مانوري كه به امر خدا شكست خورد - تاملي در پيام امام خميني به مناسبت شكست آمريكا در حمله نظامي به ايران در طبس

پويا فخرآبادي

اين حادثه در پنجم ارديبهشت سال 1359 به وقوع پيوست. يعني در زماني كه نهال انقلاب تازه سربرآورده و هنوز به رشد و ثمر نرسيده بود. بديهي است در چنين شرايطي مراكز قدرت انقلاب و نظام به طور كامل شكل و توان نگرفته و از آمادگي كافي براي مقابله با تهاجم دشمنان بهره نداشت. اما امدادهاي غيبي الهي كه همواره از ابتداي نهضت و در طي مراحل سخت و رنجزا تا رسيدن به قله پيروزي ياري رسان اهل ايمان بود در اين لحظات حساس نيز استحكام و بقا و استمرار اين حركت بزرگ تاريخي را تثبيت نمود.
حمله نظامي آمريكا پس از تسخير لانه جاسوسي شيطان بزرگ كه به نام سفارتخانه در ايران فعاليت هاي مخرب داشت به وقوع پيوست. تسخير سفارتخانه آمريكا كه موجب شتاب گيري حركت توفنده انقلاب و گسترش آن نه تنها در سطح منطقه كه در سطح جهان و در ميان نهضت هاي آزاديبخش گرديد آمريكا را به شدت خشمگين و آشفته ساخت و او را با آمادگي هاي رزمي پنج ماهه و با هواپيماهاي جنگي و تسليحات نظامي به تهاجم نظامي عليه ايران واداشت.
حضرت امام خميني تصريح مي كنند: آن مركز كه جوان هاي ما رفتند گرفتند مركز «جاسوسي» و مركز «توطئه» بوده است. (1)
همچنين امام خميني اعلام مي نمايند: لانه «فساد» را جوان هاي ما رفتند و گرفتند. (2)
مدارك و اسناد به دست آمده از اين مركز نشان مي داد كه چگونه آمريكا در سرتاسر ايران در حال سامان دهي حركت هاي تخريبي عليه نظام مي باشد و چسان جريان ها و احزاب و گروه هاي وابسته به خود را رهبري و مهياي اقدامات تخريبي همچون نفوذ و كودتا عليه ايران مي نمايد.
تسخير لانه جاسوسي آمريكا علاوه بر محدود ساختن حركت هاي مرموز آمريكا عليه انقلاب و نظام داراي يك اثر عظيم جهاني بود و آن شكستن ابهت آمريكا و توان و جرات بخشيدن به ملت هايي كه شعار و تلاش عليه شيطان بزرگ را در مخيله خود نيز راه نمي دادند و باور نداشتند كه مي شود حركت كرد و فرياد برآورد.
حضرت امام خميني بارها به اين اثر بزرگ و جهاني تسخير لانه جاسوسي آمريكا تصريح نمودند كه نمونه ذيل يكي از آنهاست
«... مي شود با آمريكا هم طرف شد. مي شود كه لانه جاسوسي آمريكا را هم تصرف كرد... شما اين را ثابت كرديد به دنيا. آن عظمتي كه از آنهابه واسطه تبليغات زيادي كه داشتند در دنيا سايه افكنده كه ابرقدرت است و كسي حق حرف زدن ندارد آن شكست» (3)
آمريكا به انگيزه آزاد كردن 52 گروگان خود به ايران حمله نمود لكن اهداف شيطان بزرگ به آزادسازي گروگان ها محدود نمي شد و به مرور مشخص شد كه بمباران بيت امام مدرسه فيضيه مراكز سپاه ستاد كميته مركزي انبارهاي مهمات ارتش نهاد رياست جمهوري نهاد نخست وزيري و از بين بردن شخصيت هاي سياسي نظام اسلامي از اهداف آمريكا به شمار مي رفته است.
حضرت امام خميني پس از تهاجم نظامي آمريكا در طبس پيام بسيار مهمي به ملت ايران صادر كردند كه در بخش هايي از آن تامل مي نمائيم.
1 ـ «ملت رزمنده ايران دخالت نظامي آمريكا را شنيديد و عذرهاي كارتر را نيز شنيديد. اينجانب كه كرارا گفته ام كارتر براي وصول به رياست جمهوري حاضر است به هر جنايتي دست بزند و دنيا را به آتش بكشد شواهد آن يكي پس از ديگري ظاهر شده و مي شود و اشتباه كارتر در آن است كه گمان مي كند با دست زدن به اين مانورهاي احمقانه مي تواند ملت ايران را كه براي آزادي و استقلال خويش و براي اسلام عزيز از هيچ فداكاري رويگردان نيست از راه خودش كه راه خدا و انسانيت است منصرف كند. كارتر باز احساس نكرده با چه ملتي روبه روست و با چه مكتبي بازي مي كند. ملت ما ملت خون و مكتب ما جهاد است.» (4)
سه موضوع مهم در اين بخش از پيام امام نهفته است.
موضوع اول اين است كه در نگاه تيزبين امام خميني حمله نظامي آمريكا به ايران براي آزادسازي گروگان ها انگيزه خاصي داشت و آن اينكه كارتر قصد داشت به اين وسيله در انتخابات دوره دوم رياست جمهوري پيروز شود. زيرا او در حال طي آخرين مراحل دوره اول رياست جمهوري بود و با نزديك شدن انتخابات جديد به شدت درصدد كسب وجهه اجتماعي و سياسي بود و در تلاش و تكاپو براي دست يابي به جايگاه يك قهرمان ملي به سر مي برد. حمله آمريكا به ايران و آزادسازي گروگان ها به خوبي مي توانست اين هدف رامحقق گرداند و او را به صورت يك قهرمان پيروز به دومين دوره رياست جمهوري منتقل نمايد.
موضوع دومي كه امام خميني به آن تصريح دارند و در واقع پاسخي است دقيق و قوي به آمريكا و ساير قدرت هاي استكباري اين است كه ملت مسلمان ايران كه با نهضت بزرگ اسلامي خود در پي كسب آزادي از يوغ اسارت استعمار خارجي و استبداد داخلي و صعود به قله رفيع استقلال بود و سرانجام به اين هدف مقدس با اهداي خون جوانان خود نائل آمد بي ترديد براي صيانت از دستاوردهاي اين حركت الهي در برابر توطئه و تهاجم ايستادگي خواهد كرد و اين حقيقتي است كه امام خميني به آن ايمان داشت و در عمل به همه جهانخواران ثابت نمود.
موضوع سوم مطرح كردن و به رخ كشيدن خط سرخ جهاد و شهادت در اسلام به عنوان سلاح نيرومند و موثر و پيروزي آفرين در عرصه هاي مقابله با قدرت هاي استكباري در تمام اعصار است. حضرت امام خميني در اين پيام پرشور دوباره و با عبارات ذيل اين اصل مقدس را به عنوان سلاح الهي در مبارزه با آمريكا به رخ مي كشد:
كارتر باز احساس نكرده با چه ملتي روبروست و با چه مكتبي بازي مي كند. ملت ما ملت خون و مكتب ما جهاد است. (5)
كارتر بايد بداند كه ملت 35 ميليوني ما با مكتبي بزرگ شده اند كه شهادت را سعادت و فخر مي دانند و سر و جان را فداي مكتب خود مي كنند. (6)
2 ـ حضرت امام خميني شكست مفتضحانه و ذلت بار آمريكا در صحراي طبس را حاصل و نتيجه قطعي امدادهاي غيبي الهي مي دانست و همين عنايات حضرت حق بود كه باعث شد طوفان هاي مهيب شن به حركت آيند و مانع ديد خلبان ها و موجب برخورد شديد هواپيماهاي جنگي و انفجار آنها شوند.
حضرت امام خميني علاوه بر تعابيري همچون مامور خدا دانستن طوفان هاي شن در عبارت صريح ذيل اعلام مي كنند:
«اين مانور احمقانه به امر خداي قادر شكست خورد.» (7)
تاكيد و تصريح امام خميني مبني بر نزول امدادهاي غيبي الهي در صحراي طبس و به شكست و ذلت كشاندن آمريكا در تهاجم به اسلام و انقلاب و نظام و سرزمين اسلامي از يك سو يادآور آيات قرآن كريم درباره نصرت خداوند قادر متعال در از بين بردن حيله هاي ستمگران و نزول ياري و مساعدت خود به اهل ايمان و از سويي ديگر تداعي كننده واقعه حمله به كعبه توسط ابرهه مي باشد.
در آيات شريفه ذيل تفكر روا داريم تا دريابيم كه خداوند متعال چگونه به صراحت از امدادهاي غيبي خود در عرصه هاي نبرد با كافران ياد مي نمايد:
«خداوند شما را در جنگ بدر ياري كرد و بر دشمنان غلبه داد با آن كه شما از هر جهت در مقابل دشمن ضعيف بوديد پس راه توحيد و تقوا پيش گيريد باشد كه شكر نعمت هاي او به جاي آريد. اي رسول ما به ياد آر آنگاه كه به مومنين گفتي آيا خداوند به شما مدد نفرمود كه سه هزار فرشته به ياري شما فرستاد آري اگر شما در جهاد مقاومت و پايداري كنيد و پيوسته تقواي الهي پيشه نمائيد آنگاه كه كافران بر سر شما شتابان و خشمناك بيايند خداوند براي حفظ و نصرت شما پنج هزار فرشته را با پرچمي كه نشان مخصوص سپاه اسلام است به ياري و مدد شما مي فرستد. و خداوند آن فرشتگان را نفرستاد مگر براي اين كه به شما مژده فتح دهند و دل شما را به نصرت خدا مطمئن كنند و پيروزي و ظفر نصيب شما نگشت مگر از جانب خداوند عزيز و حكيم و دانا.» (8)
آيه شريفه ذيل نيز به خنثي شدن مكر دشمنان اسلام و بازگرداندن حيله هاي آنان به خودشان تصريح مي نمايد:
«و مكروا و مكرالله والله خير الماكرين»
«و دشمنان مكر ورزيدند و خداوند نيز با آنان مكر كرد كه او از همه بهتر مكر خواهد كردـ يعني حيله هاي جبهه استكبار را خنثي و بي اثر و شكست و ذلت را بر آنان مقرر مي نمايد ـ» (9)
و اين سنت ثابت و تغييرناپذير و هميشگي الهي است كه در همه اعصار و زمان ها جاري است و در صورتي كه ملل مسلمان و سرزمين هاي اسلامي به وحدت بگرايند و در راه خدا پايداري ورزند و به جهاد با جبهه كفر جهاني همت گمارند نصرت الهي به صورت امدادهاي غيبي برآنان نازل خواهد شد.
از جنبه تاريخي واقعه حمله نظاميان آمريكا و شكست آنان به وسيله شن هاي بيابان تفتيده طبس شبيه و همانند واقعه حمله پيل سواران ابرهه به خانه كعبه و منهدم شدن آنان توسط سنگ ريزه هاي فرو ريخته از منقار مرغان ابابيل مي باشد.
ابرهه كه از جانب پادشاه حبشه به حكومت يمن گماشته شده بود در مسير تبليغ و نشر مسيحيت تصميم گرفت علاوه بر ساخت كليسا به كعبه حمله كند و با انهدام آن مانع زيارت مردم شود.
عبدالمطلب پس از اطلاع از تصميم ابرهه به لشكرگاه او شتافت تا مانع اين حمله و تصميم خطرناك شود لكن موفق نشد و چاره اي نداشت جز اين كه دست دعا به درگاه حضرت حق گشايد و از او تمنا كند تا دشمن را از حمله به حريم كعبه باز دارد.
وقتي بامداد فرا رسيد و ابرهه با قواي نظامي نيرومند به سوي كعبه و به قصد تخريب آن حركت كرد ناگاه گروه هايي از پرندگان در آسمان ظاهر شدند كه هر كدام با منقار و پاهاي خود سنگ ريزه هايي را حمل مي كردند. اين مرغان مسلح به سلاح هاي الهي به فرمان حضرت پروردگار لشكر ابرهه را سنگباران كردند. شدت تاثير اين سنگ ريزه ها و قدرت تخريبي آن به گونه اي بود كه سرها را از هم شكافت و گوشت بدن ها را از هم پاشيد و سپاه خصم را منهدم ساخت.
قرآن كريم به اين واقعه بزرگ و عبرت آموز اين گونه تصريح مي فرمايد:
«الم تر كيف فعل ربك باصحاب الفيل. الم يجعل كيدهم في تضليل. و ارسل عليهم طيرا ابابيل. ترميهم بحجاره من سجيل. فجعلهم كعصف ماكول»
«آيا نديدي كه خداوند با اصحاب فيل (سپاه فيل سوار ابرهه) چه كرد آيا كيد و مكري كه براي تخريب كعبه انديشيدند تباه نكرد و بر هلاك آنان مرغان ابابيل را فرستاد. و آن سپاه را سنگباران كردند و تنشان را همچون علفي زير دندان حيوان خرد و نابود نمودند.» (10)
شكست آمريكائيان در طبس توسط نيروهاي غيبي الهي ـ كه به تعبير امام خميني شن هاي به حركت درآمده و مهاجم در اثر وزيدن بادهاي تند بودند ـ به گونه اي واضح و آشكار بود كه حتي دشمن نيز به آن اعتراف نمود.
وقتي «هارولدبراون» وزير وقت دفاع آمريكا در برابر اين پرسش خبرنگار قرار گرفت كه چگونه اين فاجعه بزرگ به وقوع پيوست او در حالي كه به شدت متحير و شگفت زده بود چنين پاسخ داد:
«آيت الله خميني در بالكن محل سكونت خود حضور يافت و با هر حركت دست او يك هواپيما به زمين افتاد!»
اين عبارت اشاره به همان نقش امداد غيبي الهي دارد كه وزير دفاع آمريكا آن را به اين شكل و با اين تعبير بر زبان جاري مي كند و به طور ناخواسته و در حالتي غيرقابل كنترل به آن معترف مي گردد.
3 ـ حضرت امام خميني در اين پيام حماسي و پرشور خويش پس ازاشاره به انگيزه اصلي كارتر مبني بر حمله نظامي به ايران و نجات گروگان ها به منظور كسب وجهه و اعتبار ملي و در نهايت انتخاب او به مقام رياست جمهوري در دوره دوم با قاطعيت دست به يك «پيش بيني سياسي» مي زند و سرانجام و فرجام ماجراجويي كارتر و عدم موفقيت او در نيل به مقام رياست جمهوري را اين گونه اعلام مي نمايد:
«كارتر بايد بداند كه اين عمل احمقانه او در ملت آمريكا چنان اثري خواهد گذاشت كه طرفداران او را مخالفان او خواهد كرد. كارتر بايد بداند كه با اين عمل بسيار ناشيانه حيثيت سياسي خود را به صفر رساند و از رياست جمهوري بايد قطع اميد كند. كارتر با اين عمل خود ثابت كرد كه قدرت تفكر را از دست داده و از اداره يك كشور بزرگ مثل آمريكا عاجز است.» (11)
مي بينيم كه اولا امام خميني عدم موفقيت كارتر در انتخاب مجدد براي مقام رياست جمهوري را پيش بيني مي كند و سرانجام اين پيش بيني به واقعيت مي انجامد و او به اين هدف كه از قبل براي آن برنامه ريزي كرده بود نائل نمي آيد.
ثانيا امام خميني رئيس جمهور آمريكا با آن قدرت بالاي سياسي و نظامي را به شدت تحقير مي كند و خاك ذلت و خواري بر سر و روي او مي پاشد و فاقد عقل و قواي تفكر معرفي مي نمايد. اين عبارت كه «كارتر با اين عمل خود ثابت كرد كه قدرت تفكر را از دست داده و از اداره يك كشور بزرگ مثل آمريكا عاجز است» به صراحت حقارت و ذلت رئيس جمهور آمريكا را نمايان مي سازد.
مشاهده كنيم كه خود كارتر چگونه به اين حقارت و ذلت و شكست اشاره مي كند. او مدتي پس از شكست عمليات نظاميان آمريكايي در طبس گفته بود:
«سرنوشت انتخابات آمريكا در تهران رقم خواهد خورد.»
كارتر پس از شكست در انتخابات رياست جمهوري اين گونه زبان به اعتراف مي گشايد:
«سال هاي آخر رياست جمهوري من در گروگان آيت الله خميني بودم.»
و اينگونه است كه خداوند قادر متعال با امدادهاي غيبي خود نيروهاي شيطان بزرگ در صحراي طبس را منهدم مي كند و با عنايات خاص به بنده مقرب و از همه خوديت ها رها شده و محو و فاني در معبود خويش يعني حضرت امام خميني چنان روح بزرگ و جان شريف و قدرت و صلابت و مهابتي عطا مي نمايد كه قدرت هاي بزرگي چون آمريكا در برابر عظمتش خاضع و معترف و شگفت زده مي شوند.
و اين «سنت قطعي و تغييرناپذير الهي» است كه هر كس مسير امام خميني را با تمام خلوص و يكرنگي صداقت و راستي شهامت و شجاعت مقاومت و پايداري جهاد و ايثار و توكل و وارستگي از همه قيود و بندها و دلبستگي ها طي نمايد مورد توجه خاص حضرت ربوبي قرار مي گيرد و اين گونه دنياي ستمگران را به هم مي ريزد و پرچم اسلام را بر فراز و بلنداي قلل آزادي و استقلال و اقتدار و عزت به اهتزاز در مي آورد.
راه او مستدام باد و انديشه هايش همچنان راهگشا و مقصد رسان.
پاورقي:
1 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 10 ص 491
2 ـ هما مدرك ج 11 ص 10
3 ـ همان مدرك ص 337
4 ـ همان مدرك ج 12 ص 255
5 ـ همان مدرك
6 ـ همان مدرك ص 256
7 ـ همان مدرك
8 ـ قرآن كريم آل عمران (3) آيات 126 ـ 123
9 ـ سوره آل عمران (3) آيه 54
10 ـ سوره فيل (105) آيات 5 ـ1
11 ـ صحيفه امام ج 12 ص 256


 

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved