دانشجویان می‌خواستند یکی دو روز در سÙارت بمانند
این‌طور Ú©Ù‡ من می‌Ùهمم شما دارید می‌گویید به نظرتان میلیارد‌ها دلار Ùروش اسلØÙ‡ به ایران در دوران نیکسون Ù€ کیسینجر اساساً داشت وضعیت را بی‌ثبات می‌کرد Ùˆ نه در جهت مناÙع ایالات متØده بود نه در جهت مناÙع ایران. اگر مناÙع بلندمدت را در نظر بگیریم قطعاً نه برای ما خوب بود نه برای ایران. مطمئن نیستم آن همه پول می‌توانست در راه بهتر خرج شود. تجربه‌های بسیار من در Ø¢Ùریقا یادم داده Ú©Ù…Ú© کردن یا به درد خوردن هیچ ساده نیست. Øتی در مورد Øاکمان روشنÙکر هم تبلیغ Ùˆ ترویج توسعه Ùˆ رشد ساده نیست. من هنوز مجاب نشده‌ام اگر آن همه پول Ù†Ùت برای خرید اسلØÙ‡ هدر نمی‌شد، می‌توانست به Ù†ØÙˆÛŒ کارآمد صر٠بهبود وضعیت زندگی، سلامت Ùˆ اقتصاد ایران شود. برگردیم به Ú¯Ùت‌وگوهای میان اÙراد در جلسات سÙارت دربارهٔ مسائل کشور؛ گمان می‌کنم با سابقه‌ای Ú©Ù‡ شما داشتید Ùˆ این Ú©Ù‡ نمایندهٔ یواس‌آی‌اس بودید Ùˆ برایتان ØÚ©Ù…ÛŒ با اختیارات گسترده زده بودند Ùˆ این Ú©Ù‡ از همهٔ واØد‌ها Ùˆ اعضا اطلاعات Ùˆ نظر می‌گرÙتید، اØتمالاً با مؤسسات دیگری درگیر بوده‌اید Ú©Ù‡ منØصر به نخبگانی خاص بودند Ùˆ باز اØتمالاً مناÙع تعریÙ‌ شده‌ای در آنجا داشتند، یا در آن مرØله دیگر همهٔ این قضایا منتÙÛŒ شده بود؟ به نظرم این قضایا تا Øد خیلی زیادی منتÙÛŒ شده بود. من هیچ اØساس بدی نسبت به هیچ‌کدام از همکارانم در آن کشور نداشتم. در جلسات سÙارت من نظرات وطن‌پرستانهٔ اÙراطی Ùˆ دگم نشنیدم. به نظر می‌آمد Øتی ژنرالی Ú©Ù‡ مسئول برنامه‌های نظامی‌مان بود، وضعیت را می‌Ùهمد Ùˆ تشخیص می‌دهد کاری Ú©Ù‡ ما در گذشته کرده بودیم همیشه در جهت مناÙع ایرانی‌ها نبوده Ùˆ Øالا آن‌ها Ù†Ùرتی به ØÙ‚ از ما دارند. مسئلهٔ اصلی‌اش این بود Ú©Ù‡ بی‌سر Ùˆ صدا کار را ادامه بدهد Ùˆ بتواند آرام Ùˆ با Øساب Ùˆ کتاب، برنامه‌های آموزشی Ùˆ جایگزینی تجهیزات را Ú©Ù‡ از قبل داشتند Ú©Ù… کند. به نظر می‌آمد واقعاً مساله‌اش این است Ú©Ù‡ مانع برآشÙتن پدران انقلاب شود Ùˆ بتواند سر قرارداد‌هایش مصالØÙ‡ Ùˆ تواÙÙ‚ کند. به من بود Ú©Ù‡ می‌گÙتم این کار را خوب هم انجام می‌داد. ماجرا این‌طور پیش رÙت Ú©Ù‡ شما چند ماه قبل از گروگان‌گیری به ایران رÙتید. Ú†Ù‡ طور بدون هیچ سابقهٔ مرتبطی با ایران Ùˆ بدون دانستن زبان از پس سر Ùˆ سامان دادن به اوضاع بر می‌آمدید؟ در مقام مسئول روابط‌ عمومی Ú†Ù‡ طور از پس وظای٠گسترده‌تان بر می‌آمدید، آن هم با تصویری Ú©Ù‡ در آن وضعیت Øساس از ایالات متØده در ذهن ایرانی‌ها بود؟ یکی از نتایجی Ú©Ù‡ درجا بعد از ورودم بهش رسیدم این بود Ú©Ù‡ ایرانی‌ها هنوز هم دلشان می‌خواهد زبان یاد بگیرند. بنابراین کماکان توی کلاس‌هایمان صد‌ها Ù…Øصل داشتیم. تالارمان کارش را ادامه می‌داد Ùˆ برنامه‌های هنری در مرکز Ùرهنگی زیبای‌مان به راه بود؛ تعداد زیادی ایرانی کماکان در کلاس‌های هنرمان شرکت می‌کردند، نمایشگاه‌هایمان را می‌دیدند، Ùˆ از کتابخانه‌مان استÙاده می‌کردند. نه Ùقط در تهران بلکه در تمام شهرهای دیگری Ú©Ù‡ برنامه‌های یواس‌آی‌اس اجرا می‌شد. به علاوه چون بخشی از کار من جمع‌آوری اطلاعات بود، این Ú©Ù‡ سر دربیاورم آدم‌ها Ú†Ù‡ می‌گویند Ùˆ Ú†Ù‡ Ùکر می‌کنند، تلاش در جهت برقراری ارتباطاتی بود Ú©Ù‡ از طریقشان بتوانم اطلاعات به دست بیاورم. برای این کار منابع خوب دیگری هم داشتم چون اÙسرهایی زیردستم بودند Ú©Ù‡ خوب Ùارسی Øر٠می‌زدند Ùˆ آن کشور را می‌شناختند. خود من شخصاً با مقام‌های رده‌ بالا ارتباط داشتم چون آن‌ها Ùرانسه بلد بودند. می‌رÙتم به دÙتر‌هایشان Ùˆ باهاشان توی رستوران‌ها قرار می‌گذاشتم Ùˆ به مهمانی‌هایشان می‌رÙتم. به نظر من Ú©Ù‡ ایرانی‌ها اساساً آدم‌هایی دلنشین Ùˆ جالب هستند. عاشق Ú¯Ù„ Ùˆ هنرند. توی یکی از آن مهمانی‌های Ù…Ùصلشان چیزی یاد گرÙتم Ú©Ù‡ هنوز Ùراموشش نکرده‌ام. یک میز عالی گران‌قیمت آنجا بود. نخست‌وزیر Ù…Ú†Ù… را Ú©Ù‡ تØسینگر مجذوب میز شده بودم، گرÙت Ùˆ Ú¯Ùت «آدم با چشم‌هاش هم می‌خوره، همون‌جوری Ú©Ù‡ با دهن Ùˆ شکمش.» هیچ‌وقت Ùراموشش نکرده‌ام. شما آدمی بودید Ú©Ù‡ دربارهٔ ایران چیزی نمی‌دانستید؛ من Ú©Ù…ÛŒ متعجب‌ام از این Ú©Ù‡ می‌گویید درست چند ماه قبل از گروگان‌گیری جمعیت هنوز دلشان می‌خواسته زبان یاد بگیرند، کاری Ú©Ù‡ اØتمالاً Øالی‌شان بود برایشان خطرناک است. پس بنابراین یک‌جور Ùضای بازی وجود داشته. شما می‌توانستید به شعبه‌هایتان در سرتاسر کشور سÙر کنید؟ بله، من آزادانه سÙر می‌کردم، اصلاً هیچ مشکلی نبود. کار شعبه‌ها Ú©Ù… ‌و بیش خوب بود Ù€ از‌‌ همان جاهایی بودند Ú©Ù‡ ما بهشان می‌گوییم دوملیتی، به این معنا Ú©Ù‡ هیات‌ مدیره‌ای داشتند ایرانی Ù€ آمریکایی (عمدتاً ایرانی). مردم واقعاً دلشان می‌خواست زبان یاد بگیرند Ùˆ در استان‌های دیگر برنامه‌های Ùرهنگی معظمی نداشتیم چون سخت بود نقل Ùˆ انتقال گروه‌های هنری بزرگ Ùˆ اسباب Ùˆ لوازمشان. Ú©Ù…ÛŒ هم دوبه‌شک بودیم Ú©Ù‡ ممکن است Ú†ÛŒ بشود اگر تبلیغات راه می‌انداختیم Ùˆ نمایشی Ù…Ùصل Ùˆ عظیم روی صØنه ببریم. آیت‌الله خمینی Øسابی قدرتمند بود اما جمعیتی Ú©Ù‡ بعدها قرار بود شعار بدهند «مرگ بر آمریکا Ùˆ آمریکایی» آن موقع هنوز دشمن Ùˆ ضد آمریکایی نبودند. شما مقام‌های ارشدی از Øکومت ایران را می‌دیدید، مقام‌هایی Ú©Ù‡ زبان Ùرانسه بلد بودند؛ اØساس آدم این بود این آدم‌ها خودشان قدرت Ùˆ سلطه دارند یا واقعاً نظر این بود Ú©Ù‡ یک دولت روØانی مجزا پس این ماجرا‌ها است Ùˆ بنابراین این‌ها صرÙاً آدم‌های خط مقدم‌اند. همه‌چیز در Øال نقل Ùˆ انتقال بود، اما‌‌ همان موقع هم معلوم بود Ú©Ù‡ هیچ‌کس جرات ندارد کاری بکند Ú©Ù‡ آیت‌الله خمینی واقعاً مخالÙØ´ است. اما به نظر نمی‌آمد باقی مقام‌ها هم آدم‌های پوشالی‌ای باشند ÙˆØشت‌زده. اغلب پیش می‌آمد Ú©Ù‡ صدایمان می‌کردند Ùˆ مهمانمان می‌کردند به سخنرانی‌هایی اØساساتی در مورد گناهان ما Ùˆ ارزش‌های انقلاب. باقی‌شان خصوصی ترس Ùˆ نگرانی‌شان را از اÙراط‌کاری‌های اÙراد خودگمارده ابراز می‌کردند. Ùکر می‌کنم در سÙارت کسی با آیت‌الله خمینی دیدار نداشت یا او را نمی‌شناخت، اما آیا سÙارت مجراهای ارتباطی دیگری با روØانیون نداشت؟ چند Ù†Ùری بودند Ú©Ù‡ رÙتارشان صادقانه‌تر Ùˆ روراست‌تر بود. یکی از صادق‌ترین آدم‌ها آیت‌الله منتظری بود. اما هیچ‌وقت گزارشی به چشم من نخورد Ú©Ù‡ خیلی نشانی از برقراری رابطهٔ مستقیم با آیت‌الله خمینی، روØانیون یا دانشجویان مبارز داشته باشد. دانشجوهایی Ú©Ù‡ به مراکز آموزش زبان شما می‌آمدند Ú©Ù… ‌و بیش غیرسیاسی بودند Ùˆ این جریان اÙراطی را بازتاب نمی‌دادند؟ Ùکر می‌کنم بیشترشان Øتی دانشگاهی هم نبودند. مشغولیت‌ها Ùˆ دلبستگی‌های دیگری داشتند؛ خیلی‌هایشان سر کار می‌رÙتند. آن‌ها خیلی ساده صرÙاً Øس می‌کردند زبان انگلیسی ابزار خیلی به‌دردخوری است Ú©Ù‡ دلشان می‌خواهد یاد بگیرند. ضمناً باید یادتان باشد Ù…Øوطهٔ سÙارت را به معنای واقعی کلمه هزاران ایرانی‌ای Ù…Øاصره کرده بودند Ú©Ù‡ می‌خواستند ویزا بگیرند Ùˆ بروند ایالات متØده. کار کنسولگری‌مان وسیع‌ترین میزان کاری بود Ú©Ù‡ من تا به ‌Øال بهش برخورده‌ام، منی Ú©Ù‡ خیلی کشور‌ها را دیده‌ام. تعداد ایرانی‌هایی Ú©Ù‡ می‌خواستند بروند ایالات متØده واقعاً Ø´Ú¯Ùت‌انگیز بود. اØتمالاً در آن ماه‌ها واشنگتن تمرکزش را به شدت گذاشته بوده روی ارزیابی‌های پیوسته Ùˆ کوشش برای Ùهم این Ú©Ù‡ ایران دارد به کدام سمت می‌رود. شما می‌دانستید علاقهٔ اصلی واشنگتن به چیست؟ آن علاقه در دیدارهای شما Ùˆ خواسته‌هایی Ú©Ù‡ ازتان می‌شد، نمودی داشت؟ بله. از آن جور مشکلاتی نداشتیم Ú©Ù‡ مثلاً سر قضیهٔ ویتنام دیگر Øالت خیلی ناگوار پیدا کرد، مشکل بازدیدهایی Ú©Ù‡ در ذهن آدم هم نمی‌گنجیدند، همه جور آدم، سیاستمدار، مطبوعاتی، اعضای گروه‌های مذهبی. اغلب بازدیدکننده‌ها مأموران خودمان بودند. تا قبلش خبر از سÙرهای غیرمØرمانه‌ای Ù€ همچون سÙر ژنرال هایزر مثلاً Ù€ بود؟ تا یک برهه‌ای بود ولی بی‌سر Ùˆ صدا. از من بپرسید می‌گویم کسانی Ú©Ù‡ برای سر زدن می‌آمدند بیشتر نظامی بودند تا عضو وزارت امور خارجه یا سی‌آی‌ای. از آن سیرک‌های شبیه ویتنام نبود. همچنان Ú©Ù‡ داشتید به زمان تسخیر سÙارت نزدیک می‌شدید، هشداری یا کوششی Ú©Ù‡ خبر از چنین اتÙاقی بدهد Øس می‌کردید؟ در آن ماه‌های منتهی به تسخیر، چیزهایی بود Ú©Ù‡ به آن تسخیر دلالت کنند؟ اواخر اوت Ùˆ سپتامبر دیگر راهپیمایی‌های عظیم می‌شد. اولش خیلی نگران بودیم. اما بعد بهشان عادت کردیم. به دلایلی Ú©Ù‡ برایمان ناشناخته بود، همه‌شان بی‌انجام کاری تمام می‌شدند یا می‌رÙتند به سمت جاهایی دیگر. جمعیت شعار می‌دادند Ùˆ روی در Ùˆ دیوار چیز می‌نوشتند اما از دیوارهای Ù…Øوطهٔ سÙارت بالا نمی‌رÙتند. بنابراین خود Øکومت پشتشان بود... قطعاً روØانی‌ها هماهنگی Ùˆ برنامه‌ریزیشان می‌کردند. من نمی‌Ùهمیدم قضیه چیست تا این Ú©Ù‡ گروگان گرÙته شدم Ùˆ Ùرصت یاÙتم با دانشجوهایی Ú©Ù‡ سÙارت را تسخیر کرده بودند، Øر٠بزنم. بسیاری از سرکرده‌های دانشجویان ــ به خصوص دانشجویان پزشکی ــ چندین سال از عمرشان را در ایالات متØده زندگی کرده بودند. آمریکا Ùˆ آمریکایی‌ها را می‌شناختند Ùˆ خیلی خوب انگلیسی Øر٠می‌زدند. این‌ها دانشجوهایی بودند Ú©Ù‡ وقتی گروگان گرÙته شدید برای بار اول دیدیدشان؟ بله. بنا به توضیØات خودشان، آن‌ها Øس می‌کردند این انقلاب بزرگی Ú©Ù‡ دلبسته Ùˆ طرÙدارش بودند، دارد Ù…ØÙˆ می‌شود Ùˆ از بین می‌رود. Ú†Ù‡ کار کنیم؟ ارجاع می‌دادند به برنامه‌ای Ú©Ù‡ مائو ابداع کرده بود، انقلاب Ùرهنگی، برای اØیا، به Øرکت درآوردن، Ùˆ بازگرداندن انقلاب به خط درستش. قبلش در طول تابستان کارهای مختلÙÛŒ کرده بودند، رÙته بودند به روستا‌ها Ùˆ کنار روستایی‌ها کار کرده بودند، روستایی‌هایی Ú©Ù‡ خوشØال بودند کسانی آمده‌اند کمکشان اما خیلی اهمیتی به انقلاب یا تغییر نمی‌دادند. بعد جنبش‌هایی از جمع بی‌خانمان‌ها سر Ùˆ سامان داده بودند تا Ùرودستان را از جنوب تهران ببرند در Øومهٔ شمال تهران جا بدهند، Øومه‌ای Ú©Ù‡ Ù…ØÙ„ زندگی پولدار‌ها بود Ùˆ خیلی از خانه‌هایش بعد Ùرار صاØبانشان از کشور همین‌جوری‌‌ رها شده بودند. این کارشان خیلی جواب نداد چون Ùرودستان در این سرپناه‌های تازه‌شان اØساس تنهایی Ùˆ معذب بودن می‌کردند Ùˆ به تدریج خودشان برگشتند به زاغه‌نشین‌های سرزندهٔ جنوب شهر. دانشجو‌ها نهایتاً رسیدند به Ùکر تسخیر سÙارت آمریکا، اما قصدشان Ùقط یکی دو روز مستقر شدن در آنجا بود. برانگیختن شوق عمومی به هواخواهی از انقلاب با ابراز این خواسته Ú©Ù‡ ایالات متØده شاه را برای Ù…Øاکمه به ایران برگرداند. اما از قبل اجازه، مجوز، یا چراغ سبز آیت‌الله خمینی Ùˆ روØانیون را برای این کار نداشتند. می‌ترسیدند آیت‌الله خمینی نه بگوید، از این هم می‌ترسیدند Ú©Ù‡ مهار یکی از راهپیمایی‌های روزاÙزون آن Øوالی از دستشان خارج شود Ùˆ نقشه‌هایشان را Ú©Ù‡ آرام‌آرام داشت پیش می‌رÙت، به هم بریزد. بنابراین خیلی گرÙتار هدایت این راهپیمایی‌ها به سمت میدان‌ها Ùˆ چهارراه‌های شهر Ùˆ متÙرق کردنشان بودند. ما سر درنمی‌آوردیم چرا این راهپیمایی‌ها Ø´Ú©Ù„ می‌گیرند Ùˆ آدم‌هایشان تØریک هم می‌شوند اما بعد به جایی نمی‌رسد Ùˆ تمام می‌شود. سرکرده‌های دانشجویان، آن‌هایی Ú©Ù‡ من توانستم نهایتاً بعد از تسخیر سÙارت بشناسم، آدم‌های بااستعداد Ùˆ معقولی بودند. راضی Ùˆ خوشØال بودند وقتی‌‌ همان شب اول نظر لط٠و تصدیق آیت‌الله خمینی شامل Øالشان شد Ùˆ پسرش آمد به دیدارشان، اما هیچ برنامه‌ای برای ماندن بیشتر از چند روز در آنجا نداشتند. متأسÙانه عامهٔ ایرانی‌ها Ùˆ دانشجوهای کمتر معقول شعارهایی دادند مبنی بر این Ú©Ù‡ خواستهٔ جدی‌شان بازگشت شاه است Ùˆ ناخواسته Ùرصت به دست روØانیونی داد Ú©Ù‡ به صلای اتØاد برای تقویت انقلاب متزلزلشان نیاز داشتند. اشغال سÙارت همین‌طور ادامه یاÙت Ùˆ ادامه یاÙت. Ù‡Ùتهٔ سوم Ú©Ù‡ گذشت دیگر بسیاری از سرکرده‌های معقول دانشجو‌ها برگشتند سر کار‌هایشان در بیمارستان‌ها Ùˆ ما را‌‌ رها کردند دست دانشجوهایی Ú©Ù‡ هیچ تجربه‌ای از زندگی در خارج از کشورشان نداشتند Ùˆ خیلی از دنیا سر در نمی‌آوردند. این‌ گروه خیلی متÙاوت از سرکرده‌هایی بودند Ú©Ù‡ نقشهٔ تسخیر سÙارت را کشیده بودند. مطبوعات آمریکا Ùˆ اÙکار عمومی به دلیل گرایش ضد کمونیستی بیمارگونه‌شان هیچ‌وقت این Øقیقت را نپذیرÙتند Ú©Ù‡ ما واقعاً به دست دانشجویان گروگان گرÙته شدیم. تسخیرکننده‌ها کمونیست نبودند Ùˆ تسخیر سÙارت هم توطئه‌ای روسی نبود. به عکس، دانشجو‌ها ضد کمونیست Ùˆ مخال٠شوروی بودند.
منبع: تاریخ ایرانی