ماجراي Ùرار هاليوودي 6 گروگان آمريكايي از ايران
متن زير به عملیات سازمان جاسوسی آمریکا در سال 1980 برای Ù†Ùوذ به ایران Ùˆ خارج ساختن شش تن از کارمندان سÙارت خود(Ú©Ù‡ توانسته بودند در گیرودار تسخیر لانه جاسوسی به‌دست دانشجویان پیرو خط امام از مهلکه بگریزند) می‌پردازد. آنچه می‌‌خوانید تلخیص خاطرات آنتونیو جÙÛŒ مندز Ù€ Ø·Ø±Ø§Ø Ùˆ مجری عملیات Ù†Ùوذی در ایران Ù€ است Ú©Ù‡ از هالیوود به‌عنوان پوشش جاسوسی استÙاده کردند. اسامی شش جاسوسی Ú©Ù‡ موÙÙ‚ به Ùرار از ایران شدند: رابرت آندرز، 24 ساله، اÙسر کنسولی مارک جی. لیجک، 29 ساله، اÙسر کنسولی کورا Ø¢. لیجک، 25 ساله، دستیار کنسولی هنری Ù„. شاتز، 31 ساله، وابسته کشاورزی جوز٠د. استاÙورد، 29 ساله، اÙسر کنسولی کاتلین Ù. استاÙورد، 28 ساله، دستیار کنسولی آماده‌باش کامل بر سیا Øاکم بود. اداره ما نیز همچون بیشتر بخشها Ùˆ زیر‌مجموعه‌های سازمان اطلاعات Ùˆ امنیت به‌طور شبانه‌روزی Ùعالیت می‌کرد. Ùضایی Ú©Ù‡ Øالت Ùوق‌العاده وپیچیدگی کار ما به‌وجود آورده بود داستانهای متعددی را درباره خلاقیتها Ùˆ ابتکارات عملیاتی Ùˆ ÙÙ†ÛŒ ما بر سر زبانها انداخت. مأموریت جدید، چالش جدید روز یازدهم دسامبر 1979 (Ú©Ù‡ یک ماه از تسخیر سÙارت در تهران گذشته بود ) مرا از ریاست بخش هویتهای مستعار اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ به ریاست شعبه تأیید اصالت اسناد این اداره گماردند. مأموریت عملیاتی من در سراسر دنیا ساختن هویتهای مستعار، تهیه Ùˆ تدارک اسناد Ùˆ مدارک جعلی، بررسی قانونی Ùˆ اصالت‌یابی مدارک مشکوک در راستای عملیات ضد تروریستی، یا مقاصد ضد اطلاعاتی بود. برای Øل‌و‌Ùصل قضیه شش کارمند وزارت خارجه (Ú©Ù‡ در سÙارت کانادا در ایران پناه گرÙته بودند) ابزار Ùˆ امکاناتی نیاز داشتم Ùˆ این در نخستین روزهای سÙمت جدیدم چالش بزرگی به Øساب می‌آمد. ابتدا بدون Ùوت‌وقت تیم Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ برای کار روی این مسئله تشکیل دادم. پیچیدگی Ùˆ Øساسیت کار بسیار بالا بود. پناه‌جویان سÙارت کانادا در تهران دارای پرونده اطلاعاتی بودند Ùˆ ما باید در یک هماهنگی با دولت Ùˆ سیاستمداران ارشد آمریکا Ùˆ دولتمردان کانادایی برای آنها هویت جدیدی می‌تراشیدیم. ریسک عملیات، Ùوق‌العاده بالا بود Ùˆ در صورت شکست، ضمن جلب توجه جهان به قضیه تازه، اوضاع آمریکا نیز وخیم‌تر می‌شد Ùˆ Øتی سرنوشت گروگانهای سÙارت را نیز در معرض خطر جدی قرار می‌داد. علاوه بر این، کاناداییهای مقیم ایران، سÙیر Ùˆ اتباعشان Ùˆ نیز امنیت سÙارتخانه آنهادر صورت شکست، تØت ‌تأثیر قرار می‌گرÙت. با این Øال ما برای موÙقیت خود متکی به تجربه موÙقیت‌‌آمیز Ùˆ چشمگیر چندین ساله خود در عملیات های مشابه بودیم. گردآوری اطلاعات مقدماتی چندی پیش توانسته بودیم یکی از مأموران خود را از طریق Ùرودگاه مهرآباد از ایران خارج سازیم. ÙˆÛŒ در مورد Ù†Øوه Øراست از Ùرودگاه Ùˆ قابلیتها Ùˆ کارآیی عوامل Øراست Ùˆ کنترل، اطلاعات ÙÙ†ÛŒ چند‌جانبه‌ای در اختیارمان نهاده بود. Øال باید در مورد صØت Ùˆ سقم اطلاعات جدید Ùˆ اطمینان از روزآمد بودن آنها به‌ویژه بخش مربوط به کنترل مدارک مساÙران تجزیه Ùˆ تØلیل کرده Ùˆ به یک جمع‌بندی برسیم، تا مجبور نشویم از صÙر آغاز کنیم . چند تن از اÙسران Ùˆ مأموران جاسوسی Ùˆ اطلاعاتی ما برای گردآوری اطلاعات به‌طور دائم به ایران رÙت‌و‌آمد می‌کردند. ادامه کار آنها به‌دلیل استÙاده از منابع Ùˆ اطلاعات آنها بود. سؤال ما در مورد گذرنامه این بود Ú©Ù‡ از گذرنامه‌های عادی آمریکایی استÙاده کنیم، یا گذرنامه‌های کانادایی، یا سایر کشورها . نظر مدیران سیا درباره جعل گذرنامه‌های خارجی مثبت نبود. زیرا نگران بودند Ú©Ù‡ اÙرادشان به علت عدم آشنایی با جوانب یک داستان پوششی خارجی نتوانند از عهده کار برآیند. از طرÙی، ایرانیان به دو گذرنامه خارجی جعل‌‌شده توسط اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ در سÙارت آمریکا Ú©Ù‡ متعلق به دو مأمور سیا در تهران بود دست‌یاÙته Ùˆ از این بابت نگرانی آمریکا را تشدید کردند. یکی از مأموران در میان گروگانهای سÙارتخانه بود. کش٠گذرنامه‌های جعلی بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های ایرانی Ùˆ سایر کشورها داشت. در مورد گذرنامه‌های کانادایی تردید داشتیم Ú©Ù‡ کانادا به نقض قوانین گذرنامه‌ای کشور خود تمایل داشته باشد. گمان نمی‌کردیم اتاوا Øاضر باشد در صورت لو رÙتن مقاصد واقعی ما Ùˆ استÙاده شهروندان آمریکایی از گذرنامه‌های کانادایی، شهروندان Ùˆ اموال خود را در ایران در معرض خطر مضاع٠گذارد . با در نظر گرÙتن همه جوانب، سرانجام با وجود تمام خطرها استÙاده از گذرنامه‌های کانادایی تأیید شد . تصمیم بر این شد Ú©Ù‡ روی گزینه Ùوق کار کنیم، اما پیش از آن تمرکز خود را بر ساخته Ùˆ پرداخته کردن سرپوش نجات آن شش Ù†Ùر گذاشتیم. در جست‌وجوی اطلاعات جست‌وجوی همه‌جانبه‌ای را برای کسب اطلاعات Ùˆ اخبار از اÙراد Ùˆ گروههایی Ú©Ù‡ از طریق Ùرودگاه مهرآباد به داخل یا خارج ایران تردد می‌کنند آغاز کردیم. در این اثنا، بخش خاور نزدیک مدیریت عملیات سیا گزینه دیگری را پیشنهاد کردند: Ùراری دادن گروگانها به ترکیه از راه زمین، به Ú©Ù…Ú© یک قاچاقچی Ùˆ از مسیر مخصوص این اÙراد . بر طبق آخرین اطلاعات ،متوجه شدیم گروههایی Ú©Ù‡ قانونی به ایران سÙر می‌کنند شامل کارشناسان Ù†Ùتی شرکتهای اروپایی، تیمهای خبری همه کشورها، جویندگان عتیقه Ùˆ خیرخواهان سراسر دنیا هستند. جمع زیادی از این اÙراد را شهروندان ‌آمریکایی تشکیل می‌دادند Ú©Ù‡ با توجه به سابقه Ùˆ الگوی این گروهها Ùˆ نظارت دقیق Ùˆ کنترلی Ú©Ù‡ نیروهای امنیتی Ùˆ اداره مهاجرت ایران بر این آدمها اعمال می‌کرد هیچ‌یک به درد مقاصد ما نمی‌خوردند. به اعتقاد ما می‌بایست مأموران اطلاعاتی ØرÙه‌ای ما تØقیق نهایی را در خاک ایران انجام دهند Ùˆ ضمن ملاقات با آن شش تن اوضاع روØÛŒ Ùˆ روانی Ùˆ توانایی ایشان برای اجرای عملیات را ارزیابی کنند. از مدیران ارشد بخش خاور نزدیک تقاضای ملاقات کردیم تا موقعیت خود را برای آنها ØªØ´Ø±ÛŒØ Ú©Ø±Ø¯Ù‡ Ùˆ گزینه‌ها را در میان گذاریم. اطلاع داشتیم کارمند عالی‌رتبه بخش خاور نزدیک Ú©Ù‡ در امر نجات شش آمریکایی مشارکت داشت Ùˆ در این بØران رابط ما با کاناداییها بود قبلاً در اÙتاوا مذاکراتی با مقامات یکی از وزارتخانه‌های این کشور انجام داده Ùˆ موضوع گذرنامه‌ها را نیز در مذاکراتش گنجانده بود. ملاقات ما با کارمندان بخش خاور نزدیک Ù…Ùید بود Ùˆ آنها به طور اصولی با مواضع ما مواÙقت کردند . نگرانی کاناداییها از بابت ساز‌و‌کار Ùرار گروگانها Ùˆ Ù†Øوه استÙاده از گذرنامه‌های کانادایی قابل درک بود، بنابراین پیشنهاد کردیم از طر٠اداره‌خدمات ÙÙ†ÛŒ نماینده‌ای را به اÙتاوا گسیل کنیم تا جزئیات عملیات را برای ایشان ØªØ´Ø±ÛŒØ Ú©Ù†Ø¯. من به همراه جومیسوری، Ù€ از متخصصان مدارک اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ Ù€ بی‌درنگ به اتاوا عزیمت کردیم. عکسهای گذرنامه‌ای Ùˆ اطلاعات زیستی مستعار متناسب با شرایط Ùیزیکی آن شش Ù†Ùر را به امید متقاعد ساختن کاناداییها به آنها ارائه کردیم . با تایلور Ù€ سÙیر کانادا Ù€ نيز تماس گرÙتيم Ùˆ از او در مورد تمایلش به مشارکت Ùˆ مساعدت در امر برنامه‌ریزی عملیات نجات مخÙÛŒ جویا شده بودیم . پاسخهای او موجب دل‌گرمی ما شده بود. در مذاکراتمان با مقامات کانادایی Ùهمیدیم Ø·ÛŒ قوانین موضوعه این کشور صدور گذرنامه کانادایی برای اتباع غیرکانادایی صرÙاً برای مقاصد انسان‌دوستانه مانعی ندارد. با علم به این موضوع بلاÙاصله برای شش میهمان سÙارت کانادا در تهران تقاضای صدور شش گذرنامه اØتیاطی کردیم. دو گذرنامه اضاÙÛŒ نیز برای استÙاده "اسکورتهای " سیا. کاناداییها در مورد تقاضای اول ما مخالÙتی نکردند، اما چون در قوانین مجلس این کشور صدور گذرنامه به مأموران اطلاعاتی، ØرÙه‌ای پیش‌بینی نشده بود تقاضای دوم را رد کردند. Ù„ÙÙ† دیگالدو، رابط ما در وزارتخانه کانادایی به‌طرز معجزه‌آسایی به یک ایراد ظری٠و Øساس در کار ما برخورد Ú©Ù‡ تذکر ÙˆÛŒ بسیار به‌جا Ùˆ به‌موقع صورت گرÙت. نام مستعاری Ú©Ù‡ برای یکی از آن شش تن انتخاب کرده بودیم نامی عبری بود Ú©Ù‡ درکشورهای مسلمان Øساسیت‌زاست. بلاÙاصله نام مناسبی جایگزین نام قبلی کردیم. مرØله بعدی شامل Ú¯Ùت‌وگو درباره مشخصات Ùˆ داستان پوششی بودکه برنامه های خود را درباره پوشش گروهی Ùˆ پوشش Ùردی، لزوم گردآوری اطلاعات بیشتر از مساÙران، اعزام مأمور یا مأمورانی به تهران برای تØقیقات نهایی راجع به Øراست Ùˆ کنترل Ùرودگاه Ùˆ ملاقات با شش میهمان مخÙÛŒ سÙارت کانادا ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯ÛŒÙ… . در این ملاقات Ùرصتی پیش آمد تا ایده‌ای را Ú©Ù‡ در خانه‌ام پیش از عزیمت به کانادا راجع به مشخصات Ùˆ داستان پوششی در ذهنم Ø´Ú©Ù„ گرÙته بود Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù…. وقتی جزئیات چنین داستانهایی با تجارب عملی یا سابقه استÙاده‌کننده کاملاً منطبق باشد، نتیجه مطلوبی خواهد داشت. Ø´Ø±Ø Ùˆ بسط داستان در صورت امکان باید به Øدی کسل‌کننده باشد Ú©Ù‡ ناخواسته توجه کسی جلب نشود. در این مورد خاص می‌بایست شاخ Ùˆ برگهایی به آن می‌اÙزودیم Ú©Ù‡ کسی بو نبرد این یک پوشش عملیاتی است. مشورت با هالیوود در منصب ریاست بخش هویتهای مستعار اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ سازمان سیا از خدمات Ùˆ نظرات مشاوران متعددی در صنعت سرگرمی Ùˆ تÙریØات بهره‌مند شده بودم. جهت مشورت در اَمر گریم به سراغ جÙروم کالووی، هنرمند Ùوق‌العاده خبره این رشته رÙتیم. او Ù…Ùتخر به دریاÙت چند جایزه از سازمان سیا از جمله "نشان لیاقت " از این سازمان شده بود. سازمان سیا به این سادگیها به اÙراد غیر پرسنلی خود نشان اعطا نمی‌کند. انگیزه جروم برای Ú©Ù…Ú© به ما کاملاً میهن‌پرستانه بود. ما قبلاً جروم را در قضایای بØران گروگان‌گیری درگیر ساخته بودیم. یک Ù‡Ùته پس از تصر٠سÙارتخانه ما در تهران از او دعوت کردم به واشنگتن بیاید. 24 ساعته به مدت 5 روز به Ú©Ù…Ú© او Ùˆ تیم هویت مستعار برای تکمیل یک نقشه Ùریب زØمت کشیدیم Ú©Ù‡ سرانجام با صدور دستوری مبنی بر انصرا٠از این نقشه، جروم به کالیÙرنیا بازگشت. هنرمند زبردست ما پیش از عزیمت دوباره تمایل خویش را به هرگونه Ú©Ù…Ú© برای نجات گروگانها اعلام کرد. در اتاوا Ú©Ù‡ بودم از هتل با جروم تماس گرÙته از او پرسیدم برای اعزام یک تیم پیش‌قراول برای مکان‌یابی صØنه‌های Ùیلم چند Ù†Ùر لازم است. جروم هشت Ù†Ùر با این مسئولیتها را نام برد: مدیر تولید، تصویربردار، مدیر هنری، مدیر Øمل‌ونقل، مشاور متن، همکار تهیه‌کننده، مدیر مالی، Ùˆ کارگردان. این گروه لوکیشن را از نقطه‌نظر هنری، لجستیک Ùˆ مالی ارزیابی می‌کنند. طبق یک Øساب سرانگشتی Øتی یک Ùیلم‌برداری چند روزه میلیونها دلار خرج روی دستمان می‌گذاشت. Ùیلمسازی در دنیا روال تعریÙ‌شده‌ای ندارد. بنابراین گشت‌و‌گذار کمپانیهای Ùیلمسازی هالیوود برای پیدا کردن یک خیابان یا تپه مناسب با صØنه‌ای از سکانسهای Ùیلمشان تعجب کسی را برنمی‌انگیزد. گزینه‌های پوششی توصیه پوشش Ùیلمسازی برای بیشتر عملیاتهای سری در دنیا جای Ø´Ú© Ùˆ شبهه‌ای باقی نگذاشت، اما این عملیات در نوع خود بی‌نظیر بود. قضیه را با Ù„ÙÙ† دیگالدو، ‌رابطمان در وزارتخانه کانادا در میان گذاشتم. یقیناً این داستان پوششی با گذرنامه کانادایی ناسازگار نبود. کمپانیهای Ùیلمسازی معمولاً هنرپیشگانی از ملیتهای مختل٠دارند. صنعت تصاویر متØرک کانادا نیز اسم Ùˆ رسم خوبی داشت. Ù„ÙÙ† دیگالدو نیز در مورد داستان پوششی Ùکر کرده بود Ùˆ نظرش این بود Ú©Ù‡ گروهی را تØت پوشش اقتصاددانان امور غذایی Ú©Ù‡ به نقاط مختل٠جهان سوم سÙر می‌کنند اعزام کنیم. وزارت‌خارجه قبلاً پیشنهاد جمعی از معلمان بی‌کار را داده بود Ú©Ù‡ مدارس بین‌المللی دنیا را برای کسب شغل جست‌وجو می‌کنند. جلسه‌های ما به پایان رسید. سپس رئوس دستاوردهایمان از جمله گزینه‌های پوششی Ùˆ به‌خصوص پوشش Ùیلمسازی را به سیا تلگرا٠کردم. تا پایان دسامبر بین اتاوا Ùˆ واشنگتن تردد می‌کردم. یک تیم اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ برای تهیه مدارک Ùˆ مستندات Ùˆ اقلام مربوط به هویت مستعار زیر پوشش گذرنامه کانادایی Ùˆ اعزام به تهران تشکیل شد. تیم هنرهای گراÙیکی Ùˆ تأیید اصالت اسناد در اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ همچنان به جمع‌آوری اطلاعات در مورد مرزبانی ایران سرگرم بودند. پیامهایی Ú©Ù‡ در این مورد به جهان مخابره می‌شد با علامت Flash مبادله می‌شد Ùˆ این بالاترین سیستم پیام‌رسانی Ù…Øرمانه سیا بود . مدیران بلندپایه سیا گزینه پوشش هالیوودی را رد نکردند Ùˆ کاربرد چنین روشی را نیز برای سایر موارد اØتمالی صØÙ‡ گذاشتند. با توجه به موقعیت خاص تهران ایده به‌کارگیری نیروهای شبه‌نظامی برای نجات گروگانهای سÙارت آمریکا امکان‌پذیر نبود. پوشش Ùیلمسازی به ما امکان می‌داد با پیشنهاد برداشتن سکانسهایی از پروژه خود در داخل یا Øوالی شهر تهران به وزارت ارشاد ایران نزدیک شویم. این وزارتخانه برای خنثی‌سازی تبلیغات منÙÛŒ بر ضد ایران به تشویق توریسم می‌پرداخت. تهران درصدد شناسایی شیوه‌هایی بود تا مشکلات ناشی از نقل Ùˆ انتقال ارز پس از انسداد داراییهای ایران توسط آمریکا را برطر٠سازد. تولید Ùیلم در ایران از نظر اقتصادی برای آنها قوت قلب Ù…Øسوب می‌شد Ùˆ برای Ú©Ù…Ú© به مقابله با تبلیغات خصمانه ناشی از موقعیت گروگان‌گیری، کانال ارتباط عمومی مطلوبی برای آنها به‌وجود می‌‌آورد. بنی‌صدر، ‌شخصیت میانه‌رو در میان سیاستمداران ایران، در آستانه رسیدن به ریاست جمهوری ایران بود Ùˆ ما Øدس می‌زدیم او از این امتیازات اقتصادی استقبال کرده Ùˆ بتواند با چنین پشتوانه‌ای مواÙقت عناصر تندروی رژیم ایران را جلب کند. در چنین صورتی،‌نÙوذ نیروهای دلتا (در مقدمه اقدام برای نجات گروگانها از سÙارت) زیر پوشش کارگران دکورسازی Ùˆ خدمه تصویربرداری امر عادی Ùˆ جااÙتاده‌ای بود. تصور ما بر این بود Ú©Ù‡ می‌توان Ø³Ù„Ø§Ø Ùˆ مهمات را درون تجهیزات Ùیلمبرداری جاسازی Ùˆ استتار کرد. تأسیس کمپانی Ùیلم در اوایل ژانویه، بین سÙرهایم به اتاوا Ùˆ جلسه‌های برنامه‌ریزی با بخش خاور نزدیک، سÙر کوتاهی به کالیÙرنیا کردم. ده هزار دلار نقد (Ú©Ù‡ Ùاز اول Ù…Øموله بودجه چند مرØله‌ای برای تأسیس کمپانی Ùیلمسازی بود) را همراه بردم. جمعه شب رسیدم Ùˆ در یکی از سوئیتهای دÙاتر تولید Ùیلم (Ú©Ù‡ برای هد٠ما در Ù…Øوطه قدیمی استودیوی کلمبیا در هالیوود رزرو شده بود) با جروم Ùˆ همکارش ملاقات کردم. از یکی از اÙسران بخش قراردادهای سیا خواسته بودم در جلسه ما شرکت کرده شاهد نقل Ùˆ انتقال نقدینه باشد Ùˆ در ادامه نیز نقش تنخواه‌گردان Ùˆ Øسابدار عملیات را بپذیرد. ظر٠چهار روز کمپانی Ùیلمسازی ما به نام Studio Six Productions راه‌اندازی شد. دÙاتر ما قبلاً تØت اختیار مایکل داگلاس _ سازنده Ùیلم "سندروم چین " _ بود. جروم Ùˆ همکارش در ساماندهی دم Ùˆ دستگاه هالیوودی استاد بودند. آنها پیش از رسیدن من سبیل خیلیها را چرب کرده Øتی کمکهای مالی نیز جذب کرده بودند. کارهای ساده‌ای مثل نصب خطوط تلÙÙ† Ú©Ù‡ قاعدتاً چند Ù‡Ùته طول می‌کشید به‌سرعت انجام شده بود Ùˆ وقتی رسیدم چیزی کم‌وکسر نبود. برای تبلیغات خود از نشریه‌های صنÙÛŒ شروع کردیم Ùˆ دو Ø¢Ú¯Ù‡ÛŒ تمام‌صÙØÙ‡ درThe Holly wood Roporter ÙˆVariety به چاپ رساندیم. نمی‌خواستیم اسم جروم به بیرون درز کند، اما "خبرچینان" رقبای ما سخت‌گوش خوابانده بودند Ùˆ شایع شد Ú©Ù‡ قرار است در صنعت Ùیلمسازی هالیوود اتÙاق بزرگی بیÙتد. خبر سر Ùˆ سر جروم با این کمپانی Ùیلمسازی مستقل ØŒ مطبوعات را به سمت ما سرازیر کرد. از طرÙÛŒ ما می‌کوشیدیم نقش جروم را مخÙÛŒ نگاه داریم Ùˆ این در عمل اعتبار کمپانی ما را بالا برد. هالیوود مکان ایده‌آلی برای یک‌شبه پولدار شدن یک تشکیلات پوششی بزرگ Ùˆ دهان‌پر‌کن بود. ماÙیا Ùˆ بیشتر سرمایه‌گزاران خارجی از تولیدات هالیوودی Øمایت می‌کردند. در هالیوود علاوه بر پولشویی عده‌ای مدام به نان Ùˆ نوا می‌رسند Ùˆ عده‌ای دیگر به زمین می‌خورند. انتخاب متن به Ù…Øض تأسیس استودیو به سراغ تهیه یک متن مناسب رÙتیم. من Ùˆ جروم پشت میز آشپزخانه‌اش درباره مضمون Ùیلم Ú¯Ùت‌وگو کردیم. جنگ ستارگان به تازگی با موÙقیت عظیمی روبه‌رو شده بود، موضوعات Ùیلمهای علمی Ù€ تخیلی، Ùانتزی Ùˆ اَََََََبÙرقهرمانان به درد ما نمی‌خورد. متن ما باید عنصر های علمی Ù€ تخیلی‌، خاورمیانه‌ای Ùˆ اساطیری می‌داشت. موضوعی درباره عظمت اسلام نیز جالب‌توجه بود. جروم متنی را Ú©Ù‡ می‌توانست منظور ما را تأمین کند پیشنهاد کرد Ùˆ سپس از میان انبوهی از دست‌نوشته‌های ارسالی، متن مورد نظر خود را بیرون کشید . متن مورد نظر به بهترین Ù†ØÙˆ هد٠ما را برآورده می‌کرد. خط داستانی‌اش به‌قدری پیچیده بود Ú©Ù‡ رمزگشایی آن Ùقط از عهده اÙراد متخصص برمی‌آمد Ùˆ خوشبختانه بر اساس یک رمان علمی Ù€ تخیلی (Ú©Ù‡ جایزه‌ای را نیز از آن خود ساخته بود) به وجود آمده بود . تصمیم گرÙتیم متن قرضی خود را با لوگو Ùˆ نقش Ùˆ نگار مناسب بازنویسی، طراØÛŒ Ùˆ عرضه کنیم. یک نسخه از متن را من به‌عنوان مدیر تولید همراه می‌بردم تا در صورتی Ú©Ù‡ در Ùرودگاه تهران از ما سؤال کردند به مقامات ایرانی نشان دهم . سپس من Ùˆ جروم به انتخاب نام مناسبی برای Ùیلم پرداختیم. می‌بایست نامی گیرا Ùˆ جذّاب از Ùرهنگ Ùˆ اسطوره‌شناسی شرق، یا کلمه‌ای Ú©Ù‡ به گوش شرقیان سنگین نیاید انتخاب می‌کردیم. سرانجام پیدایش کردیم! جروم آدم خوش‌مشرب Ùˆ لطیÙه‌گوی قهاری بود. یک‌بار جوک بسیار زشتی را برای ما تعری٠کرد Ú©Ù‡ نقطه اوجش با کلمه "آرگو" دیگران را از خنده روده‌بر می‌کرد . این کلمه را برای نام Ùیلم Ùˆ علامت شناسایی پوششی خود برگزیدیم. در ساعات طولانی Ùˆ شرایط سخت کاری هرگاه اعصابمان متشنج می‌شد کلمه آرگو را می‌پراندیم Ùˆ بدین ترتیب Ùضای پرتنش خود را Ú©Ù…ÛŒ تسکین می‌دادیم. جروم می‌گÙت کلمه "آرگو نام کشتی جیسون Ùˆ آرگوناتس اساطیری است Ú©Ù‡ برای نجات "پشم زرین" از Ú†Ù†Ú¯ اژدهای چند‌سر باغ مقدس عازم سرزمینهای اÙسانه‌ای شدند. این کلمه موقعیت ما Ùˆ گروگانها را در ایران به‌خوبی معرÙÛŒ می‌کرد. لوگوی آرگو را روی آگهیهای تمام صÙØÙ‡ نشریه‌ها چاپ کردم. متن Ø¢Ú¯Ù‡ÛŒ بدین Ø´Ø±Ø Ø¨ÙˆØ¯: Studio Six Productions تقدیم می‌‌کند: "آرگو "... Øریق کیهانی ... داستانی به قلم ترزا هریس (نام مستعار مشاور داستان Ú©Ù‡ قرار بود یکی از شش تن استÙاده کنند) .تماس با کنسولگری ایران در آخرین روز اقامت در کالیÙرنیا از دÙتر استودیو با کنسولگری ایران در سانÙرانسیسکو تماس گرÙتم Ùˆ خود را با نام مستعارم معرÙÛŒ کردم. هدÙÙ… را Ú©Ù‡ پیدا کردن یک لوکیشن در تهران برای Ùیلمبرداری بود ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù… Ùˆ از آنها درخواست صدور روادید برای هشت Ù†Ùر شامل شش کانادایی، یک اروپایی Ùˆ یک Ù†Ùر از آمریکای جنوبی کردم . Ùرد آمریکای جنوبی یکی از کارمندان تأیید اصالت اسناد٠اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ به نام "جولیو " Ùˆ مسلط به زبانهای اسپانیایی، Ùرانسوی Ùˆ عربی بود Ú©Ù‡ تجارب ارزنده‌ای در عملیات Ù†Ùوذ داشت Ùˆ برای مأموریت به اروپا روانه شده بود. ما او را با مدرک جعل‌شده به‌وسیله اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ با عنوان همکار تهیه‌کننده Ùیلم Ùˆ نماینده سرمایه‌گزاران صوری کمپانی Ùیلمسازی Ú©Ù‡ ظاهراً اهل آمریکای لاتین بودند، معرÙÛŒ کردیم. هویت من نیز در گذرنامه جعلی اداره خدمات Ùنی، یکی از اتباع اروپایی عنوان شده بود. تماس با کنسولگری ایران سودی نداشت. آنها پیشنهاد کردند با نزدیک‌ترین کنسولگری در منطقه خود تماس گرÙته درخواستمان را به آنها اطلاع دادیم. از پاسخشان تعجب نکردیم، زیرا بسیاری از دیپلمات های ایرانی را رژیم شاه منصوب کرده Ùˆ بیشترشان نسبت به جایگاه کنونی Ùˆ اختیاراتشان در زمینه صدور روادید بلاتکلی٠بودند. آخرین تدارکات ÙÙ†ÛŒ تلاشها Ùˆ اقدامات مختلÙÛŒ بر ضد ایران در واشنگتن جریان داشت. نقشه عملیاتی ما برای نجات شش میهمان مخÙÛŒ سÙارت کانادا در اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ Ùˆ بخش خاور نزدیک به مرØله‌اجرا نزدیک می‌شد، اما هنوز سیاستمداران بر آن مهر تأیید نزده بودند . ما به کار خود ادامه ‌دادیم. من چند نمونه از مدارک جنبی را Ú©Ù‡ قرار بود متخصصان گراÙیک اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ از روی آنها، مدارک تیم Ùیلمسازی را تکمیل کنند؛ در اختیارشان گذاریم تهیه کرده بودم. برای مدیر تولید نیز باید یک سابقه هنری با آثار تولیدی دست Ùˆ پا می‌کردیم . جومیسوری در کانادا باقی مانده بود تا در مورد مدارک جنبی با مسئولان کانادایی مذاکره کند. ÙˆÛŒ با چانه‌زنیهای Ùراوان توانست از مقامات رده‌های مختل٠کانادا مجوز مربوط به مدارک را بگیرد Ùˆ این برای یک مأمور جوان دستاوردی بزرگ به Øساب می‌آمد . جو پس از گرÙتن مجوز از کاناداییها به واشنگتن برگشت Ùˆ کار تهیه سوابق شغلی قلّابی را برای اعضای تیم Ùیلمسازی با هنرمندی تام Ùˆ تمام انجام داد. ÙˆÛŒ با این ترÙند زیرکانه برای اعضای تیم یک Ø´Ø±Ø ÙˆØ¸ÛŒÙÙ‡ کامل نوشت. یک Ù‡Ùته پس از بازگشت از کالیÙرنیا، Ù…Øموله مدارک Ùˆ اسناد کانادایی Ùˆ آمریکایی آماده شد. تیم اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ در اتاوا نیز مشغول جعل مدارک کانادایی بودند Ùˆ آخرین اصلاØات را روی گذرنامه‌ها انجام می‌دادند. سرانجام 12 گذرنامه کانادایی Ùˆ 12 گذرنامه آمریکایی آماده شد. درخواست ویزا جولیو روز دوشنبه 21 ژانویه به ژنو رÙت تا با گذرنامه جعلی خود روادید ایران را بگیرد. من نیز از واشنگتن به بن رÙتم تا از آنجا با گذرنامه جعلی‌ام روادید بگیرم. یک پیام Flash از اتاوا مبنی بر رسیدن لوازم عملیات رسید. بی‌درنگ به سÙارت ایران در بن رÙتم Ùˆ آنها مرا به بخش کنسولی Ùرستادند. در آنجا ضمن تØویل مدارکم در پاسخ به پرسشهای مؤدبانه کارمند کنسولگری Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ قصدم از سÙر به ایران ملاقات با همکارانم در هتل شرایتون تهران است. آنها از هنگ‌کنگ به تهران می‌آیند. ظر٠پانزده دقیقه روادید من آماده شد . به Ù…Øض دریاÙت روادید از بن پیامی مبنی بر آمادگی خود برای سÙر به تهران به واشنگتن Ùرستادم. ظر٠نیم ساعت رئیس جمهور در پیامی مختصر ضمن تأیید مأموریت برایم آرزوی موÙقیت کرد. ورود به تهران پیش از عزیمت به تهران یک‌بار دیگر با جولیو ملاقات کردم. در این ملاقات مأموری از سیا (Ú©Ù‡ چندین‌بار به تهران رÙت‌وآمد کرده Ùˆ کار مکانیزم پشتیبانی داخل ایران با او بود) Øضور داشت. با اطلاعات خوبی Ú©Ù‡ در مورد Ùرودگاه مهرآباد به ما داد قوت قلب گرÙتیم. ساعت پنج ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² جمعه 25 ژانویه به تهران رسیدیم. مأموران کنترل مهاجرت کارشان را به‌دقت انجام می‌دادند. این‌بار مأموران Ùرودگاه اÙراد ØرÙه‌ای بودند Ùˆ Ùرم دو برگی نیز استÙاده می‌شد. برخورد نامناسبی با ما نکردند، زیرا ایران در تنگنای اقتصادی قرار گرÙته بود Ùˆ از کسانی Ú©Ù‡ ارز به مملکت وارد می‌کردند استقبال می‌شد. به هتل شرایتون رÙتیم Ùˆ بدون Ùوت وقت از دÙتر هواپیمایی سوئیس در تهران بلیت برگشت برای روز دوشنبه گرÙتیم. در Ùرصتی Ú©Ù‡ پیش آمد سری به اطرا٠سÙارت آمریکا زدیم. ترس سراپایم را Ùرا گرÙته بود. روی در Ùˆ دیوار پر از پوسترها Ùˆ شعارهای تبلیغاتی بر ضد آمریکا بود . به‌دنبال سÙارت کانادا می‌گشتیم Ú©Ù‡ یکی از ایرانیان با ‌ادب Ùˆ اØترام ما را راهنمایی کرد. تایلور، سÙیر کانادا، انتظار ورودمان را می‌کشید. بیشتر کارمندان سÙارت کانادا قبلاً تهران را ترک کرده Ùˆ Ùقط پنج تن از آنان مانده بودند Ú©Ù‡ طبق برنامه می‌بایست روز دوشنبه 28 ژانویه عازم لندن شوند. از طریق مکاتبات دیپلماتیک با وزارت خارجه ایران تعطیلی موقت سÙارت کانادا اطلاع داده شده بود. ورود به تهران Ùˆ برنامه ملاقات با شش میهمان پنهان سÙارت کانادا را از طریق اتاوا به واشنگتن اطلاع دادیم. دیدار با شش میهمان میهمانان سÙارت کانادا در خانه شردون Ù€ از کارمندان سÙارت Ù€ مخÙÛŒ شده بودند. منزل او در منطقه خوش آب Ùˆ هوایی از تهران قرار داشت. سرانجام در منزل شردون با هم‌وطنانم ملاقات کردم. آنها عبارت بودند از جوز٠و کاتلین استاÙورد، مارک Ùˆ کورا لیجÙÚ©ØŒ باب اندرز Ùˆ لی‌اسکاتز. کارمندان کنسولگری هنگام Øمله دانشجویان به سÙارت آمریکا از در پشت سÙارتخانه گریخته بودند. اسکاتز به سÙارت سوئیس پناه برده Ùˆ یک Ù‡Ùته در آنجا پنهان شده بود . در ملاقاتمان نقشه عملیات را برای همه ØªØ´Ø±ÛŒØ Ú©Ø±Ø¯Ù… تا خود را برای خروج از ایران ظر٠دو روز آینده آماده کنند . یکشنبه شب، 27 ژانویه، همه‌چیز طبق برنامه پیش می‌رÙت. یک‌بار دیگر در خانه شردون گرد هم آمدیم. میهمانان از Ù…Øموله مدارک جعلی به‌وجد آمده بودند Ùˆ ما نیز از تغییر قیاÙÙ‡ Ùˆ شخصیتهایشان. قبلاً مشخصات Ùردی _ پوششی هر یک را Ú©Ù‡ جو میسوری نوشته بود به آنها دادیم. اسباب Ùˆ وسایلی نیز برای رد Ú¯Ù… کردن. آنها لباسهایشان را با هم عوض کرده Ùˆ لنگه‌به‌لنگه پوشیدند تا قیاÙه‌شان هالیوودی‌تر به نظر آید. روØیه خوبی داشتند. جزئیات ورود دروغینشان را به تهران ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯ÛŒÙ… Ùˆ آنها وضعیت را به‌خوبی درک کردند. تایلور با پاسخ مثبت Ùˆ تأیید سیاستمداران اتاوا Ùˆ واشنگتن نزد ما آمد. پس از صر٠شام Ù…Ùصلی برای Ù…ØÚ© زدن اعتماد‌به‌نÙس این شش Ù†Ùر یک جلسه نمایشی اما پراسترس بازجویی ترتیب دادیم Ùˆ یک‌به‌‌یک سؤال‌پیچشان کردیم تا در صورت دستگیری در Ùرودگاه بتوانند به‌خوبی از عهده پاسخ به سؤالات گیج‌کننده بازجویان بی‌آنکه دست‌‌وپایشان را Ú¯Ù… کنند برآیند . طبق قرار می‌بایست ریچارد ساعت 3 ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ هتل Ù…ÛŒ آمد تا مرا نیم‌ساعت زودتر از دیگران به Ùرودگاه برساند. من از گمرک عبور Ù…ÛŒ کردم؛ جلوی کانتر (پیشخوان) هواپیمایی سوئیس منتظر بقیه می‌ماندم. Øضور من در آنجا به معنای وضعیت عادی Ùˆ چراغ سبز به بقیه بود. بلیت هواپیمایی سوئیس در جیبم بود. روز بعد ریچارد ساعت 3 ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ هتل آمد Ùˆ مرا بیدار کرد. Ú©Ù…ÛŒ دیر شده بود. با عجله لباس پوشیده Ùˆ ظر٠15 دقیقه خود را به لابی رساندم. سریع به Ùرودگاه رÙتیم. Ùˆ اکنون _ روز دوشنبه 28 ژانویه 1980 _ در Ùرودگاه مهرآباد بودیم . من Ùˆ ریچارد از بازرسی گمرک عبور کرده به پیشخوان هواپیمایی سوئیس رÙتیم. کارمند هواپیمایی سوئیس به ما اطمینان داد Ú©Ù‡ پرواز رأس ساعت پنج ØµØ¨Ø Ø§Ø² زوریخ می‌رسد. در Ù…ØÙ„ از پیش تعیین‌شده در انتظار بقیه ایستادم. ریچارد نزد مدیر یکی از خطوط هواپیمایی Ú©Ù‡ از دوستانش بود Ùˆ Ùرمهای خالی را همان شخص داده بود رÙت Ùˆ با او به خوش‌وبش پرداخت. همیشه برای عملیات Ùرار، یا Ù†Ùوذ به داخل Ùˆ خارج، وجود یک رابط یا دوست‌در Ùرودگاه غنیمت است. "شش Ù†Ùر" آمدند Ùˆ پس از عبور از گمرک به طر٠پیشخوان هواپیمایی سوئیس Øرکت کردند. مشکلی پیش نیامد. در قسمت بازرسی کارمند Ùرودگاه Ú©Ù‡ داشت برگه‌های زرد Ùرم دوبرگی را مهر می‌زد برگه‌ای بر زمین اÙتاد. خیلی بااØتیاط Ùˆ بدون جلب‌توجه همان برگه را Ú©Ù‡ برای باب اندرز جعل کرده بودیم از روی زمین برداشتم. هر Ù„Øظه آماده بودم در صورت بروز مشکل برای هر یک از شش Ù†Ùر، پرونده "آرگو" را به کارمند Ùرودگاه نشان داده Ùˆ با توضیØات Ù…Ùصل Ùˆ کلاÙه‌کننده خود مشکل را رÙع Ùˆ رجوع کنم. داخل سالن انتظار پروازهای خارجی شدیم. هنوز یک بازرسی امنیتی دیگر پیش‌رو داشتیم. "شش Ù†Ùر" به Ùروشگاههای آن سالن سر زده Ùˆ مانند توریست ها به اجناس نگاه می‌کردند Ùˆ مثلاً برای خریدن سوغاتی قیمتها را می‌پرسیدند. تعدادی پاسدار همه را زیر نظر داشتند. ریچارد به همراه مدیر خطوط هواپیمایی نزدمان آمد. آنها از دور مراقب ترخیص ما از بازرسی بودند. تایلور Ùˆ کارکنان سÙارت نیز از راه رسیدند. پرواز آنها پس از پرواز ما بود. موÙقیت بالاخره سوار هواپیما شدیم. جالب اینکه نام هواپیمای سوئیسی نیز "آرگو" بود Ùˆ ما این اتÙاق را به Ùال نیک گرÙتیم. سرانجام هواپیما به پرواز درآمد Ùˆ من Ùˆ جولیو ناهار را در رستوران Ùرودگاه زوریخ صر٠کردیم تا هواپیمای بعدی ما به آلمان برسد. نمایندگان وزارت خارجه آمریکا در گمرک Ùرودگاه زوریخ به استقبال ما آمدند Ùˆ شش گروگان آزاد‌شده را به یک استراØتگاه کوهستانی منتقل کردند. تبلیغات داستان آزادی شش آمریکایی چند روز بعد در Ú©ÙˆÛŒ Ùˆ برزن مونترئال پیچید. هنگامی Ú©Ù‡ این خبر از رادیوی نیروهای Ù…Ø³Ù„Ø Ù¾Ø®Ø´ شد هنوز در آلمان بودم. به نیویورک Ú©Ù‡ پرواز کردم در همان Ùرودگاه یک نسخه از نشریه نیویورک پست را خریدم Ú©Ù‡ با تیتر درشت نوشته بود "کانادا به داد رسید. " Ùصل بیست Ùˆ یکم کتاب "Ú©Ù„Ú© کانادایی" نوشته پله‌تیر بازتاب موÙقیت ما در آمریکا Ùˆ کانادا را چنین نوشت: «سÙارت کانادا اقدام قهرمانانه کارکنان خود را به زیور تواضع آراست.» اما چنانچه تایلور در مصاØبه‌ای Ú¯Ùت: " آمریکاییها در قدردانی از ما سنگ تمام گذاشتند. " پس از ماهها اضطراب این نخستین خبر خوش بود. برگ درخت اÙرا [پرچم کانادا] در اوکلاهاما، لیوونیا، میشیگان Ùˆ چند صد شهر Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ بزرگ ‌آمریکا به اهتزاز درآمد. در سراسر آمریکا تابلوی اعلانات بزرگی Ú©Ù‡ روی آنها با عبارت درشت نوشته بودند: کانادا متشکریم ØŒ نصب شد. " سÙیر کانادا تبدیل به قهرمان شد Ùˆ نشانهای لیاقت از آمریکا Ùˆ کانادا به‌علاوه چند مدرک اÙتخاری به ÙˆÛŒ اعطا کردند . تا چند Ù‡Ùته پس از عملیات نجات 26 متن برای استودیوی ما ارسال شد Ú©Ù‡ یکی از آنها از سوی اسپیلبرگ بود. ملاقات با رئیس‌جمهور روز 12 مارس 1980 در معیت آدمیرال ترنر، رئیس سیا، با کارتر رئیس‌جمهور Ùˆ برژنیسکی مشاور امنیت ملی ملاقات کردم. تمام مواد Ùˆ نقشه‌های عملیات را به ایشان نشان دادم Ùˆ همان روز به سÙمت مدیر اداره خدمات ÙÙ†ÛŒ منصوب شدم. در ماه مه، از آن شش آزاد‌شده Ùˆ جروم Ú©Ù‡ در بوربانک به سر می‌برد دعوت کردم به مزرعه شخصی من بیایند Ùˆ یک Ù‡Ùته بعد نیز به اتÙاق تایلور Ùˆ شش Ù†Ùر دیگر در استادیوم یانکی میهمان اÙتخاری سی‌هزار Ù†Ùر شدیم . در سپتامبر 1997 سازمان سیا نظر مرا درباره مصاØبه با شبکه CBS Ùˆ اÙشای عملیات نجات جویا شد . مواÙقت کردم Ùˆ بالاخره پس از چند سال اÙکار عمومی در جریان داستان واقعی عملیات قرار گرÙت.
منبع: جوان آنلاين - 10/8/1389