جان. Ùاستر، وزيرمختار امريكا در پطرزبورگ، در دوم ماه مه 1881ØŒ گزارش زير را به وزارت خارجه امريكا Ùرستاده است :
ديروز جناب Øاجي ميرزاØسين خان سپهسالار اعظم، سÙيركبير Ùوقالعاده پادشاه ايران كه براي تبريك جلوس امپراتور روسيه وارد شده است، به سÙارت آمريكا آمد. در مذاكراتي كه هنگام بازديد پيش آمد سپهسالار اظهار تأس٠كرد كه دولت امريكا با ايران هيچگونه روابط رسمي ندارد Ùˆ Øال آنكه قرارداد تجارت Ùˆ مودّتي كه بين دو كشور منعقد شده، مستلزم داشتن روابط رسمي است. سپهسالار اظهار كرد كه كشتيهاي امريكا به بندرهاي ايران آمد Ùˆ رÙت ميكنند، اتباع امريكا در ايران سكونت دارند Ùˆ چون هزينه زندگي در تهران بسيار ارزان است، دولت امريكا ميتواند بدون مصار٠زيادي كارداري در آنجا داشته باشد. سپهسالار اظهار داشت مرسلين امريكايي كه قسمت اعظم ساكنين امريكايي ايران را تشكيل ميدهند، متهم شدهاند كه در اغتشاشات اخير كردها با تركها همدست بودهاند. دولت ايران وي را مأمور رسيدگي بدين امر كرده Ùˆ در نتيجه تØقيقات معلوم شد كه اتهام مزبور بياساس بوده است Ùˆ سپهسالار توانسته بود روØانيون مسيØÙŠ را از اين اتهام شديد تبرئه نمايد...29
اين برنامه Ùˆ درخواست، كه بدون اطلاع شاه Ùˆ وزارت خارجه ايران در پطرزبورگ صورت ميگرÙت همان برنامه مورد نظر 25 سال پيش روسها بوده كه با عقد عهدنامه 1857 ايران Ùˆ امريكا، صورت نپذيرÙت. Øالا با دروغ پراكنيهاي ويليام ابوت كنسول انگليس در تبريز بيانات القايي سپهسالار، دوباره تكرار ميشود.
در قبال اين خوشرقصيهاي سپهسالار بوده كه امپراتور روس با اØترام Ùراوان Ùˆ پذيراييهاي شايان او را مينواخت Ùˆ بدست خود نشاني را كه در گردن داشت به گردن سپهسالار ميانداخت. (بامداد ج 1 ص 422)
بعد از مراجعت سپهسالار از پطرزبورگ، شاه از اين خودسريها Ùˆ بند Ùˆ بستها Ùˆ سابقه ساير تÙتين Ùˆ Ùسادهاي وي به تنگ آمد، به خراسان مأمورش كرد Ùˆ به زودي معدومش ساخت.
ا. يسلسون، با اشاره به نامه مورخ مه 1881ØŒ سÙير امريكا در پطرزبورگ، مينويسد: «دولت ايران مشاهده كرد كه مردم ايران تا Øدي از ميسيونرها Øساب ميبرند، به علاوه ممكن است مناÙع متقابلي در نتيجه تجارت عايدش گردد. پيغام Ùوستر نشان داد كه ديپلومات امريكايي در ايران استقبال خواهد شد Ùˆ اين كار برقراري تجارت وسيعي بين دو كشور ايجاد خواهد كرد، اما در مجموع امكانات تجارت، با توجه به وضع بد ميسيونرها،در درجه دوم اهميت قرار داشت... در پانزدهم ژوئيه 1882ØŒ لايØÙ‡ برقراري روابط با تهران به مجلس نمايندگان تسليم Ùˆ پس از سخنراني داوز در 7 اوت ØŒ1882 لايØÙ‡ تصويب شد.» (ص 62 ØŒ 63)
اولا ـ در آن زمان مردم ايران و امريكا همديگر را نميشناختند تجارتي هم در بين نبود تا مجموع امكانات آن را «بدي وضع ميسيونرها» در درجه دوم اهميت قرار دهد.
ثانيآ Ù€ در موقع سÙر سپهسالار به پطرزبورگ Ùˆ تمهيدنامه جان Ùوستر، وضع ميسيونرها از همه سالهاي گذشته بهتر بوده. علاوه براين كه دكتر شدّ شوهرخواهر داوز، طي نامه 3 ژانويه 1881ØŒ صريØØ¢ نوشته بود: شايعات ماه گذشته پايان ياÙته Ùˆ هيچگونه ÙˆØشت بياساس Ùˆ ناراØتي نداريم. ژنرال واگنر پروتستان هم Øامي Ùˆ هواخواه آنان بوده جادهها را صا٠و ميسيونر مجرم را معا٠ميكرد، تلگرا٠وزير امور خارجه نيز تأمين كامل Ùˆ امنيت رسمي به آنها داده بود. از آن تاريخ به بعد است كه Ùعاليت همه جانبه آنان اÙزايش ياÙته تا ورود بنجامين به تهران در ژوئن 1883ØŒ چهارده Ùقره تأسيسات جديد از قبيل: كليسا، آموزشگاه، بيمارستان وسيله ميسيونرها در شهرهاي مختل٠ايران در عرض دو سال Ùˆ چند ماه گشايش ياÙته Ùˆ مورد استÙاده آنان قرار گرÙته بود. (به جدول مراجعه شود)
در آن تاريخ، دولت ايران، از دولت امريكا درخواست سÙير Ùˆ كاردار مقيم نكرده بود، در وزارت امور خارجه ايران Ùˆ اسناد Ùˆ خاطرات مأموران سياسي آن زمان، نه Ùقط نامه Ùˆ درخواست، بلكه كوچكترين سابقه اشاره مانند هم بدين موضوع نداريم.30
كنگره امريكا به درخواستهاي رسمي دولت ايران در استانبول Ùˆ وين Ùˆ پطرزبورگ، مكاتبات Ùˆ مداخلات دولت روسيه، مأموريتهاي ويژه ملكم خان Ùˆ Ùرخ خان، معاهده رسمي مبادله شده 1857ØŒ بيست Ùˆ پنج سال اعتنا نكرد؛ Øالا، 20 ماه پس از قتل وغارت مسلمانان آذربايجان وسيله اكراد شيخ عبيدالله، تØريÙنامه ويليام ابوت Ùˆ صØبت شخصي سپهسالار در پطرزبورگ را بهانه قرار داده سÙير ميÙرستد.
همه اين اقدامات، مثل گذشته برنامه دولت استعماري روسيه بوده Ùˆ ميخواست براي چهارده Ù†Ùر ميسيونر مستخدم تزار در آذربايجان، يكنÙر هم ژاندارم مختار اضاÙÙ‡ نمايد. در بادي امر قرار هم بر اين بوده كه اين ژاندارم Ù…ÙØ® تار «مختار» Øتمآ بايد ميسيونر يا ميسيونرزاده باشد. بر اين اساس، نخست هنري جسب Henry Jessup ميسيونر مقيم بيروت نامزد شد او نپذيرÙت. سپس بنجامين Ùرزند يكي از ميسيونرهاي يونان، مقيم تركيه، بكار آمد.
به منظور بررسي عملكرد دهساله سÙارت، Ùˆ اظهارنظر سÙيران سرگردان امريكا در ايران Ù€ نوشتههاي ا. يسلسون را مطالعه ميكنيم تا معلوم شود سÙيران با Ú†Ù‡ برنامه Ùˆ آرزوها به ايران آمده Ùˆ آماده كار بودند. Ùˆ درخواستكنندگان آنها (دولت روسيه) در كدام جاده Ùˆ جهت گام برميداشت.
نقل از كتاب «روابط سياسي ايران وامريكا» تأليÙ: آبراهام. يسلسون:
بنجامين پس از رسيدن به تهران، خيلي زود نسبت به جوّ Øيلهگري Ùˆ دسيسهبازي در پايتخت ايران عكسالعمل نشان داد Ùˆ گزارش كرد كه روسيه با هرگونه تمايل اØتمالي امريكا به تبليغات تجاري در منطقه مخال٠است Ùˆ اÙزود كه روسها با Øسادت مراقب كليه Øركات امريكاييها هستند... بنجامين با Ù„Øني Øاكي از همدردي، جريان ملاقاتش با وزير خارجه ايران را ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯. وزير خارجه ايران پس از مرخص كردن خدمتكاران آهسته به بنجامين Ú¯Ùت كه، روسيه ايران را مورد تهديد قرار داده است. (ص 64)
بنجامين به هر صورت چنان درگير كشمكش با روسها بود كه متوجه عدم علاقه سياستمداران كشورش به اوضاع ايران نشد. هنگامي كه از وي خواسته شد تا با روسها معامله مستقيم انجام دهد، همين تنÙر طبيعي از آنها، مشكلات متعددي را پيش آورد ... (ص 66)
اگر دولت امريكا Ùˆ سياستمدارانش علاقه به اوضاع ايران نداشتند Ùˆ به سÙيرشان دستور ميدادند مستقيمآ با روسها معامله نمايد، چرا بنجامين را به ايران Ùرستادند؟ چنين شخصي جايش پطرزبورگ بود. در كجاي دنيا همچو ديپلماتي وجود دارد كه در پايتخت كشوري مقيم باشد ولي دستوراتش را از كشور قلدرو بيگانه ديگر بگيرد؟ اين نكته مسلم ميدارد كه، كنگره امريكا سÙير را نه براي تجارت Ùˆ مودت با ايران، بلكه براي معامله مستقيم با روسها Ùرستاده Ùˆ در آن زمان سياستمداران آن دولت نيز نوكر روس بودند.
ادامه Ú¯Ùتار ا. يسلسون: «... كشيش بنجامين لاباري به وي (سÙير) اطلاع داد كه روسها در جريان اعتراض مسلمانان به تغيير مذهبشان توسط ميسيونرهاي كليساي پرسبترين، دخالت داشتند. بنجامين به سÙير روس در تهران يادداشتي Ùرستاد Ùˆ در آن يادآور شد كه دولت امريكا نسبت به هرگونه مداخله در امور شهروندان امريكايي كه در خارج از كشورشان اقامت دارند Øساس است Ùˆ از چنين اقدامي شديدآ ميرنجد. سÙير روسيه اين يادداشت را به بهانه اينكه انگليسي نميÙهمد، برگرداند.» (ص 66ØŒ 67)
«بنجامين دستور داشت در مورد هر قضيهاي كه مربوط به رÙتار مأمورين ايراني با امريكاييها ميشد. با Øكومت ايران مذاكره كند، نه با سÙارت روسيه.» (ص 68)
«بدون شك در متون اسناد ومدارك، مطلبي به چشم نميخورد كه نشان دهد توجه وزارت خارجه امريكا به ايران در اين مرØله، به هدÙÙŠ بالاتر از دليل عمده برقراري روابط با ايران، يعني Øمايت بيشتر از ميسيونرهاي امريكايي كه در معرض تهديد بودند، ارتقاء ياÙته باشد.» (ص 70)
ميسيونرهاي امريكايي را در ايران هيچ خطري تهديد نميكرد. وجود آنان بزرگترين خطر و تهديد براي ايران بود.
ميسيونرها كنسول روس را بيشتر از كنسول آمريكا ميشناختند. به Ù†Ùوذ Ùˆ قدرت روسها تكيه كرده زمين ميخريدند. در سال 1840 مالك گولان رااز ده خود بيرون راندند. در كردستان پايگاه نظامي بنا نهاده عشاير را تØريك Ùˆ تجهيز ميكردند. آشوريان پروتستان اروميه را تابع كليساي ارتدكس روس نموده كاتوليكهاي سلماس را ترور Ùˆ چاپخانه آنان را در سال 1875 دراروميه غارت كردند. گوي تپه را چندين بار ØÙاري نموده آثار باستانياش را به امريكا Ùرستادند. علنآ به مخالÙت مشروطهخواهان برخاسته، قواي مسلØÙ‡ تشكيل دادند Ùˆ آذربايجان را كشور آشور ناميدند.
بنجامين ايران را ترك Ú¯Ùت، Ù. ونيستون آمد دوماه بيشتر دوام نياورد. «ونيستون معتقد بود: ميسيونرهاي مقيم ايران تا زماني كه تلاش جهت تغيير دين مسلمانان نميكردند زندگي خوشي داشتند. او همچنين نوشت كه: زمينه تجارت باارزشي براي امريكا وجود ندارد Ùˆ در اين رابطه دورنمايي نيز به چشم نميخورد.» (ص 71)
جانشين ونيستون، اسپرت پرات، تلاش بيشتر كرد ولي هيچ نتيجه از كارهايش نگرÙت، سÙير بعدي، تراكستون بيل بود. يسلسون درباره او مينويسد:
... وي در طرÙداري ازايران Øرارتي از خود نشان نداد Ùˆ عملا به تشويق سرمايهگذاريهاي بزرگ Ùˆ يا گسترش تجارت امريكا با اين كشور علاقهاي ابراز نكرد. اما بيل در انجام كاري كه به نظر مهم ميرسيد توÙيق Øاصل كرد. او شاه را ترغيب كرد تا قانوني را كه بر اساس آن ميسيونرهاي امريكايي ØÙ‚ تملّك در ايران پيدا ميكردند، اعلام نمايد. در Øالي كه قبلا اين املاك وق٠و امانت Øكومت ايران تلقي ميشدند.(ص 84)
تراكستون. بيل، هرگاه به طرÙداري از ايران Øرارتي هم نشان ميداد يا براي گسترش تجارت ابراز علاقه ميكرد، هيچ تأثيري نميبخشيد. براي اين كه، Ù†Ùس امر گشايش سÙارت امريكا در ايران، براي اين منظورها نبود، سÙير امريكا را براي Ù…ØاÙظت سياسي چند ميسيونر قلدر ميÙرستادند، تا او بادوز Ùˆ كلك املاك وق٠و امانتي را كه مسلمانان نميتوانستند مالك آن باشند به تصرّ٠و تملك ميسيونر خادم روس در بياورد Ùˆ از اين قبيل كارها انجام دهد.
بعد از بيل، واتسن اسپري، 8 ماه در ايران خدمت كرد. در زمان وي ميسيونرهاي امريكايي به كنسول روس در تبريز مراجعه ميكردند. اسپري پيشنهاد كرد كه كنسولي در تبريز براي ØÙظ مناÙع امريكا تعيين شود.(ص 85)
Øتمآ واتسن اسپري، در تهران Ùˆ ساير شهرستانهاي ايران كارهاي مهم سÙارت را انجام ميداد Ùˆ به تجارت Ùˆ گسترش روابط Ùرهنگي Ùˆ سياسي ميپرداخت Ùˆ وقت رسيدگي به امور 14 ميسيونر در آذربايجان را نداشت، لذا تقاضاي دستيار ميكرد تا به تبريز Ùرستد.
تا زمان اسپري، كنسولهاي امريكايي كه رسمآ در پايتخت مستقر شده بودند همگي خاصيت مترسك را داشتند. كارهاي ميسيونرها به دست كنسولهاي روس انجام ميگرÙت. دولت روسيه سÙرا را به وسايل ممكنه به ايران آورده بود كه براي ميسيونرهاي مزدور خود «ØاÙظ سياسي» باشند. مثلا: آنگاه كه دولت ايران دستور تعطيل مدرسه آنها را در تبريز صادر ميكرد، در اين موقع بود كه ژاندارم (سÙير) به ميدان ميآمد Ùˆ گزارش مينوشت Ùˆ خسارت تخمين ميكرد.
يسلسون مينويسد:
... وزير خارجه امريكا از اسپري خواست تا به خاطر بستن مدرسه كليساي ميسيونرهاي امريكايي در تبريز، از دولت ايران تقاضاي خسارت كند. اسپري پاسخ داد كه اگر وزارت خارجه در اين مورد جدي است بايد كشتي جنگي به خليج Ùارس بÙرستد يا به شكل ديگري قدرت خود را نشان دهد. (ص 85)
جي. ويلسون، در پايان Ùصل 6 كتاب عادات Ùˆ زندگي ايرانيان مرقوم ميدارد:
تهاجم شيخ عبيدالله باعث برقراري روابط ديپلماتيك بين ايران Ùˆ امريكا گرديد. نخستين سÙير امريكا در 9 ژوئن 1883 به تهران وارد شد. از آن تاريخ تا به امروز (1894) شش Ù†Ùر سÙير به ايران آمده Ùˆ در Ùاصله هر يك Ùترت مشهود Ùˆ سÙارت Ùاقد مسئول بوده است. اين رÙتار مغاير با Ù…Ùهوم Ùˆ منظور ايجاد سÙارت ميباشد. در Øقيقت سياست Ùˆ برنامه جمهوري ايالات متØده امريكا مورد انتقاد Ùˆ سؤال قرار ميگيرد كه: در اين مدت Ú†Ù‡ رابطه سياسي، مناسبات انس Ùˆ الÙت اجتماعي، Ú†Ù‡ مقدار آشنايي به Ù…Øيط Ùˆ Ú†Ù‡ عمل مهم بازرگاني Ùˆ Ùرهنگي وسيله نمايندگان سياسي امريكا در ايران صورت گرÙته است؟ (ص 124)
جي. ويلسون، درگÙتار «ميسيونهاي مدرن در ايران» نتيجه Ùعاليتهاي مذهبي پروتستانها را در ايران بررسي نموده Ùˆ آمار زير را در معرض مقايسه قرار داده است.
انجمن ميسيونري كليسايي (انگليكان) Ù€ دو جايگاه مركزي Ù€ چهاركشيش Ù€ دو بيمارستان Ù€ 6 مبلّغ زنانه Ù€ دو كليسا Ùˆ 130 كشيش مراسم عشاء رباني دارند. تØت رياست اسق٠استوارت كه قبلا در نيوزلند بود.
انجمن پرزبيترينهاي امريكايي ـ پنج جايگاه مركزي ـ 11 كشيش ـ 9 بيمارستان ـ يك مركز صنعتي ـ 37 مبلّغ زنانه ـ 37 كليسا ـ 2738 كشيش مراسم عشاء رباني دارند.
نمودار زير، ميزان پيشرÙت 20 ساله اين انجمن را نشان ميدهد:
نام در سال 1873 در سال 1893
كليسا 8 باب 36 باب
كنگره تشكيلي 70 119Ùقره
كشيشان Ù…Øلي (بومي) 22 Ù†Ùر 55 Ù†Ùر
واعظان 38 Ù†Ùر 66 Ù†Ùر
كشيشان مراسم عشاء رباني 767 Ù†Ùر 2716 Ù†Ùر
پرستاران Ùˆ خدمتكاران (غيرپزشكي) 2402 Ù†Ùر 6628 Ù†Ùر
شاگردان مدارس شنبه ـــ 5440 Ù†Ùر
وقتي كه Ùقدان مناسبات سياسي، روابط اجتماعي Ùˆ Ùرهنگي Ù€ عدم Ùعاليتهاي بازرگاني Ùˆ ساير كمبودهاي چشمگير سÙارتخانه آن زمان امريكا در ايران، با پيشرÙتهاي سريع Ùˆ به ظاهر مذهبي مبلّغين امريكايي مورد مقايسه قرار ميگيرد، ØÙ‚ داريم كه نسبت به اقدامات ميسيونرهاي امريكايي به ديده شك بنگريم.
در آن تاريخ، ميسيونرها آن قدر گستاخ بودند كه به جرأت از الكساندر مكدونالد (جانشين اسپري) خواستند تا براي ØÙاظت مسيØياني كه از شهروندان تركيه عازم ايران بودند گارد مسلØÙŠ Ùراهم نمايند. (ص 90)
ا. يسلسون، مينويسد:
آرتورهاردي (هشتمين سÙير) قبل از بازگشت به امريكا پيام Ù…Ùصلي در مورد Ù†Ùوذ روسيه در ايران به وزارت خارجه امريكا ارسال داشت. هيئت تبليغي سه Ù†Ùر اعزامي از كليساي ارتدكس روسيه كه در سپتامبر 1898 به استان آذربايجان رسيده بودند به سرعت جانشين ميسيونرهاي كليساي پرزبيترين Ùˆ كليساي كاتوليك رومي در منطقه شدند. طبق Ú¯Ùته هاردي، روسها به بوميان مسيØÙŠ كليساي نسطوري براي تغيير مذهبشان Ùشار وارد ميكردند Ùˆ سپس آنها را به شدت تØت سلطه كليسا قرار ميدادند. مسئولين ايراني قادر نبودند در مقابل روسها مقاومت نمايند زيرا نزديك مرزهاي روسيه قرار داشته Ùˆ قزاقها هم در آنجا آزادي عمل بيشتري داشتند. گرچه ميسيونرهاي امريكايي در اين مورد رسمآ به سÙارت اعتراض نكردند ولي تقاضاي راهنمايي كردند Ùˆ هاردي پاسخ داد: عاقلانه نيست كه در وضع Ùعلي Ùˆ با وجود Ù†Ùوذ روسيه اقدامي Ùراگير، به منظور آغاز سياستي كه نميتوان موÙقيت آن را تضمين كرد، انجام دهيم. (ص 96)
وزارت امورخارجه امريكا، براي تعطيل موقت مدرسه كليساي ميسيونرها در تبريز، نسجيده از دولت ايران خسارت ميخواست Ùˆ سÙيرش در تهران پيشنهاد ميكرد كه ناو جنگي به خليج Ùارس اعزام نمايند.
Øالا Ú†Ù‡ طور شد! 000,30 Ù†Ùرنستوري تØصيل كرده همان مدارس Ùˆ پيروان كليسا را بعد از 65 سال تبليغ Ùˆ تربيت Ùˆ تØمل مخارجشان، هيئت سه Ù†Ùره روسي تابع كليساي ارتدكس ميكنند سÙير امريكا نميتواند لب بگشايد.
بديهي است كه مخارج سنگين تبليغات Ùˆ تأسيسات ميسيونرها را دولت روسيه پرداخت ميكرد. ميسيونرها از Ù„Øاظ ملّيت تابع امريكا بودند، ولي مزد از روسيه ميگرÙتند Ùˆ در استخدام Ùˆ تØت اوامر تزار انجام وظيÙÙ‡ ميكردند. از اينرو، سÙيران امريكا در ايران آلت معطله Ùˆ بازيچه سياست روس بودند Ùˆ نميتوانستند به ميسيونرها دستور كار دهند Ùˆ راه نمايند. اين ناتواني سÙيران امريكا در مقابل اعمال ميسيونرها، توجه Ù…Øقق ايراني را برانگيخته Ùˆ نوشته است:
دولت امريكا طي اين دوره اگر Ú†Ù‡ بهطور متوالي از ايرانيان ميخواهد كه به ØÙظ جان اتباع امريكايي اقدام نمايند، اما هيچگاه سعي ننموده تا Ùعاليت اتباعش را در اين منطقه Øساس كاهش دهد. گزارشهاي موجود در وزارت خارجه روسيه نيز بيانگر اين است كه امريكاييان Øتي به قيمت Øضور نيروهاي بيگانه در ايران به Ù†Ùع اتباعشان، Øاضر نبودند تا از دامنه Ùعاليتهاي ايشان بكاهند.31
ا. يسلسون، نتيجه مطالعات خود را نسبت به روابط سياسي ايران وامريكا در پايان قرن نوزدهم، با جملات زير بيان كرده است:
سÙراي امريكا از موضع خود در تهران پيوسته تاكتيك امپراتوري روسيه را درمورد ايران Ù…Øكوم ميكردند. مشاهدات اين سÙرا چشمهاي دولت امريكا را در مورد روش Ù†Ùوذ روسيه در ايران باز كرد. با اين وجود آن دولت مايل به مخالÙت علني با روسيه نبود. از طر٠ديگر ويژگيهاي ناراØتكننده Øكومت مطلقه ايران كه از نوع Øكومتهاي استبدادي شرق Ù…Øسوب ميشد، اوضاع را وخيمتر ميكرد.... بدين ترتيب Øضور تعدادي ميسيونر امريكايي Ùˆ خانوادههايشان در ايران، مانع اتخاذ سياستي بيطر٠توسط امريكا در قبال ايران گرديد. (ص 108 Ùˆ 109)
پس معلوم ميشود كه مشاهدات سÙرا در مورد روش Ù†Ùوذ روسيه در ايران، چشمهاي دولت امريكا را باز نكرد بلكه به كلي بست. آن دولت، با علم واطلاع بر تاكتيك Ù†Ùوذ روسها، با طرÙداري از Ùرقه Ùتنهگر Ùˆ مزدور ميسيونرها، مانع اتخاذ سياست بيطرÙÙŠ امريكا در قبال ايران شد. يعني ازاين پس، با روس همدم Ùˆ همساز گشته، به اتÙاق، ملك Ùˆ ملت ما را پايمال كردند.
قتل بنجامين لاباري كشيش امريكايي در هشتم مارس 1904 ميلادي در بين راه خوي Ù€ سلماس، هنگامه سياسي برپا كرد. ميسيونرها آن را شاخ Ùˆ برگ داده Ùˆ آلت Ùتنه قرار دادند. دولتهاي روس وانگليس Ùˆ امريكا Ùˆ عثماني هم وارد جنجال شدند Ùˆ قضيه را كش دادند. اين مسئله گهگاه بهانه بعضي تجاوزات هم قرار گرÙت. داستانش Ù…Ùصل است Ùˆ در Ùرصت مناسب عرضه خواهد شد.
بعد از غوغاي قتل لاباري، ميسيونرهاي امريكايي جسور شدند Ùˆ به جرأت Ùˆ گستاخي خود اÙزودند، به طوري كه براي دولت امريكا Ùˆ مقاماتش شاخ Ùˆ شانه هم ميكشيدند Ùˆ خودشان را در ايران Ùعال مايشاء قلمداد ميكردند، گويي كه وزارت خارجه امريكا تابع ميسيونرهاي ايران بوده است. در اين باره، ا. يسلسون، آگاهي ميدهد:
... در زمان داتي، ميسيونرها اخطار كردند كه در مورد انتصاب مأموران صلاØيتدار سياسي امريكا در ايران پاÙشاري خواهند كرد Ùˆ در پي انÙصال مأموراني خواهند بود كه Ùاقد معيارهاي مورد نظر آنها هستند. اين مسئله شايد جالب توجه باشد، داتي كه دوره خدمتش در تبريز اغلب دوره ابطال Ùˆ خنثي سازي سياست وزارت خارجه امريكا تلقي ميگرديد مورد تØسين ميسيونرها بود. (ص 127)
موردي ديگر:
براي وزارت خارجه امريكا، موضوع خسته كننده، دادن پناهندگي به ايرانيان از طر٠سÙارت اين كشور بود. جكسون سÙير امريكا در تهران هرنوع تقاضايي را براي پناهنده شدن در سÙارت شديدآ رد كرده واÙتخار كرد تنها سÙارتي كه پناهنده را در خود جاي نداده سÙارت امريكاست. واشنگتن اين سياست را كه هماهنگ با سياست وزارت خارجه امريكا هم بود، تأكيد كرد. بارها در تبريز اين سياست عاري از اØساس Ùˆ بيتÙاوت اجرا شد. ميسيونرهايي كه آموزش مذهبي Øس نوع دوستي Ùˆ كارشان آنها را موظ٠به كمكهاي بشردوستانه ميكرد خود را با اين سياست در تناقض ياÙتند.(ص 140)
ا. يسلسون، Ú¯Ùتار را ادامه ميدهد:
... وقتي جنگ در تبريز بالا گرÙت ميسيونرها از طريق هيئت مركزي ميسيونهاي خارجي در نيويورك از وزارت خارجه امريكا اجازه خواستند تا در املاك Ùˆ مراكز كار Ùˆ سكونت خود پرچم امريكا را براÙرازند. رابرت بيكن ÙƒÙيل وزارت خارجه به دنبال اين تقاضا، تلگرام زير را به داتي مخابره كرد: (ميسيونرها ناآراميهاي شديدي را تلگرا٠كردهاند Ùˆ تقاضا دارند كه پرچمها را در املاك خود براÙرازند. اتباع بومي امريكا جهت تامين Øمايت ما ميتوانند در مراكز سكونت Ùˆ مايملك مسلم خود پرچم كشور را براÙرازند.) اين امتياز شامل اÙرادي كه بعدآ تابعيت امريكايي گرÙته بودند نميشد. اما مسائل به همين سادگي به آخر نرسيد. به زودي روشن شد كه خواست ميسيونرها جهت براÙراشتن پرچم امريكا براي Øمايت از خودشان تنها يك Øركت مقدماتي بوده است. پنج روز بعد داتي اين تلگرام را مخابره كرد:
«هرج Ùˆ مرج! ميسيونرها ميتوانند به اÙراد پناهندگي بدهند؟» همان روز اÙدي پاسخ داد:
«ميسيونرها و شما نبايد به هيچ وجه به كسي پناهندگي بدهيد.» ...
روت به رابرت اسپير رئيس هيئت ميسيونهاي خارجي Ú¯Ùت كه: وظيÙÙ‡ وزارت خارجه امريكا در Øمايت از ميسيونرها بسيار پيچيده است Ùˆ تØت هيچ شرايطي امريكا نميتواند ØÙظ سلامتي پناهندگان سياسي Ùˆ يا غير سياسي را تعهد نمايد ... ويلبور كار مأمور ارشد وزارت خارجه نيز در نامهاي به داتي همين صØبتها را تكرار كرد: «بهتر است اين نكته به ميسيونرها تÙهيم شود كه به ØµÙ„Ø§Ø Ø¢Ù†Ù‡Ø§ نيست با طبيعت غيرسياسي Ùعاليتشان در انجام كارهايي شركت كنند كه ممكن است به عنوان اعمالي در جهت ايجاد انواع هيجانات سياسي تعبير گردد.
ميسيونرها با وجود شكست در كسب Øمايت رسمي از دولت در Ùعاليتهايشان دچار يأس نشدند. به نظر ميرسد Øمايت امريكا، در تبريز Ù…Øاصره شده تبديل به مسئلهاي ÙلسÙÙŠ شده بود. داتي به وزارت خارجه گزارش داد كه :
ميسيونرها نميخواهند به خواست دولت آمريكا اØترام بگذارند. با تأس٠زياد بايد بگويم كه ميسيونرها در اينجا پيشنهادات من را دخالت بدون ضمانت تلقي ميكنند Ùˆ مرا به داشتن اÙكار ضدانساني متهم ميكنند Ùˆ تصميم دارند كه از دستورات من اطاعت نكنند. (ص 141 تا 143)
ميسيونري كه به خواست دولت امريكا اØترام نميگذارد، دستورات كنسول را اجرا نميكند Ùˆ ياغي ميشود، Ù€ براÙراشتن پرچم Ùˆ دادن پناهندگي به اشرار را درخواست ميكند. ميسيونري كه از وزارت خارجه امريكا ميخواهد مأمورين صلاØيتدار سياسي را در ايران با معيارهاي مورد نظر آنان انتصاب نمايند، Ùˆ در راه خنثيسازي Ùˆ ابطال سياست وزارت خارجه گام برميدارد. چنين قلدري پشتش به قدرت بالاتر از امريكا تكيه داشته Ùˆ آب Ùˆ علÙØ´ از جاي ديگر تأمين ميشده است. اينها ميسيونر نبودند، ملعنت Ùˆ ميكرب بودند Ùˆ به جان ملت ايران اÙتاده بودند.
ا. يسلسون، مينويسد:
داتي، در گزارش 18 اوت 1908 نوشت: Ù†ÙÙ‡ دهم مردمي كه در اين منطقه هستند با تصميم قطعي، خود را وق٠اساس مشروطيت كردند.
ميسيونرهاي خادم روسيه، با مشروطه خواهان مخال٠بودند. زماني كه در تبريز آزاديخواهان يازده ماه مردانه در مقابل استبداد ايستاده، براي پيشبرد مرام Ùˆ منويات خود با قبول هرگونه Ùقر Ùˆ گرسنگي Ùˆ Ù‚Øطي به مبارزه ادامه ميدادند، روسها در اروپا Ùˆ به تبعيت از آنها، ميسيونرها در امريكا، شايعات Ùˆ اخبار ÙˆØشتناك Ùˆ دروغي از اوضاع تبريز Ùˆ عدم امنيت براي جان بيگانگان، پخش ميكردند، تا براي تجاوز Ùˆ مداخله روسها Ùˆ ميسيونرها در امور داخلي كشور ايران بهانهها بتراشند.
هوگو. گروته، Ù…Øقق آلماني، در آن زمان در تبريز بوده Ùˆ اطلاعات جالبي از اين شهر در سÙرنامه خود درج كرده است. او مينويسد:
وقتي در تبريز بودم اخبار موØØ´ Ùˆ غيرواقعي مطبوعات اروپايي بخصوص روزنامه روسي را كه Øاكي از اغتشاش Ùˆ ناامني Ùˆ تهديد جان اروپاييان در تبريز بود، با خونسردي ميخواندم. در تبريز از اين وقايع ÙˆØشتناك كوچكترين خبري نبود. زندگاني جريان عادي خود را طي ميكرد. البته معاملات تجاري كمي كاهش ياÙته بود. اين امر نيز طبيعي بود زيرا در اوضاع ناآرام سياسي، مردم چندان ميل Ùˆ رغبتي براي داد Ùˆ ستد از خود نشان نميدهند. هد٠جوّسازي مطبوعات روس نيز به خوبي آشكار بود. آنها ميكوشيدند به اÙكار عمومي اروپا اين Ùكر را القا كنند كه برقراري نظم Ùˆ آرامش در اين ايالت كه روسها مدتها است بدان چشم طمع دوختهاند تنها با دخالت نيروهاي نظامي روسيه ميسر ميگردد.32
نامهها Ùˆ تلگراÙهاي ميسيونرها از آذربايجان به امريكا نيز در راستاي همين جوسازي بوده وبه واسطه آنها خواست روسها با دست آمريكاييها برآورده شد، قشون روس به آذربايجان آمد Ùˆ مشروطهخواهان را قلع Ùˆ قمع كرد.
ا. يسلسون، مينويسد:
هانتينگتون Ùˆ يسلسون در نهم آوريل 1909ØŒ اين تلگرام را به جكسون مخابره كرد. (اخبار هشدار دهنده از Ù…Øاصره وغارت تبريز، اگر خطر نزديك باشد آيا نميتوان به داتي پيشنهاد كرد كه براي ØÙظ سلامتي آمريكاييها آنها را به سمت مرزهاي روسيه روانه كند. شما مطلع هستيد در صورتي كه سلطنتطلبان به امريكاييها صدمه بزنند Øكومت ايران مسئول خواهد بود. براي خارجيان ديگر ترك شهر جنگ زده دير شده بود Ùˆ اميد به اين كه شاه بتواند قشون ايلاتي رØيم خان را كنترل نمايد، اميدي واهي بود. در اين شرايط Ùيلاندرناكس وزير خارجه پرزيدنت تاÙت موقعيت رسمي Øكومت امريكا را تقويت كرد Ùˆ بالاتر از آن سياست مستقل امريكا را موقتآ نديده گرÙت Ùˆ به جكسون اجازه داد كه با سÙراي كشورهاي ديگر براي Ùشارآوردن بر Ù…Øمدعلي شاه متØد شوند. جكسون پاسخ داد كه او اين توانايي را ندارد تا جهت Øمايت از سÙرا اقدامي به عمل آورد Ùˆ چنين پاسخي غيرمنتظره نبود. در همين موقع وزارت خارجه امريكا مشغول مذاكرات Ùشردهاي با سÙير خود جان ريدل در پطرزبورگ بود تا تصميم بگيرد آيا اعزام يك لشكر روسي به تبريز آن شهر را نجات خواهد داد يا خير. ناكس در تلگرامي كه به سÙارت امريكا در روسيه Ùرستاد اظهار داشت در صورتي كه اتباع امريكا در تبريز دچار مخاطره گردند براي نجات آنان به اقدام بشر دوستانه روسيه متكي خواهيم بود. ريدل به وزارت خارجه كشور متبوعش اطمينان داد كه قشون روسيه به طر٠تبريز Øركت كرده Ùˆ از خارجيان مقيم شهر Øمايت خواهد نمود. اندكي بعد قشون روسيه وارد شهر شد Ùˆ نظم را برقرار كرد. (ص 144ØŒ 145)
Ù…Øاصره Ùˆ غارت، بروز Ù‚Øطي Ùˆ گرسنگي، Ùˆ هرگونه عارضه تبريز، هيچ ربطي به دولت امريكا نداشت. تا براي نجات آن شهر در پطرزبورگ تصميم بگيرند Ùˆ لشكر روسي اعزام نمايند. خارجيان مقيم شهر نيز نياز به Øمايت نداشتند. اسماعيل اميرخيزي مينويسد:
مخÙÙŠ نماند كه از نخستين روز انقلاب آذربايجان تا آخرين روز آن،سران آزاديخواهان اعم از اعضاي انجمن Ùˆ سردار Ùˆ سالار نهايت مراقبت را داشتند كه از هر Øيث تبعه Ùˆ متعلقان دول خارجه مأمون بوده Ùˆ به هيچ وجه نسبت به ايشان از مجاهد Ùˆ غيرمجاهد زØمت Ùˆ تعرضي وارد نشود Ùˆ براي تمام كونسولخانهها اشخاص مخصوصي معين شده بود كه مراقبت كامل در رÙاه Øال متعلقان Ùˆ كسان Ùˆ تبعه ايشان بنمايند Ùˆ نمايندگان دول خارجه از اين Øسن مراقبت پيوسته اظهار امتنان ميكردند.33
هوگو. گروته، مينويسد:
در آن تاريخ، در تبريز نزديك به صد Ù†Ùر اتباع اروپايي تØت Øمايت سركنسولگريهاي انگلستان Ùˆ روسيه Ùˆ Ùرانسه زندگي ميكردند. آيا دولت متبوع آنها هم قشون بيگانه به تبريز ميÙرستاد تا در آينده در صورتي كه آنها دچار مخاطره گردند به اقدام بشردوستانه قواي نظامي متكي شوند.
دولت امريكا اگر از شرارتها Ùˆ دخالتهاي ميسيونرها در ايران، در زمان قيام آزاديخواهان تبريز واهمه داشت، ميتوانست مانند انگليسيها كه دوبار ايران را ترك كردند، ميسيونرها را از ايران اØضار نمايد. ميسيونرها در ايران قلدر Ùˆ قلچماق روسها بودند Ùˆ با شرارت از مصونيت سياسي امريكا سوء استÙاده ميكردند.
بنابه نوشته يسلسون: «جكسون سÙير امريكا در تهران، در پيام نوزدهم مارس 1909 به تندي به ميسيونرها تاخت Ùˆ Ú¯Ùت كه آنها از دولت امريكا انتظار دارند از امريكاييهايي كه در جنگ داخلي ايران شركت كردهاند دÙاع كند، در صورتي كه بايد آنها را گوشمالي داد. (ص 144)
رونالد، پ، تامسون، وزيرمختارانگليس در تهرانبه لرد گرانويل وزير خارجه نوشت:
در واقع ميسيونرها جاي گله Ùˆ شكايت ندارند. Ùˆ از آنچنان آزادي عملي در ايران برخوردارند كه در بسياري از كشورهاي ديگر قابل تØمل نيست.34
اقدام امريكا را در اين لشكركشي، جز همكاري با روس جهت برانداختن قيام ملي ايرانيان و تصر٠آذربايجان به چيز ديگري نميتوان اطلاق كرد.
در كتابهاي تاريخ مشروطه كسروي و قيام آذربايجان و ستارخان اسمعيل اميرخيزي آمده است:
در اين روزها، روسها ميخواستند به بهانه بازكردن راه آذوقه قشون وارد تبريز شوند... راه آذوقه در دست شاه Ùˆ قواي عينالدوله بوده كه هر دو سر سپرده دولت روسيه بودند. اگر شاه هم ميخواست راه آذوقه را باز كند، تØريكات روسها نميگذاشت تا راه ويژه خودشان را باز كنند.35
بهانه «بازكردن راه آذوقه» ظاهر قضيه در ايران Ùˆ بين درباريان Ùˆ آزاديخواهان بوده، راهي كه عوامل روسها بسته بودند. ولي در پشت پرده، از يكماه قبل باتباني Ùˆ مذاكرات Ùشرده وزارت خارجه آمريكا Ùˆ روسيه، درباره اعزام لشكر روسي به تبريز، تصميمات لازم اتخاذ كرده بودند.36
درباره Ùعاليتهاي سياسي Ùˆ ضد ايراني ميسيونرهاي امريكايي در اوايل قرن بيستم به ويژه بعد از ورود روسها به آذربايجان، Ú¯Ùتني Ùراوان است. در تاريخ هيجده ساله آذربايجان اØمد كسروي Ùˆ ايران در جنگ اول يا تاريخ رضاييه Ù…Øمدتمدن، به مقداري از آنها اشارت رÙته است. ولي خيلي از رويدادها Ùˆ توطئهها Ùˆ تجهيز اشرار، هنوز در پرده پنهان Ùˆ مكتوم مانده وتØقيقي درباره آنها صورت نگرÙته است.
به عنوان ختم مقال، قسمتهايي از نامه دكتر ويليام شدّ را كه بعد ازورود قشون روسيه به آذربايجان و استقرار كامل آنها نگاشته است، نقل مينمايد:
تا زماني كه دولت مقتدري در منطقه اروميه Øاكم نباشد Ùˆ Ùرمانش اجرا نشود روسها اين جا را ترك نخواهند كرد. در ايران هرگز مرد مقتدري ديده نميشود Ú†Ù‡ رسد به اعضاي Øكومت مقتدر. به نظر ميرسد كه نه دولت روسيه Ùˆ نه عثماني هيچ كدام مايل به تØديد Øدود مرزي Ùˆ تعيين تكلي٠قطعي مسئله نيستند. Øكومت ايران با روشهاي ÙضاØت بار گذشته، اسمآ برقرار است. با اين تÙاوت مهم كه Øاليه در اين سرزمين قدرت بالاتري ØكمÙرماست Ùˆ تمام اولياي دولت ايران Ùˆ ايرانيان بايد بدان سرخم كنند. Ùˆ آن قدرت نمايندگان وزارت جنگ Ùˆ وزارت خارجه روسيه Ùˆ شورايعالي كليسا است، در اين جا اختيارات در دست كنسول روس است وخيلي از امور بدون مشورت Ùˆ مراجعه به مقامات ايراني، وسيله وي انجام ميشود. يك اشاره كنسول روس در كارهاي اداري ناÙذتر از دستورات رسمي Øاكم ايراني است. شوراي عالي كليساي روسيه نمايندگي داير كرده Ùˆ تابع كنسولگري است. Ùˆ در Øقيقت كسي نيست كه زير Ù†Ùوذ هيبت Ùˆ Øرمت ميسيون روسيه قرار نگرÙته باشد.37
پينوشتها
1. موجاني، سيدعلي. بررسي مناسبات ايران وامريكا. ( 1851 Ù€ 1925 ميلادي) دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بينالمللي، تهران، 1375ØŒ ص 3.
2. الدر، جان. تاريخ ميسيون امريكايي در ايران. ترجمه سهيل آذري. انتشارات نورجهان، تهران، 1333، ص 2.
رضازاده ملك، رØيم. تاريخ روابط ايران Ùˆ ممالك متØده امريكا. كتابخانه طهوري، تهران، 1350ØŒ صص 49Ù€53.
3. Shedd, Mary Lewis. The measure of a man. New York, 1922, p. 28-30.
4. The Edinburgh Missionory Society Started Work in Caucasus at karass in 1803 after a ukase had been issued by Czar Alexander Commending their Work and giving them the right to baptise Converts. Water fild. Rabin. P: 98.
5. Richter, Julius. A Histary of Protestant missions in the Near East. New York, 1910, p. 97.
6. Waterfild, Robin. Christians in Persia. London, 1973, p. 98-100.
7. Richter, J. Op. Cit., p. 98.
8. Smith, Eli and Dwight, H. Missionary Researches in Armenia, London, 1834, p. 195.
9. ميسيونرها قلمرو Ù†Ùوذ خودشان را Field ميناميدند Ùˆ از ذكر اعلام جغراÙيايي عمدآ پرهيز ميجستند، بعدآ ادعا ميكردند اين سرزمينها از تسلط قدرتهاي Øاكم ايران Ùˆ تركيه جدا اÙتاده، Øدود اين بخش دقيقآ مشخص نشده Ùˆ نستوريان Ùˆ كردهاي ÙˆØشي Ùˆ بيقانون اين مناطق به هيچ كدام از دولتهاي اينسو Ùˆ آن سوي مرز تبعيت نميكنند (جان ويشارد. بيست سال در ايران. ص 7 Ùˆ 8) مثلا ا. اسميت، بعد از نخستين ديدار از سلماس Ùˆ اروميه Ùˆ كردستان، نوشت: «Øوزهاي است بكر Ùˆ Ùˆ آماده بهرهبرداري».
I see that this Field is white and ready for the harvest
جان. الدر، در تاريخ ميسيون امريكايي در ايران نوشته است:
«چاپخانه سبك Ùˆ قابل Øملي كه سÙارش آن داده شده بود، بالاخره پس از طي مساÙتي بعيد Ùˆ مصاد٠با مشكلات Ùراوان، در 1840 به اروميه وارد شد. (ص 10)
متن انگليسي جملات Ùوق چنين است:
" The portable press which had been ordered. After many adventures enroute, reached the Fild in, 1840".
10. I hardly need say, that the pledge of this excellent missionery brother here made "to give hand and help one another" was most amply redeemed on our subsequent delightful acquaintance and intercourse, alik by himself and his worthy associates who after wards joined him." P: 80.
11. قائممقامي، جهانگير. «مسئله لازاريها در ايران»، مجله بررسيهاي تاريخي. سال ششم، 1350.
شماره 6، ص 228.
12. دايرهالمعار٠Ùارسي مصاØب. ذيل «جنگ كريمه» ص 2218.
13. Ù…Øمود، Ù…Øمود. تاريخ روابط سياسي ايران Ùˆ انگليس در قرن نوزدهم. ج 2. ص 660 Ùˆ 661.
14. قائممقامي، جهانگير. پيشين، ص 273.
15. موجاني، سيد علي. گزيده اسناد روابط ايران Ùˆ امريكا. دÙتر مطالعات سياسي Ùˆ بينالمللي. تهران: 1375ØŒ ص 29.
16. مجموعه اسناد ومدارك Ùرخخان امينالدوله. به كوشش: كريم اصÙهانيان، انتشارات دانشگاه، تهران: 1358ØŒ قسمت دوم، ص 52 Ùˆ 53.
17. موجاني، سيدعلي. بررسي مناسبات ايران وامريكا. ص 7 و 8.
18. مجموعه اسناد ومدارك Ùرخ خان امينالدوله. ج 2ØŒ ص 118.
19. گوبينو، ژوز٠آرتور. يادداشتهاي سياسي كنت دوگوبينو. ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي. تهران: انتشارات جويا، 1370، ص 61.
20. مجموعه اسناد Ùˆ مدارك Ùرخ خان امينالدوله. ج 2ØŒ ص 231 Ùˆ 232.
21. يسلسون، آبراهام. روابط سياسي ايران وآمريكا. ترجمه Ù…Øمدباقر آرام. تهران: انتشارات اميركبير، 1368ØŒ ص 60.
22. پركينز مينويسد: از طر٠قهرمان ميرزا، به نج٠قليخان Øاكم اروميه Ùرمان مورخ جماديالاول 1252 صادر شد كه: براي Ù…ØاÙظت روØانيون Ù…Øترم پركينز Ùˆ گرانت، سه Ù†Ùر سرباز اختصاص Ùˆ اعزام نموده Ùˆ هر ماه 12 سكه صاØبقران Øقوق ماهيانه هر يك را پرداخت نمايند.» (ص 287)
مادر دكتر كاگران در نامههايش نوشته است: كاگران به خانههاي مردم اروميه ميرÙت همه او را «پسرم» خطاب ميكردند.
23. ... within a month of his arrival his mother Wrote Yesterday Some Kurdish Chiefs and their escorts were at our house to consult joe the Foreign Dactor, p. 54-55.
24. Ù…Øمود، Ù…Øمود. تاريخ روابط سياسي ايران وانگليس، ج 4ØŒ ص 1509.
يكي از عوامل مؤثر اين Øادثه شوم، انگليسها بودند. از زمان Ùتنه سالار تا جنگ گوي تپه، اÙسران برجسته انگليسي تراكمه را رهبري Ùˆ كمك نظامي ميكردند. آنان كوشيدند مردم خراسان به ويژه تراكمه را بر عليه دولت مركزي ايران بشورانند. Ùˆ با تØويل اسلØÙ‡ Ùˆ ادامه تØركات تراكمه را دشمن ايرانيان بارآوردند.
به خيال اين كه بتوانند خطر Ù†Ùوذ روسها را به جانب جنوب شرقي بگيرند. ولي، او مظلمه برد Ùˆ ديگري زر.
25. Wilson, G. Persian Life and Customs. New York, 1896, p. 112.
26. Speer, Robert. The Foreign Doctor. New York, 1911, p. 99.
دكتر ، جي، ويلسون هم نوشته است:
"... in Those trying Times the Friendship Of General Waqner, a Magyar Protesrant, Was most Valuable, and was highly appreciated." p. 117.
27. دكتر شدّ نيز در نامه مورخ 3 ژانويه 1881ØŒ مينويسد: ژنرال واگنر پروتستان اهل هنگري است Ùˆ نسبت به ميسيونرها اظهار لط٠و Ù…Øبت ميكند. (پزشك بيگانه 98).
28. Speer, Robert. Op. Cit. p. 99-100; Wilson, G. Op. Cit., p. 123.
29. رضازاده ملك، رØيم. پيشين، ص 116.
30. در مجموعه گزيده اسناد روابط ايران Ùˆ امريكا. (1851Ù€ 1925) پنج Ùقره نامههاي وزارت امور خارجه موجود است كه مربوط به سالهاي 1271 ØŒ 1275 ميباشد. ولي از سال 1300 به بعد هيچگونه سند وسابقه بدست نيامد.
31. موجاني، سيدعلي. بررسي مناسبات ايران و امريكا. ص 46.
32. گروته، هوگو. سÙرنامه گروته. ترجمه مجيد جليلوند. تهران: نشر مركز، 1369. ص 312.
33. اميرخيزي، اسماعيل. قيام آذربايجان Ùˆ ستارخان. كتابÙروشي تهران، 1356ØŒ چاپ دوم ص 405.
34. گود، جيمزاÙ. «اولين مأموريت امريكاييها در ايران». كيهان سال، سال 66 Ù€ 1365ØŒ جلد اول شماره دوم ص153.
35. اميرخيزي، اسماعيل. پيشين، ص 407.
«... Ù…Øمدعلي ميرزا آنچه ميگÙت يا به باسمنج تلگرا٠ميكرد رؤساي اردو نميپذيرÙتند. بعد معلوم شد كه رمزي در ميان شاه Ùˆ عينالدوله بوده كه به اين تلگراÙها اهميت ندهند.
36. يسلسون، آبراهام. يادداشتهاي Ùصل چهارم، شمارههاي 20 Ùˆ 21 شامل نامهها 19 مارس Ùˆ 6 آوريل Ùˆ 21 Ùˆ 23 Ùˆ 24 آوريل 1909 Ùايل شماره 5931.
37. Shedd. Mary Lewis. Op. Cit. P. 88.