نقش اقتصاد آمريکا در جنگ ايران و عراق



رکود اقتصادی آمریکا در سالهای آغازین دهه 1980 میلادی - همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق - با رکودهای قبلی اقتصاد در آمریکا یک تفاوت اساسی داشت. بررسی آمار و ارقام اقتصادی این سالها نشان دهنده تفاوتی بزرگ با حوادث قبلی در حوزه اقتصاد است.
 
در سال 1980 میلادی که رکود اقتصادی در این کشور آغاز شد تا سال 1982 میلادی که دومین رکود شکل گرفت، تولید ناخالص داخلی آمریکا نوسانی مداوم را تجربه کرد. بررسی تغییرات تولید ناخالص داخلی آمریکا در این سالها نمایانگر رشد یا کاهش این فاکتور اقتصادی نیست و نوسان مداوم آن را نشان می دهد. اگرچه در ماههای رکود همواره اقتصاد آمریکا سیر نزولی داشته است.
 
آمارهای موجود نشان می دهد در سال 1979 میلادی و سالهای قبل از آن که رکود در اقتصاد آمریکا آغاز نشده بود، تولید ناخالص داخلی در هر بازه سه ماهه بین 50 تا 100 میلیارد دلار افزایش می یافت. در ماههای انتهایی این سال نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کمتر شد و به حدود 30 میلیارد دلار در هر بازه سه ماهه رسید. اما از سال 1980 میلادی که رکود در اقتصاد آمریکا آغاز شد کاهش تولید ناخالص داخلی آمریکا آغاز شد.
 
در سه ماه دوم سال 1980 میلادی تولید ناخالص داخلی این کشور 5 میلیارد دلار و در سه ماه بعد 9 میلیارد دلار کاهش یافت و همین مساله سبب شد تا بسیاری از اقتصاددانان اعلام کنند بزرگترین اقتصاد جهان وارد رکود شده است.
 
اما این وضعیت چندان طول نکشید و در سه ماه آخر سال 1980 میلادی تولید ناخالص داخلی آمریکا 100 میلیارد دلار رشد کرد و این وضعیت در سه ماه اول سال 1981 میلادی نیز ادامه یافت. در سه ماه دوم و سوم سال 1981 میلادی بازهم تولید ناخالص داخلی آمریکا سیر نزولی داشت.
 
برخی بر این باورند در فاصله دو سال مورد بررسی اقتصاد آمریکا دو بار وارد رکود شده است و با سیاستهای دولتمردان آمریکا از این رکود خارج شده است. ولی برخی دیگر از اقتصاددانان اوضاع اقتصادی سالهای 1980 تا 1982 میلادی را متفاوت از رکود می دانند و آن را " نابسامانی اقتصادی " قلمداد می کنند.
 
شایان ذکر است در این فاصله زمانی نرخ بیکاری در آمریکا از 6/5 درصد به 5/10 درصد افزایش یافت که یکی از نشانه های دیگر وقوع رکود است. این بار نیز آمریکا برای حل مشکل رکود به همان راه قدیمی روی آورد و آن مداخله در جنگی دیگر است. در زیر جداول تولید ناخالص داخلی آمریکا در بازه های سه ماهه و نرخ بیکاری در فاصله سالهای 1979 میلادی تا سال 1983 میلادی را می بینید:
 
تولید ناخالص داخلی در بازه های سه ماهه
سه ماهه هر سال  تولید ناخالص داخلی(میلیارد دلار)
1979 سه ماه سوم  4/5189
1979 سه ماه چهارم  7/5204
1980 سه ماه اول  3/5221
1980 سه ماه دوم  9/5115
1980 سه ماه سوم  4/5107
1980 سه ماه چهارم  1/5202
1981 سه ماه اول  5/5307
1981 سه ماه دوم  1/5266
1981 سه ماه سوم  8/5329
1981 سه ماه چهارم  4/5263
1982 سه ماه اول  1/5177
1982 سه ماه دوم  9/5204
1982 سه ماه سوم  2/5185
1982 سه ماه چهارم  8/5189
1983 سه ماه اول  8/5253
1983 سه ماه دوم  3/5372
 
نرخ بیکاری در ماههای ژانویه و دسامبر سال 1979 میلادی تا سال 1984 میلادی
سال  ماه ژانویه  ماه دسامبر
1979  9/5  6
1980  3/6  2/7
1981  5/7  5/8
1982  6/8  8/10
1983  4/10  3/8
1984  8  3/7
 
جنگ ایران و عراق
بعد از اینکه انقلاب اسلامی در ایران به وقوع پیوست رابطه ایران و آمریکا کمتر شد تا اینکه این رابطه در روز بیستم اردیبهشت سال 1959 هجری شمسی کاملا قطع شد. پیش از آغاز جنگ ایران و عراق صدام حسین رهبر وقت عراق در عمان با سه نفر از اعضای سازمان سیای آمریکا دیدار کرد و برنامه خود را برای حمله به ایران با آنها در میان گذاشت. این مساله در آغاز با حمایت مقامات آمریکایی روبرو نشد.
 
زیرا آنها بر این باور بودند که وقوع جنگ در یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت در اوپک می تواند تبعات بسیار مخربی روی بازار نفت و قیمت این محصول استراتژیک و منبع با اهمیت انرژی داشته باشد. اما بعد از مدت کوتاهی آمریکا به یکی از اصلی ترین حامیان عراق تبدیل شد. این حمایت با آغاز شرایط نابسامان اقتصادی در ایالات متحده آمریکا همزمان بود.
 
حمله عراق به ایران در ماه سپتامبر سال 1980 میلادی شروع شد و بیشتر از 8 سال طول کشید. در ماههای اول عراق تنها طرف جنگ با ایران بود و تجهیزات نظامی و سلاحهای مورد استفاده در این حملات توسط آمریکایی ها تامین می شد. همزمان با آغاز همین جنگ بود که رکود شش ماهه اقتصاد آمریکا در سال 1980 میلادی به پایان رسید و آمارها از رشد 100میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی این کشور خبر داد.
 
اما مشکلات اقتصادی آمریکا در این دوران تنها با تجهیز نظامی نیروهای عراق قابل حل نبود زیرا از سه ماه دوم سال 1981 میلادی بازهم رکود وارد اقتصاد آمریکا شد و این بار 16 ماه به طول انجامید. در این سالها بزرگترین مشکل اقتصادی آمریکا نرخ بالای بیکاری بود که به بیشتر از 10 درصد رسید. در این سال بود که آمریکا به طور مستقیم وارد جنگ عراق و ایران شد.
 
در سال 1982 میلادی ایران در نبرد دو جانبه با عراق پیروز شد و عراق تصمیم به اتمام جنگ گرفت اما این مساله با خواسته مقامات آمریکایی همسو نبود و نمی توانست زمینه ای برای حل مشکلات اقتصادی آمریکا شود. اتمام جنگ در شرایطی که اقتصاد آمریکا در شرایط نامساعدی بود می توانست فشاری مضاعف به اقتصاد وارد کند و بر شمار بیکاران بیفزاید. به همین دلیل این بار نه کشور عراق بلکه آمریکا و متحدانش وارد جنگ با ایران شدند و این جنگ را از مرزهای عراق هدایت کردند.
 
روزنامه بوستون گلوب در این مورد نوشت:" رونالد ریگان، رئیس جمهوری وقت آمریکا، تصمیم گرفته است تا هر کاری که مانع از شکست عراق در جنگ با ایران می شود را انجام دهد."
 
در این زمان بود که نه تنها آمریکا بلکه متحدانش هم وارد این جنگ شدند و علاوه بر تجهیز ارتش عراق نیروهای کمکی نیز به این کشور فرستادند و ایران نه تنها با عراقی ها بلکه با شمار زیادی از نیروهای آمریکایی و متحدان اروپایی اش وارد جنگ شد.
 
یکی از کارشناسان سیاسی آمریکا در این مورد گفت:" اگر آمریکا بخواهد مانع شکست عراق شود باید بخشی از اطلاعات سری و ماهواره ای خود را در اختیار صدام قرار دهد."
 
و این کاری بود که در سالهای مذکور با سفر پی در پی مقامات سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به عراق انجام می شد.
 
البته این تنها کاری نبود که آمریکایی ها انجام می دادند. یکی از سران ارتشی آمریکا گفت:" ارتش آمریکا مداخله در جنگ را تنها از طریق ارائه اطلاعات سری به عراقی ها انجام نداد بلکه در فعالیتهای نظامی با این کشور همراه بود."
 
وی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه نیویورک تایمز نوشت:" ارتش آمریکا گاهی خود را پشت مرزهای ایران می یافت. جایی که عراقیان و ایرانیان در حال جنگ بودند و ما نیز به عنوان حامی عراق و آموزنده تاکتیکهای جدید و کارآمد نظامی با آنها همراه بودیم."
 
این رابطه نظامی در تمام دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان وجود داشت. طبق آمارهای موجود در ماههای اول دهه 1982 میلادی تا سال 1986 میلادی 80 درصد از صادرات آمریکا به عراق را کالاها، تجهیزات و فن آوریهای نظامی تشکیل می داد که برای تکمیل نیازهای عراق در مقابله با ایران به این کشور فرستاده می شد.
 
در این سالها آمریکا چندین قانون را تصویب کرد. با کمک آنها تعاملات دو جانبه آنها با عراق تسهیل می شد و به آنها امکان می داد وارد جنگی شوند که ارتباطی با آنها ندارد. یکی از این طرحها و قوانین طرح افزایش حجم مبادلات نظامی با عراق بود. طرح افزایش حجم مبادلات نظامی آمریکا با عراق زمانی تصویب و اجرا شد که آمریکایی ها برای دومین بار در عرض دو سال رکود را تجربه کردند. رکودی که طولانی تر و سخت تر از رکود شش ماهه سال 1980 میلادی بوده است.
 
چگونه جنگ ایران و عراق به رکود پایان داد
با افزایش حمایتهای آمریکا از عراق در جنگ و ادامه یافتن این مساله برای مدت شش سال نه تنها رکود اقتصادی آمریکا پایان یافت بلکه اقتصاد این کشور وارد عرصه رونق شد.
 
در این سالها بر شمار کارخانه های اسلحه سازی و کارخانه های تولید کننده تجهیزات نظامی افزوده شد. این کارخانه ها برای انجام کار نیاز به نیروهای فراوانی داشتند و برای میلیونها بیکار آمریکایی فرصت شغلی ایجادشد. از این طریق مشکل بیکاری آمریکا تا اندازه زیادی حل شد.
 
از طرف دیگر آمریکا در سال مورد بررسی با تولید سلاح و تجهیزات نظامی بر تولید خود افزود و ارزش افزوده زیادی بدست آورد. همین مساله باعث رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا شد. از طرف دیگر وارد کردن این تولیدات به بازارهای صادراتی سبب شد تا علاوه بر ایجاد فرصت شغلی بازرگانی برای عده ای از افراد درآمد صادراتی این کشور هم بیشتر شود و این درآمد وارد بخشهای مختلف تولیدی و صنعتی گردد.
 
آمریکا با کمک درآمدهای صادراتی و درآمدهای ناشی از تولید کارخانه های سلاح سازی به افزایش سرمایه گذاری در بخشهای دیگر اقتصاد پرداخت و باعث از بین رفتن رکود در این بخشها شد.
 
البته تنها آمریکا نبود که در این سالها در جنگ حضورداشت بلکه متحدان اروپایی این کشور هم در جنگ فعال بودند. در مقالات آینده به بررسی وضعیت اقتصادی این کشورها در سالهای 1980 تا 1988 میلادی همزمان با جنگ ایران و عراق می پردازیم.
 
 

 

منبع: سايت ايران ديپلماسي

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved