیاسیون قدیمی و وابسته به طیف های لیبرال یا لیبرال مذهبی با ختم بحران اصرار کردند که این بحران اگرچه در ابتدا آمریکا را بهت زده کرد و آن کشور را در موضع ضعف قرار داد اما درنهایت به زیان کشور ما پایان یافت و تقریبا می توان گفت که درسالهای اخیر چنان بر این موضع اصرار شده که به تدریج به باوری عام درمیان آنها تبدیل گردیده است.
این درحالی است که واقعیت به صورتی دیگر بود. انقلاب اسلامی ایران اهدافی داشت که می بایست به آنها دست یابد. یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی ایران استکبارستیزی بود و مبارزه با ابرقدرتی زورگو و عصیان گر مانند آمریکا و تلاش برای تحقیر و تخریب هیبت چنین قدرت هایی درسطح منطقه و جهان، از مصادیق این استکبارستیزی بود و گروگانگیری این فرصت طلایی را دراختیار جمهوری اسلامی قرار داد تا یکی از برنامه های خود را عملی سازد هرچند به طور طبیعی هر اقدامی هزینه ای هم دارد.

 

 

 

منبع: روزنامه / کیهان Û±Û³Û¸Û¹/Û¸/Û±Û¶

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved