Ú¯Ùتگو با Ùائزه مصلØÛŒ از دانشجویان پیرو خط امام
خانم Ùائزه مصلØÛŒ در سال ۱۳۵۸از جمله صدها دانشجویی بود Ú©Ù‡ ÙØªØ Ù„Ø§Ù†Ù‡ جاسوسی آمریکا را به نام ملت ایران به ثبت رساندند.او پس از سه دهه ÛŒ پر Ùراز Ùˆ نشیب، در یک روز سرد پاییزی به نقل خاطرات خود از آن روز پرداخت. مصلØÛŒ امروز از اساتید Øوزه Ùˆ دانشگاه است. *Ùارس: به عنوان اولین سوال بÙرمایید Ú†Ù‡ سالی وارد دانشگاه شدید؟*مصلØÛŒ: سال Û±Û³ÛµÛ¸ وارد دانشگاه شدم. دانشکده دماوند Ú©Ù‡ در Øال Øاضر Ù…ØÙ„ این دانشکده در اختیار سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور است.*Ùارس: آیا دانشگاه مجزایی بود یا اینکه زیرمجموعه دانشگاهی Ù…Øسوب Ù…ÛŒ شد؟*مصلØÛŒ: دانشکده دماوند دانشکده مجزایی بود Ú©Ù‡ برای ÙرØناز پهلوی ساخته شده بود Ùˆ دانشکده بسیار شیک Ùˆ مجلل با امکانات خوب بود. زبان رسمی این دانشکده هم انگلیسی بود، یعنی من Ú©Ù‡ رشته الهیات Ùˆ معار٠اسلامی قبول شده بودم باید با زبان انگلیسی رشته معار٠را تØصیل می‌کردم. همان اوایل Ú©Ù‡ من وارد دانشگاه شدم قضیه لانه جاسوسی به وجود آمد، من هم چون عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده بودم به عنوان نماینده انجمن در لانه جاسوسی Ùعالیت می‌کردم.*Ùارس:در شورای مرکزی انجمن اسلامی، دانشکده شما نماینده ای داشت؟*مصلØÛŒ: شورای مرکزی یعنی شورای هماهنگی نمایندگان دانشگاه تهران، صنعتی شریÙØŒ پلی‌تکنیک Ùˆ شهید بهشتی بودند Ú©Ù‡ خیلی هم اجازه به دیگران نمی‌دادند Ú©Ù‡ وارد این مجموعه شوند چون طی٠خاصی بودند.*Ùارس:منظورتان از طی٠خاص چیست؟*مصلØÛŒ: طی٠خاص تنها در بین اعضای شورای هماهنگی لانه بود. در بین دانشجویان پیرو خط امام رنگ سیاسی خاصی دیده نمی‌شد، دانشجویانی Ú©Ù‡ عاشق امام Ùˆ انقلاب بودند Ùˆ دغدغه آینده انقلاب آنها را با هم همراه کرده بود.در مورد شورای هماهنگی Ú©Ù‡ منتخبین دانشگاه های شریÙØŒ بهشتی، پلی تکنیک Ùˆ تهران بودند موضع‌گیری هایی دیده می‌شود Ú©Ù‡ به طی٠چپ نزدیک بود، شاهد مثال Ùˆ صدق این Ú¯Ùتار Ùˆ ادعا را می‌توان در Ù†Øوه تعامل آنهابا Øزب جمهوری در مورد عدم اÙشای سند استقامت شهید بهشتی در برخورد با امریکائی ها دانست، در خصوص تصمیم‌گیری در مسائل مربوط به لانه جاسوسی نظر سایر دانشجویان Ù„Øاظ نمی‌شد Ùˆ به نوعی می‌توان Ú¯Ùت در تصمیم‌گیری ها قیم مابانه رÙتار Ù…ÛŒ شد. در Øالی Ú©Ù‡ این Øرکت دانشجویی بود Ùˆ باید مسائل بصورت جمعی به پیش می‌رÙت Ú©Ù‡ اینطور نبود. سایر دانشجویان به نظر می‌رسید بخاطر ØÙظ اصالت Øرکت، یا مجموعه شورا هماهنگی می‌کردند Ùˆ سعی در ØÙظ ÙˆØدت بود.*Ùارس: این مخالÙت شان با Øزب جمهوری علت خاصی داشت؟*مصلØÛŒ: خاطرم هست Ú©Ù‡ یک مرتبه قرار بود از طر٠Øزب جمهوری یک راهپیمایی صورت بگیرد Ú©Ù‡ من آن زمان در واØد تبلیغات لانه Ùعالیت داشتم. از طر٠Øزب تماس گرÙتند Ú©Ù‡ ما می‌خواهیم در جلوی لانه جاسوسی راهپیمایی داشته باشیم، من با شورای هماهنگی لانه تماس گرÙتم Ùˆ موضوع را به آنها Ú¯Ùتم زیرا معمولاً راهپیمایی‌ها هماهنگ می‌شد Ú©Ù‡ البته مواÙقت هم کردند اما بعضا می‌شنیدم Ú©Ù‡ بعضی اÙراد می‌گÙتند: Ú†Ù‡ لزومی دارد Ú©Ù‡ Øزب‌جمهوری به طر٠لانه راهپیمایی کند.*Ùارس: شما از قبل در جریان بودید Ú©Ù‡ روز Û±Û³ آبان Ú†Ù‡ اقدامی قرار است Ú©Ù‡ انجام شود؟*مصلØÛŒ: خیر، خیلی از اÙراد در جریان نبودند.*Ùارس: شما Ú†Ù‡ زمانی به لانه رÙتید؟*مصلØÛŒ: دو روز بعد از تصر٠لانه به آنجا رÙتم.*Ùارس: از Ú†Ù‡ طریقی جریان را مطلع شدید؟*مصلØÛŒ:من از اخبار شنیدم Ùˆ اولین اقدامی Ú©Ù‡ انجام دادم سریع با شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه خودمان تماس گرÙتم Ùˆ موضوع را به آنها اطلاع دادم Ùˆ بعد با صداوسیما تماس گرÙتم Ùˆ Ú¯Ùتم Ú©Ù‡ انجمن اسلامی دانشکده ما از این Øرکت شدیداً Øمایت می‌‌کند.*Ùارس: چرا دو روز بعد از شنیدن خبر به لانه رÙتید؟*مصلØÛŒ: به این دلیل Ú©Ù‡ بیمار بودم Ùˆ در منزل استراØت می‌کردم. تنها موردی Ú©Ù‡ مرا در منزل Ù†Ú¯Ù‡ می‌داشت بیماری بود.*Ùارس:بعد Ú©Ù‡ به لانه رÙتید Ú†Ù‡ کار کردید Ùˆ با Ú†Ù‡ کسی تماس گرÙتید؟*مصلØÛŒ:معرÙÛŒ نامه ÛŒ را از طر٠انجمن اسلامی دانشگاه به لانه جاسوسی بردم Ùˆ تØویل شورای هماهنگی دادم Ùˆ قرار شد در واØد تبلیغات لانه Ùعالیت کنم. خارج سÙارت سمت خیابان طالقانی چادری بود Ú©Ù‡ آنجا Ù…ØÙ„ ارتباط مردم با مجموعه داخل سÙارت بود Ú©Ù‡ علاوه برمن آقای جواد ترک‌آبادی Ú©Ù‡ بعدها سÙیر ایران در امارات شد Ùˆ یکی دو Ù†Ùر دیگر از برادران Øضور داشتند Ú©Ù‡ اسامی آنها خاطرم نیست.Øدوداً Û´ تا Ûµ ماه در این چادر Ùعالیت داشتم وبه سؤالات مردم Ú©Ù‡ در مورد مسائل مختل٠بود را تا Øدی Ú©Ù‡ می‌دانستیم پاسخ می‌دادیم،سؤالاتی هم Ú©Ù‡ نمی‌دانستیم کسب اطلاع می‌کردیم Ùˆ به مردم جواب Ù…ÛŒ دادیم. پخش تراکت Ùˆ پوسترهایی Ú©Ù‡ از طر٠خود دانشجوها چاپ شده بود از دیگر Ùعالیت‌های ما بود. به یاد دارم پوستر بزرگی چاپ شده بود Ú©Ù‡ در ارتباط با تØویل شاه به ایران با این مضمون Ú©Ù‡ (ما شاه جنایتکار را می‌خواهیم) با پیش‌زمینه‌ آبی در تیراژهای خیلی بالا در اختیار مردم قرار می‌گرÙت. ارگان ها، نهادها، خصوصاً آموزش Ùˆ پرورش از این پوسترها می‌بردند Ú©Ù‡ این چادر، Ù…ØÙ„ پخش لوازم Ùرهنگی Ùˆ تبلیغی هم بود.*Ùارس: اولین مرتبه Ú†Ù‡ زمانی گروگان های آمریکایی را دیدید؟*مصلØÛŒ:زمان دقیق آن را به خاطر ندارم اما اولین بار با Ùردی به نام الیزابت روبرو شدم Ú©Ù‡ ظاهرا وابسته مطبوعاتی سÙارت بود. خانم ریزنقشی Ú©Ù‡ عنیک می‌زد Ùˆ موهایش را از پشت می‌بست، Øدوداً ÛµÛµ ساله بود. یک مقداری انگلیسی در دانشکده آموخته بودم به صورت خیلی Ú©Ù… Ùˆ Ù…Øدود.*Ùارس:با الیزابت صØبت کردید؟*مصلØÛŒ:خیر. چون قرار نبود خیلی با گروگان ها صØبت کنیم، وظیÙÙ‡ ما نگهبانی از آنها بود.*Ùارس:آیا دانشجویان دیگر ارتباطی با گروگان ها برقرار کرده بودند؟*مصلØÛŒ: سعی براین بود Ú©Ù‡ این ارتباط برقرار نشود. Ùقط ما باید مواردی Ú©Ù‡ گروگان ها نیاز داشتند را برایشان تهیه می‌کردیم.*Ùارس: شما بیشتر Ùعالیت تان در چادرتبلیغات بود، Ú†Ù‡ زمانی به داخل لانه Ù…ÛŒ رÙتید ØŸ*مصلØÛŒ: وقت ناهار Ùˆ شام به داخل لانه Ù…ÛŒ رÙتم بعد نماز می‌خواندم Ùˆ استراØتی می‌کردم Ùˆ دوباره برمی‌گشتم. شب ها هم برای خوابیدن به داخل لانه Ù…ÛŒ رÙتیم.*Ùارس:بیشتر Ú†Ù‡ قشر اÙرادی در مقابل درب سÙارت Øضور داشتند؟*مصلØÛŒ: مردم، کارگران، معلمین، دانش‌آموزان، دانشجویان Ùˆ Øتی سربازان ارتش. یعنی عامه مردم Ù…ÛŒ آمدند جلوی لانه Ùˆ اعلام همبستگی Ùˆ Øمایت می‌کردند.*Ùارس: به یاد دارید بیشتر Ú†Ù‡ شعارهایی Ù…ÛŒ دادند؟*مصلØÛŒ:بیشتر این اÙراد توسط انجمن اسلامی مراکز آموزشی، نهادها، مدارس، ادارات دولتی Ùˆ Øرکت های خود جوش مردمی بود Ùˆ شعارشان هم این بود: «دانشجوی خط امام اÙشا کن، اÙشا Ú©Ù† جاسوس آمریکایی را رسوا کن، رسواکن» Ùˆ همچنین «مرگ برآمریکا» بیشترین شعار این بود Ùˆ اعلام Øمایت هایی Ú©Ù‡ روی پارچه نوشته بودند Ùˆ می‌آوردند.*Ùارس:از اØزاب سیاسی کدام Øزب ها بیشتر Ùعالیت داشتند؟*مصلØÛŒ:ساعت Û±Û² شب به بعد جلوی لانه Ù…ØÙ„ مانور اØزاب سیاسی بود. مثلاً از روزنامه آنها آنجا می‌آمد تا کتاب هایی Ú©Ù‡ توده‌ای‌ها چاپ کرده بودند، کتابهایی Ú©Ù‡ چریک هایی Ùدایی خلق داشتند. یا اکثریت Ú©Ù‡ دیدگاه Ùˆ سیاست های آن موقع بیشتر نزدیک به توده بود، مناÙقین هم Øضور داشتند. آنجا ساعت Û±Û² تا Û² نیمه شب بیشتر بØØ« های سیاسی بود Ú©Ù‡ البته نه Ùقط مقابل سÙارت بلکه Ùضای خیابان طالقانی، یعنی از چهارراه طالقانی – ولیعصر تا چهار راه Ù…ÙØªØ â€“ طالقانی Ú©Ù‡ تقریباً Û±Û² شب به بعد یک Ù…ØÙÙ„ دانشجویی بود Ùˆ Ù…Øمل بسیار داغی هم می‌شد Ùˆ اصلاً آدم Ùکر نمی‌کرد Ú©Ù‡ نیمه شب است، گویی روز است با این تÙاوت Ú©Ù‡ آسمان یک رنگ دیگر داشت. در Øقیقت نمایشگاهی از کتاب های گوناگون در کنار خیابان بر پا Ù…ÛŒ شد Ùˆ بیداری خیابان کاملاØس می‌شد، از دو نیمه شب به بعد یک مقدار Ùضای خیابان خلوت می‌شد Ùˆ شهرداری می‌آمد کاغذهایی Ú©Ù‡ روی زمین ریخته بود را جمع‌آوری می‌کرد.*Ùارس:Ùضای غالب در اختیار Ú†Ù‡ اÙرادی بود؟*مصلØÛŒ: در اختیار همه Ùˆ اصلاً Ùضای بØØ« Ùˆ Ú¯Ùت‌وگو بود. ساعت Û±Û² تا Û² نیمه‌شب از هر گروه Ùˆ قشری آنجا Øضور داشتند، اما بیشترین موضع‌گیری اÙراد نسبت به تأیید Øرکت دانشجویان در تسخیر لانه بود.آنجا مکانی شده بود برای Ùروش کتاب هایی Ú©Ù‡ هر Øزب Ùˆ دسته Ùˆ گروهی چاپ کرده بود Ùˆ می‌خواست بÙروشد. در کنار این کتاب ها Ùˆ نوارها Ùˆ جرایدی Ú©Ù‡ به Ùروش می‌رسید طبیعتاً مباØØ«ÛŒ هم در مورد مثلاً تیتر آن روزنامه Ùˆ کتاب بین خریدار Ùˆ Ùروشنده ردوبدل می‌شد Ú©Ù‡ این طبیعی بود. اما Ùضای غالب مسلماً Ùضای انقلابی بود، گروههای Ú†Ù¾ مثل چریک ها و… آنجا خیلی Ùعالیت کردند اما درگیری Ùˆ برخوردی به وجود نیامد زیرا Ùضای کاملاً Ú¯Ùتمانی Øاکم بود چون Û±Û² شب به بعد Ùضای آنجا یک Ùضای دانشجویی بود.بین دانشجویان این گونه برخوردها کمتر به وجود می‌آید، مثلاً خاطرم هست یک روز ساعت Û´ بعدازظهر بود Ú©Ù‡ دو Ù†Ùر به درب جنوبی لانه مراجعه کرده Ùˆ با خود طوماری در تایید Øرکت دانشجویان آورده بودند، آنها از Øزب توده بوده Ùˆ در تایید ادعایشان طوماری با امضاء تØویل دادند Ú©Ù‡ از تریبون اعلام شود . روی پشت‌بام نگهبانی سÙارت تریبونی با میکروÙون گذاشته بودند Ú©Ù‡ این متعلق به سخنرانانی Ú©Ù‡ دسته‌جات Ùˆ گروه ها با خودشان می‌آوردند Ùˆ بعدازظهرها شورای هماهنگی یک‌سندی از میان اسناد را از پشت تریبون قرائت می‌کردند، یک سندی Ú©Ù‡ تازه کش٠شده بود.*Ùارس: از Ú†Ù‡ روزی شروع به خواندن این سندها کردند؟*مصلØÛŒ: دقیقاً یادم نیست اما از همان روزهای اول این کار شروع شد. برای اینکه اثبات شود تسخیر لانه یک Øرکت درستی بوده است Ùˆ مردم منتظر بودند Ú©Ù‡ اسناد بدست آمده هر Ú†Ù‡ زودتر به اطلاع آنها برسد.*Ùارس:شخص خاصی این سندها را قرائت می‌کرد؟*مصلØÛŒ: اعضای شورای مرکزی سندها را قرائت Ù…ÛŒ کردند.*Ùارس:سندها بیشتر Øول Ú†Ù‡ Ù…Øوری بودند؟*مصلØÛŒ: اوایل بیشتر Øول اÙراد مرتبط با آمریکا بود Ú©Ù‡ در دولت موقت همکاری داشتند.*Ùارس: از طر٠دولت موقت کسی در لانه Øضور نداشت Ùˆ یا Øمایت نکردند؟*مصلØÛŒ: خیر ØŒ نمی‌توانست Øمایت کنند زیرا سه روز بعد دولت استعÙا داد Ùˆ آقای بازرگان دانشجویان پیرو خط امام را بچه‌های شیطان نامید.*Ùارس:Ú†Ù‡ مدتی در لانه جاسوسی آمریکا Øضور داشتید؟*مصلØÛŒ: یک سال.*Ùارس: در طول این مدت شب ها در لانه بودید یا به منزل برمی‌گشتید؟*مصلØÛŒ: به صورت شبانه روزی در لانه بودم Ùˆ تنها روزهای جمعه به منزل می‌رÙتیم Ùˆ بعد به لانه برمی‌گشتیم.*Ùارس:بالاخره شما دختر بودید Ùˆ دچار مشکل نشدید؟*مصلØÛŒ: خیر، شرایط آنجا به Ù„Øاظ زندگی خواهران Ùˆ برادران کاملاً تعری٠شده بود.*Ùارس: خانواده از رÙتن شما به لانه جلوگیری نمی کردند؟*مصلØÛŒ: خیر.*Ùارس:در آن یک سال Ùقط در چادر تبلیغات Ùعالیت می‌کردید؟*مصلØÛŒ: آن چادر Øدودا به مدت Û´ تا Ûµ ماه Ùعالیت داشت.*Ùارس: در چادر تبلیغات بØØ« های سیاسی هم صورت می‌گرÙت؟*مصلØÛŒ: در مورد همه مسائل روز صØبت Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ مثلاً بالاخره Ú†Ù‡ می‌شود، شاه به ایران پس داده خواهد شد یا خیر؟ تØریم‌ها Ú©Ù‡ شروع شد در مورد تØریم‌ها سؤال می‌شد Ú©Ù‡ بعد از تØریم‌ها Ú†Ù‡ می‌شود؟ یا اینکه Ù…ÛŒ پرسیدند Ú©Ù‡ گروگان ها Ú†Ù‡ کار می‌کنند؟ آیا شما آنها را دیده‌اید؟ اینها به Ú†Ù‡ صورت هستند، Ú†Ù‡ می‌گویند؟ Ú†Ù‡ می‌خورند Ùˆ راجع به همه مسائل سؤال می‌شد. مخصوصاً گروه های دانش‌آموزی Ú©Ù‡ می‌آمدند در مورد همه زمینه ها سؤال می‌پرسیدند.*Ùارس: گروگان ها در کجا نگهداری Ù…ÛŒ شدند؟*مصلØÛŒ: در ابتدا گروگان ها در زیرزمین ساختمان مرکزی لانه جاسوسی نگهداری می‌شدند، از سمت خیابان طالقانی Ú©Ù‡ عبور می‌کنید این ساختمان دیده Ù…ÛŒ شود یک ساختمان مکعب مستطیل Ø´Ú©Ù„. همان ساختمانی است Ú©Ù‡ بچه‌ها وارد آن شدند Ùˆ اسناد را از آنجا پیدا کردند، زیرزمین آن ساختمان Ù…ØÙ„ خوبی برای نگهداری گروگان ها بود.آنها ساعت های خاصی برای هواخوری داشتند، در Ùضای پشت آن ساختمان Ùضای خلوتی بود Ú©Ù‡ خیابان‌بندی داشت Ùˆ این گروگان ها را به آن قسمت می‌بردند برای مدت نیم‌ یا یک ساعت Øالا با توجه به آن زمان‌بندی Ú©Ù‡ شده بود این گروگان ها در آن مکان هواخوری داشتند، ساعت های استØمام داشتند، ورزش می‌کردند Ùˆ غذایشان هم Ú©Ù‡ Ùوق‌العاده خوب بود.*Ùارس: غذای آنها از کجا تأمین می‌شد؟*مصلØÛŒ: اطلاع ندارم Ùˆ هیچ وقت هم سؤال نکردم Ú©Ù‡ غذای اینها از کجا تأمین می‌شود. در بعضی از مواقع هم خانم های آمریکایی دوست داشتند خودشان آشپزی کنند مثلاً کیک می‌پختند Ùˆ همه امکانات هم در اختیار داشتند. یک آشپزخانه‌ی بزرگ آنجا وجود داشت Ú©Ù‡ همه امکاناتی هم در آن بود. میز بزرگی هم وسط آشپزخانه قرار داشت Ùˆ خانم های گروگان سرشان به آشپزی گرم می‌شد Ùˆ در Øقیقت تÙریØÛŒ برای آنها بود.*Ùارس: رابطه دانشجویان با گروگان ها چگونه بود، آیا با هم Ú¯Ùتگو Ù…ÛŒ کردند؟*مصلØÛŒ: خیر، در ساعاتی Ú©Ù‡ نوبت پاس ما بود گروگان ها کار خودشان را انجام می‌دادند ما هم گوشه‌ای می‌نشستیم مثلاً روزنامه‌ می‌خواندیم.*Ùارس: هیچگاه Ú†Ù‡ از طر٠شما Ùˆ Ú†Ù‡ از طر٠آنها ارتباطی برقرار نشد؟*مصلØÛŒ: بچه‌هایی Ú©Ù‡ به زبان انگلیسی تسلط داشتند در بعضی از مواقع با آنها صØبتی Ù…ÛŒ کردند مثلاً اگر آنها آشپزی می‌کردند، می‌پرسیدند این کیک به Ú†Ù‡ صورت تهیه می‌شود و…به یاد دارم من یک روز دیدم خانمی از گروگان ها Ú©Ù‡ قدبلند Ùˆ هیکلی بود در ماست شکر می‌ریزد .من قیاÙه‌ام را به Øالتی کردم Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ داد بدم آمده است. او به انگلیسی Ú¯Ùت خوشمزه است Ùˆ من اولین مرتبه بود می‌دیدم کسی در ماست شکر می‌ریزد. ارتباطات کلامی در Øد بسیار Ù…Øدود بود.*Ùارس:اعتراضی نداشتند Ú©Ù‡ چرا آنها را گروگان گرÙته‌اید؟*مصلØÛŒ: شرایط بسیار خوبی داشتند. نه شکنجه‌ای می‌شدند، نه Ùشار روØÛŒ Ùˆ روانی از سوی دانشجویان روی آنها بود.*Ùارس:از گروگان ها بازجویی شد؟*مصلØÛŒ: در ابتدا سؤالاتی از آنها پرسیده شد اما یکی دو مرتبه شیطنت کردند . یکی از آنها یک مرتبه Ùرار کرد Ú©Ù‡ بچه‌ها او را دستگیر کردند Ùˆ یک مرتبه هم یکی از آنها به دستشویی رÙته بود اطلاعاتی را در کاغذ نوشته بود Ùˆ زیر روشویی پنهان کرده بود به امید اینکه Ù†Ùر بعدی این کاغذ را بردارد. برادری Ú©Ù‡ آن روز نوبت پاسش بود مشکوک شده بود وقتی آن گروگان از دستشویی بیرون می‌رود داخل دستشویی می‌شود Ùˆ آن کاغذ را پیدا می‌کند.*Ùارس: در آن کاغذ Ú†Ù‡ اطلاعاتی نوشته بود؟*مصلØÛŒ: اطلاع داده بود Ú©Ù‡ ما اینجا چند Ù†Ùر هستیم Ùˆ پرسید بود Ú©Ù‡ شما کجا هستید؟ و…*Ùارس: مگر همه گروگان ها در یک سالن نبودند؟*مصلØÛŒ: زیرزمین دارای اتاق های زیادی بود Ú©Ù‡ هر تعداد از آنها در یک اتاق بودند Ùˆ بستگی داشت Ú©Ù‡ هر کدام از این گروگان ها Ú†Ù‡ مسئولیتی داشتند Ùˆ مجزا بودند.*Ùارس:ماجرای Ùرار گروگان آمریکایی Ú†Ù‡ بود؟*مصلØÛŒ:بعضی از بچه‌ها خیلی صلیب سرخی بودند. به یاد دارم یکی از برادرها گروگانی را به Øیاط لانه برده بود Ùˆ روی سر او Øوله‌ای انداخته بود Ùˆ خودش هم یک گوشه‌ای ایستاده بود Ùˆ مشغول کار دیگری بود Ú©Ù‡ به او Ú¯Ùتم آقای Ùلانی این گروگان است! در پاسخ Ú¯Ùت: کجا می‌خواهد برود.بعضی‌ها می‌خواستند خیلی رأÙت به خرج دهند . می‌گÙتند گروگان جایی نمی‌رود، اتÙاقی نمی‌اÙتد. Ùضای داخل سÙارت توسط خود بچه‌ها Øراست می‌شد Ùضای بیرون هم چندماهی زیر نظر کمیته بود بعد هم زیر نظر سپاه Ùˆ بچه‌ها مطمئن بودند اتÙاقی نمی‌اÙتد.خلاصه یکی ازگروگان ها از غÙلت یکی از برادرها سواستÙاده کرد Ùˆ Ùرار کرد به سمت شمال شرقی لانه یعنی وقتی به سمت مرکزی سÙارت می‌آییم منزل سÙیر بود یک Ùضای کاملاً مشجر Ú©Ù‡ شب ها Ùضای بسیار ترسناکی بود Ú©Ù‡ به لط٠برادرها خواهرها در آنجا زیاد نگهبانی می‌دادند Ùˆ یکی از سخـت‌ترین Ùضاها ÛŒ سÙارت از Ù„Øاظ امنیتی بود بعضی از شب ها به سمت لانه تیراندازی می‌شد.*Ùارس:Ú†Ù‡ کسانی تیراندازی می‌کردند؟*مصلØÛŒ: نمی‌دانم آن زمان مثل الان نبود Ú©Ù‡ خیابان‌ها امن باشد، ماشین به سرعت می‌آمد Ùˆ تیراندازی می‌کرد Ùˆ بچه‌های سپاه شلیک می‌کردند Ùˆ طر٠Ùرار می‌کرد . ما Ú©Ù‡ داخل سÙارت بودیم سریع موضع می‌گرÙتیم Ùˆ به Øالت آماده‌باش درمی‌آمدیم.یک شب از درب جنوب شرقی Ú©Ù‡ الان مترو Ù…ÙØªØ Ø§Ø³Øª به سمت داخل سÙارت شلیک شد Ú©Ù‡ اتÙاقاً آن شب من در همان قسمت نوبت نگهبانیم بود Ú©Ù‡ بلاÙاصله موضع گرÙتیم برادرهای دیگر هم آمدند آنجا موضع گرÙتند Ùکر کنم ده دقیقه‌ای Øالت آماده‌باش بودیم بعد هم تمام شد.در مورد Ùرار صØبت می‌کردم Ú©Ù‡ آن آقا Ùرار کرد آمد به سمت همانجایی Ú©Ù‡ منزل سÙیر آمریکا بود پشت منزل سÙیر Ùضای بسیار دنجی است دو تا Øیاط آن قسمت بود یک Øیاط سمت شمالی‌اش است Ú©Ù‡ دیواری هم بین آن قرار دارد. اتÙاقاً آن‌شب یکی از شیرین‌ترین بچه‌ها نوبت نگهبانیش بود Ú©Ù‡ دختر ساکت Ùˆ با مزه‌ای بود Ùˆ همیشه یک عینک ته‌استکانی به چشمش داشت. آن شب او با خیال راØت نگهبانی می‌داد، آن گروگان از پشت سر او را می‌گیرد Ùˆ اولین اقدامی Ú©Ù‡ انجام می‌دهد خشاب اسلØÙ‡ آن خانم را بیرون می‌آورد Ú©Ù‡ ایشان نتواند تیراندازی کند اما یک تیر در لوله تÙÙ†Ú¯ باقی مانده بود Ú©Ù‡ آن تیر را شلیک می‌کند Ùˆ بچه‌های عملیات اطلاع پیدا Ù…ÛŒ کنند. این گروگان Ùرار می‌کند Ùˆ درگوشه ایی پنهان Ù…ÛŒ شود ØŒ آقای زØمتکش آن زمان مسئول عملیات بودند Ùˆ شهید عباس ورامینی آمدند Ùˆ Øالت آماده‌باش اعلام شد، شب برÙÛŒ Ùˆ هوا هم خیلی سرد بود. آقای زØمتکش Ùˆ سایر برادران آن منطقه را می‌گردند Ùˆ ناامید می‌شوند Ùˆ Ùکر Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ این گروگان Øتماً Ùرار کرده Ùˆ رÙته. آقای زØمتکش Ú©Ù‡ از گشتن خسته شده بودند دستشان را روی سطل آشغال می‌گذارد Ùˆ تکیه می‌دهند در Øال Ùکر کردن بودند Ú©Ù‡ کجا می‌شود این گروگان را پیدا کرد متوجه Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ سطل زباله گرم است Ú©Ù‡ در آن سرمای زمستان Ú©Ù…ÛŒ مشکوک بود، درش را Ú©Ù‡ باز می‌کند می‌بینند گروگان داخل سطل آشغال پنهان شده بعد از آن Øادثه از Ù„Øاظ امنیتی کار جدی‌تر شد.*Ùارس:شما در آن یکسال Ø³Ù„Ø§Ø Ø¯Ø± دست گرÙتید؟*مصلØÛŒ: بله*Ùارس:Ú†Ù‡ کسی آموزش نظامی می‌داد؟*مصلØÛŒ: شهید ورامینی . قسمت شمالی لانه یک Ù…ØÙ„ÛŒ بود برای استراØت تÙنگداران دریایی آمریکا Ú©Ù‡ ما طبقه دوم آنجا آموزش Ù…ÛŒ دیدیم.آموزش چند دوره برگزار شد به دلیل اینکه همه بچه‌ها Ùرصت نداشتند در این کلاس ها شرکت کنند دوره‌ها هم تقریباً Û±Ûµ- Û±Û° Ù†Ùره بود Ùˆ Øضور در این کلاس ها هم الزامی بود.دوره‌ای Ú©Ù‡ من گذراندم زیر نظر شهید ورامینی آموزش دیدم بعد ما برای آموزش عملی اعزام شدیم به ‌پادگان سعدآباد Ú©Ù‡ خاطرات بسیار شیرینی من از آنجا دارم برای رزم شبانه هم به پارک چیتگر رÙتیم.دوره‌ای هم رÙتیم برای تیراندازی ثابت Ùˆ متØرک Ùˆ پرش از کامیون و… Ú©Ù‡ دوره خیلی سختی بود Ùˆ بر٠شدیدی باریده بود زمین هم یخ زده بود. خاطرم است شب بود همه خسته Ùˆ در کیسه خواب خوابیده بودیم، دو نیمه شب چنان صدایی کنار گوش من بلند شد Ú©Ù‡ از شلیک چند تیر مشقی ایجاد شده بود Ú©Ù‡ با همان کیسه خواب به صورت عمودی ایستادم دیدم شهید ورامینی بالای سرم با صدای بلند می‌گÙت: بدوید،بدوید! سریع، سریع!همه آماده باش با پوتین در کیسه خواب خوابیده بودیم Ú¯Ùتند به سمت بیرون Øرکت کنید ØŒ عملیات رزم شبانه بود.روز بعد هم کاری Ú©Ù‡ Ú¯Ùتند باید انجام دهید خیزهای Û³ Ùˆ Ûµ ثانیه بود Ùˆ از کامیون در Øال Øرکت باید به پایین Ù…ÛŒ پریدیم، کامیون هم Ú©Ù‡ خیلی بلند بود. الان Ùکر می‌کنم چطور ما از آن کامیون به آن بلندی پریدیم تعجب می‌کنم.از آن کامیون روی زمین یخ زده پریدیم با اسلØÙ‡ Ùˆ تجهیزات همگی پریدیم Ùکر می‌کنم کامیون هم Øدود Û±Ûµ تا Û²Û° کیلومتر سرعت داشت. برادرها هم اصلاً متوجه نبودند Ú©Ù‡ ما خانم هستیم Ùˆ واقعاً سختگیری می‌کردند.مثلاً می‌گÙتند خانم ها باید مانند آقایان تعلیم ببینند. در Øالتی Ú©Ù‡ از کامیون می‌پریدم باید خیزهای Ûµ Ùˆ Û³ ثانیه‌ هم می‌رÙتیم اگر درست نمی‌رÙتیم کنار گوشمان تیر مشقی شلیک Ù…ÛŒ شد. خاطرم است یک روز در همین عملیات یکی از دوستانم به نام مریم بدیعی دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی به همراه ما بود Ùˆ آقای رØیم نعمت‌ هم Ú©Ù‡ دستیار اول شهید ورامینی بوددر آنجا Øضور داشت. خانم بدیعی هم قرار بود لبه کامیون بایستند Ùˆ خانم هایی Ú©Ù‡ پایین کامیون هستند Ùˆ می‌خواهند سوار شوند دستشان را بگیرد Ùˆ بکشد بالای کامیون. یکی از خواهرها Ú©Ù‡ هیکل درشتی داشت باتجهیزات می‌خواست سوار کامیون شود، خواهری Ú©Ù‡ بالای کامیون بود Ùˆ به دیگر خواهر ها برای بالا آمدن Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کرد نتوانست او را بالا بکشد در نهایت ایشان از روی کامیون پرت شد پایین. آقای نعمت هم Ú©Ù‡ ایستاده بود این صØنه را می‌دید زد زیر خنده. این خواهر خطاب به آقای نعمت Ú¯Ùت دست شما درد نکند ،خنده‌دار بود؟این خواهر Ú¯Ùت من این کار آقای نعمت را تلاÙÛŒ می‌کنم. این موضوع گذشت تا این Ú©Ù‡ یک شب در ماه مبارک رمضان ایشان نوبت نگهبانی داشت Ùˆ اÙطارش دیر شده بود . نیم ساعت از اÙطار گذشته بود Ùˆ هنوز برای او اÙطاری نبرده بودند Ú©Ù‡ یک دÙعه صدای شلیک گلوله آمد تا صدای شلیک بلند شد همه گوش ها تیز شد Ú©Ù‡ ببینید Ú†Ù‡ اتÙاقی است، خلاصه آقای رØیم نعمت Ú©Ù‡ آن شب پاس بخش بود آمد Ùˆ Ú¯Ùت: خواهر Ú†Ù‡ شده؟در جواب Ú¯Ùت: آقای نعمت اÙطاری مرا نیاورده اند. آقای نعمت Ú¯Ùت: خوب خواهر برایت می‌آوریم چرا شلیک می‌کنی؟ Ú¯Ùت: من نمی‌دانم گرسنه ام باید اÙطاری مرا بیاورید. خلاصه این قضایا باعث شد این دو Ù†Ùر بعدها با هم ازدواج کنند Ùˆ در Øال Øاضر هم پنج Ùرزنددارند.بعد از آن دوره ØŒ دوره پارک چیتگر بود Ú©Ù‡ رزم شبانه بود آن شب Ùضای بسیار جدی Øاکم بود ØŒ البته تهدیداتی هم وجود داشت از جمله اØتمال Øمله مناÙقین به Ù…ØÙ„ تمرین نظامی دانشجویان.*Ùارس: بعضی از اÙراد در مصاØبه هایشان ادعا Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ بعد از دویا سه روز از تسخیر لانه ماجرا از دست دانشجویان خارج شد Ùˆ در اختیار دیگران قرار گرÙت نظرتان در این زمینه چیست؟*مصلØÛŒ:مرØوم سید اØمد خیلی مراوده داشتند Ùˆ به لانه آمد Ùˆ رÙت داشتند Ùˆ اطلاعات Ùˆ اخبار را پیگیری می‌کردند Øالا اگر بعضی ها این Øر٠را زده اند Ùˆ Ú¯Ùته از دستشان خارج شده شاید منظورشان این است Ú©Ù‡ این Øرکت از دانشجویی به یک Øرکت مردمی تبدیل شده.چون می‌دانید برنامه ریزی برای گرÙتن لانه موقتی بود Ú¯Ùتند یا Û² الی Û³ ساعت یا Û³-Û² روز یعنی انتظار نداشتند این قدر طولانی شود.Øضرت امام از این Øرکت Ú©Ù‡ مردمی شده بود Øمایت کردند اØزابی مثل Øزب جمهوری اسلامی Øمایت کرد تقریبا یک Øرکت ملی شد Øضرت امام Ùرمودند: این کار انقلابی بزرگتر از انقلاب اول است.*Ùارس:بنی صدر آنجا نماینده داشت؟*مصلØÛŒ: خیر . اصلا بنی صدر این Øرکت را قبول نداشت Ú©Ù‡ بخواهد نماینده داشته باشد.*Ùارس: در ابتدا Ú©Ù‡ Øمایت کرد؟*مصلØÛŒ:بنی صدر هیچوقت این Øرکت را قبول نداشت یکبار لانه آمد جمعیت زیادی مقابل لانه جمع شده بودند Ùˆ مردم اعلام تظاهرات کرده بودند سخنران آن روز ایشان بود Ú©Ù‡ وقتی به سÙارت آمد ما جلوی درب جنوبی سÙارت Ú©Ù‡ ایستاده بودیم ایشان چنان با غصب به ما نگاه می‌کرد Ú©Ù‡ این خشم Ùˆ ناراØتی در چهره او نمایان بود ایشان این Øرکت را به هیچ عنوان قبول نداشت.*Ùارس:Øتی روزنامه انقلاب اسلامی هم Øمایت نمی‌کرد.*مصلØÛŒ:من خاطرم نیست. Ú†Ù‡ نهضت آزادی Ùˆ Ú†Ù‡ شخص بنی صدر این Øرکت را به هیچ عنوان قبول نداشتند.*Ùارس:اگر بخواهیم تØلیل کنیم به این نتیجه می‌رسیم. Ú©Ù‡ بنی صدر دنبال قدرت بود تا رقیبش بازرگان Ùˆ دولت موقت از قدرت برکنار شوند به همین علت هم خوشØال می‌شد Ú©Ù‡ این اسناد بر علیه بازرگان Ùˆ دولت موقت اعلام می‌شد من از این دید نگاه می‌کنم می‌گویم شاید Øمایت کرده باشد؟*مصلØÛŒ: خیر من تØلیلم چنین نیست چون دولت موقت Ú©Ù‡ استعÙا داد Ùˆ رÙت انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد رقیب آقای بنی صدر دکتر Øبیبی بود یعنی بنی صدر به دکتر Øبیبی به عنوان رقیب نگاه می‌کرد یعنی خط اصول گرانه بازرگان با دیدگاه بنی صدر زاویه نداشت بنی صدر جاسوس امریکا بود Ùˆ سندش هم در لانه بود در اسنادی Ú©Ù‡ بعدها به وجود آمد.*Ùارس:می‌توان Ú¯Ùت به عنوان مشاور اقتصادی اش Ùعالیت داشته نه اینکه جاسوس بوده .*مصلØÛŒ:Øرکات بعدی اش نمایانگر این بود Ú©Ù‡ در جهت مناÙع امریکا Øرکت می‌کند .*Ùارس:چرا اشغال سÙارت اینقدر طولانی شد؟*مصلØÛŒ:اولین خواسته دانشجوها استرداد شاه بود طبیعتا شاه تا زنده بود گروگان ها در اختیار بچه ها بودند خواسته دوم بچه ها این بود Ú©Ù‡ پول های بلوکه شده ایران آزاد شود خواسته سوم این بود Ú©Ù‡ آمریکا امضاء دهد Ùˆ متعهد شود Ú©Ù‡ دخالت در امور داخلی ایران نداشته باشد تا امکانات این Ùراهم شود Ùˆ آمریکا متقاعد شود Ú©Ù‡ این شروط دانشجویان را بپذیرد زمان صر٠می‌شد Ùˆ از آن طر٠امریکا وقت Ú©Ø´ÛŒ می‌کرد تا بتواند Øیثیت بر باد رÙته خودش را به نوعی بازسازی کند دنبال Ùرصت بود برای Øمله به ایران لذا واقعه طبس در Ûµ اردیبهشت ماه Û±Û³ÛµÛ¹ اتÙاق اÙتاد.Ú©Ù‡ شما بهتر می‌دانید Ú†Ù‡ اتÙاقاتی اÙتاد Ùˆ با Ú©Ù…Ú© عوامل داخلی آمریکا در ایران قرار بود چیزی شبیه کودتا در ایران انجام شود Ùˆ گروگانها هم از این طریق آزاد شوند البته بعد از این قضایا بود Ú©Ù‡ دانشجویان تصمیم گرÙتند گروگان ها را تقسیم کنند. *Ùارس: یک کمیسیون در اسÙند ماه به نام «تØقیق بین المللی جنایت شاه Ùˆ آمریکا» تشکیل شد، آیا واقعا این کمیسیون ها در Ù¾ÛŒ ØÙ„ این جریان بودند؟*مصلØÛŒ: بازدید کننده زیاد بود ولی این کمیسیون ها Ùˆ Øرکت‌های دیپلماسی خیلی جدی گرÙته نمی‌شد نه از طر٠مردم نه از طر٠دانشجویان آنها اساسا اعتقادی به اینکه Øسن نیتی در مورد این قضیه وجود دارد نداشتند Ùˆ این خوش بینی وجود نداشت Ú©Ù‡ اینها در Ù¾ÛŒ ØÙ„ این ماجرا هستند لذا شخصیتهای متÙاوتی مثل آقای اولا٠پالمه به ایران آمدند شخصیت های مذهبی از کلیساهای مختل٠و از سازمان ملل آمدند ولی هیچ اعتمادی نبود Ú©Ù‡ اینها در Ù¾ÛŒ ØÙ„ این قضیه هستند آن موقع دنیا بر عکس الان نسبت به آمریکا بدبین نبود.*Ùارس: در داخل از تشکیل این کمیسیون‌ها Ú†Ù‡ کسی بیشتر Øمایت می‌کرد؟*مصلØÛŒ:جریان وابسته به تÙکر نهضت آزادی خیلی مایل بودند این قضیه تمام شود.Øمایتشان در غالب اظهار نظرهایی Ú©Ù‡ در مورد این قضیه می‌شد دیدگاههایی Ú©Ù‡ در روزنامه منتشر می‌شد Ú©Ù‡ این قضیه سریعتر تمام شود شاید ترس از Øمله امریکا Ùˆ ترس از تØریم ها را داشتند Ùˆ می‌ترسید مبادا مسئله‌ای به ضرر خودشان به وجود آید چون Ùکر می‌کردند امریکا قدرتی دارد Ú©Ù‡ خیلی کارها می‌تواند انجام دهد به نوعی مرعوب قدرت آمریکا بودند ولی ملت چنین تÙکری نداشتند Øمایتهای مردمی Ú©Ù‡ بعد از اشغال سÙارت شد امریکا بلاÙاصله رابطه اش را با ایران قطع کرد Ú©Ù‡ بلاÙاصله Øضرت امام Ùرمودند Ú†Ù‡ بهتر رابطه سیاسی تان را با ما قطع کردید این رابطه رابطه گرگ Ùˆ میش است ما رابطه گرگ Ùˆ میش را نمی‌خواهیم بعد از آن اعلام کردند تØریم اقتصادی Ú©Ù‡ Øضرت اعلام کردند: ملت ما ملت روزه است روزه می‌گیریم. به Ù…Øض اینکه امریکا اعلام تهدیدی می‌کرد Øضرت امام پاتک می‌زد Ùˆ این جنگ روانی امریکا را بلاÙاصله با موضعی Ú©Ù‡ داشتند خنثی می‌کردند.*Ùارس: در هنگام تسخیر لانه همایشی در ایران برگزار شد به نام «گردهمایی جنبش های آزادی بخش» در این زمینه صØبت Ù…ÛŒ کنید.*مصلØÛŒ: در سال Û±Û³ÛµÛ¸ اولین گردهمایی جنبش‌های آزادی بخش در تهران به همت دانشجویان برگزار شد، برای دعوت از این جنبش ها Ú©Ù‡ مقر آنها در کشور الجزایر بود برادر ابوطالبی Ú©Ù‡ مسلط به دو زبان بود به اتÙاق یکی دو Ù†Ùر از برادران دیگر به الجزایر اعزام شدند Ùˆ از مبارزین کشورهای مختل٠دعوت به عمل آوردند، از جمله این جبنش‌ ها، جنبش‌ آزادی بخش ÙتØØŒ پولیساریو، مورو، زیمبابوه، شیعیان عربستان، عراق Ùˆ جنبش امل بودند، همزمان با برگزاری این گردهمایی تعداد ÛµÛ± Ù†Ùر از اساتید، دانشجویان، روزنامه‌نگاران Ùˆ Øتی از رهبران آزادیخواه آمریکایی دعوت به عمل آمد. علت انتخاب ÛµÛ± Ù†Ùر هم به این دلیل بود Ú©Ù‡ تعداد گروگان ها ÛµÛ± Ù†Ùر بود لذا به تعداد آنها از آمریکائیان روشنÙکر Ùˆ آزادیخواه دعوت شد Ú©Ù‡ به ایران آمده Ùˆ از نزدیک با انقلاب Ùˆ خواست دانشجویان از گروگانگیری Ùˆ همچنین با جنایات رژیم پهلوی در سایه Øمایت‌های همه‌جانبه آمریکا آشنا بشوند.Ù…ØÙ„ برگزاری گردهمایی در هتل انقلاب تهران واقع در خیابان طالقانی بود. شاید در آن روزها هیچ مکانی در تهران تا به این اندازه مورد توجه روزنامه‌نگاران Ùˆ خبرنگاران خارجی واقع نشده بود از تمامی خبرگزاری‌ها به منظور کسب خبر Ùˆ ارسال آن به تهران آمده Ùˆ در مقابل هتل انقلاب تهران تجمع کرده بودند Øضور یا سر عرÙات در آن زمان به گردهمایی رنگ خبری داغ‌تری Ù…ÛŒ زد من هم به عنوان میزبان یک گروه Û³ Ù†Ùره از میهمانان آمریکایی Ú©Ù‡ به گروه‌های سه یا چهار Ù†Ùره تقسیم شده بود Ùˆ هر گروه توسط Û² یا Û³ Ù†Ùر میزبانی می‌شد، پیوسته بودم.در میان این گروه ÛµÛ± Ù†Ùر برخی بیشتر جلب توجه می‌کردند مثلا یکی از آنان Ú©Ù‡ در گروه‌ها قرار داشت دختر دانشجویی بود Ú©Ù‡ در رشته علوم اجتماعی در امریکا تØصیل می‌کرد به نام رندی گردمن RANDY GOODMANØŒ دختر پرجنب Ùˆ جوشی بود. مدام سوال می‌کرد Ùˆ عکس می‌گرÙت، با هم صمیمی شده بودیم Ùˆ توضیØات لازم را در خصوص مسائل انقلاب، خواست دانشجویان مسلمان پیر Ùˆ خط امام، اسلام، جنایات شاه، Øجاب Ùˆ هرچه Ú©Ù‡ به ذهن اش می‌رسید می‌پرسید Ùˆ با Ú©Ù…Ú© مترجم جواب می‌دادم، به یاد دارم روزی Ú©Ù‡ قرار بود از ایران برود در Ùرودگاه ملتمسانه اصرار داشت Ú©Ù‡ مدت بیشتری بماند تا با انقلاب ایران بیشتر آشنا بشود.بعد از خروج از ایران از او نامه ای دریاÙت کردم Ú©Ù‡ به قولی Ú©Ù‡ در زمینه ایجاد نمایشگاهی در دستاوردهای انقلاب پس از پیروزی Ùˆ اسلایدهایی Ú©Ù‡ از مردم تهیه کرده بود، خصوصا اسلاید‌هایی Ú©Ù‡ از آقای خامنه ایی (در آن زمان هم ایشان در بین قشر دانشجو Ùˆ جوان Ù…Øبوبیت ویژه‌ای داشتند) در دانشگاه Ù…ØÙ„ تØصیل اش برپا کرده بود، خبر داد.به خاطر دارم در دیداری Ú©Ù‡ آمریکائی ها با آقای خامنه‌ای در منزل ایشان داشتند Ú©Ù‡ بسیار مورد توجه آنان قرار گرÙت. رندی عکس‌های زیبایی از ایشان به منظور تهیه اسلاید گرÙت. خاطرم هست روزی Ú©Ù‡ به دیدار معظم له رÙتیم، میهمانان آمریکایی خیلی مجذوب سخنان ایشان Ùˆ Ù†Øوه برخورد صمیمانه ایشان شدند، به Ù†ØÙˆÛŒ Ú©Ù‡ در آخر آن دیداربسیار علاقمند شدند Ú©Ù‡ دیدارهای دو Ù†Ùره با ایشان داشته باشند Ú©Ù‡ البته در Øد وقت ایشان این دیدارها در همان جلسه اتÙاق اÙتاد. از ملاقات های این گروه با برخی زندانیان اوین Ú©Ù‡ از مهره‌های رژیم شاه بودند به منظور آشنایی بیشتر با جنایات شاه، ملاقات با برخی نمایندگان مجلس در Ù…ØÙ„ مجلس سابق شورای اسلامی بود.*Ùارس:کمیته خاصی روی اÙشا اسناد نظر داشتند یا اینکه هر اسنادی پیدا می‌شد به دست مردم می‌رسید Ùˆ برای مردم خوانده می‌شد؟*مصلØÛŒ: اسناد بدست آمده توسط تیمی Ú©Ù‡ Ù…Øمد Øسین شیخ‌الاسلام گردآورده بود Ùˆ از دانشجویان مسلط به زبان انگلیسی تشکل شده بود ترجمه می‌شود Ùˆ در اختیار شورای هماهنگی قرار می‌گرÙت Ùˆ این شورا بود Ú©Ù‡ تصمیم‌ می‌گرÙت Ú†Ù‡ سندی اÙشا شود Ùˆ Ú†Ù‡ سندی اÙشا نشود.اسنادی هم Ú©Ù‡ رشته رشته شده بود با روش های ابداعی دانشجویان کنار هم چیده شد Ùˆ دوباره بازخوانی شد، خاطرم هست Ú©Ù‡ تعدادی از دانش‌آموزان علاقه‌مند به همکاری در این زمینه داوطلب شدند Ùˆ در کنار دانشجویان اسناد را ترمیم می‌کردند.یک مطلبی Ú©Ù‡ بچه ها را ناراØت می‌کرد این بود Ú©Ù‡ چرا دانشجویان در جریان Ù†Øوه انتخاب وانتشار اسناد قرار نمی‌گیرند. هر Ù‡Ùته جلساتی برگزار می‌شد Ùˆ تØلیل‌های Ú©Ù„ÛŒ در همان ساختمان مرکزی به عمل می‌آمد، Ùکر می‌کنم آخر Ù‡Ùته بود Ú©Ù‡ خواهر‌ها Ùˆ برادرها همه در این جلسات Øضور پیدا می‌کردند ولی در مورد مسائل ریز اسناد هیچگاه با ما صØبت نمی‌ شد، یعنی آن موقع ما Ù…Øرم راز تلقی نمی‌شدیم. در بین بچه های لانه زمزمه شدکه ازشهید بهشتی درلانه سندی موجود است. این مطلب برای من Ùˆ خیلی از بچه های Øاضر در لانه مهم بود Ú©Ù‡ بدانم این سند چیست؟ به یکی از برادران به نام آقای مختاری Ú©Ù‡ در واØد اسناد Ùعالیت می‌کرد Ú¯Ùتم: آقای مختاری شما به من بگویید این سند چیست؟ من به کسی هیچ مطلبی را نمی‌گویم . در جواب Ú¯Ùت: این سند در تائید شهید بهشتی است یعنی از استقامت ایشان در مقابل آمریکا صØبت شده.*Ùارس:پس چرا همان موقع اعلام نکردند؟*مصلØÛŒ:این یک سوال جدی است Ú©Ù‡ من به عنوان کسی Ú©Ù‡ ØÙ‚ÛŒ در این Øرکت دارد از بعضی آقایان دارم Ú©Ù‡ چرا این سند در آن زمان اÙشا نشد.*Ùارس: آیا برای اÙشاء اسناد کمیته خاصی تصمیم گیری Ù…ÛŒ کرد؟*مصلØÛŒ:این تصمیم گیری در اختیار شورای هماهنگی Ú©Ù‡ متشکل از آقایان اصغر زاده ØŒ Øبیب الله بیطرÙØŒ رØیم باکری، Ù…Øسن میردامادی Ùˆ Ù…Øمدرضا سی٠اللهی Ùˆ در Øقیقت اینها Øلقه اصلی بودند، آقایان علی زØمتکش Ùˆ Ù…Øسن امین زاده هم Ú©Ù… Ùˆ بیش با بچه‌های شورا مرتبط بودند.*Ùارس: آیا بچه‌های انجمن اسلامی دانشگاه علم Ùˆ صنعت با تسخیر لانه مخال٠بودند Ùˆ اینکه بعد از تایید این Øرکت توسط امام آنها به لانه رÙت Ùˆ آمد داشتند؟*مصلØÛŒ:خاطرم نیست ولی یادم هست Ú©Ù‡ بچه‌های علم Ùˆ صنعت خیلی تائید نکردند ولی بعد از تائید Øضرت امام Ùˆ گذشت زمان خیلی از قضایا ØÙ„ شد. خاطرم هست جواد ترک آبادی از دانشجویان علم Ùˆ صنعت (میکانیک) در لانه با هم همکار بودیم. دانشجویان علم Ùˆ صعنت بچه های متدینی بودند Ú©Ù‡ در بین دانشگاه های تهران ØŒ دانشگاه علم Ùˆ صنعت Ùیضیه‌ دانشگاه به Øساب Ù…ÛŒ آمد .*Ùارس:آقای موسوی خوینی‌ها هر روز در لانه بودند؟*مصلØÛŒ:بله، ایشان تقریبا هر روز در لانه بودند Ùˆ نماز جماعت توسط ایشان اقامه می‌شد.*Ùارس:بعد از اینکه چادر چادر جمع شد شما در لانه Ú†Ù‡ سمتی داشتید؟*مصلØÛŒ:درقسمت تبلیغات لانه به Ùعالیت خود ادامه دادم.*Ùارس: مسئول تبلیغات Ú†Ù‡ کسی بود؟*مصلØÛŒ: آقای مجید Ø´Ùاهی .*Ùارس:در آن یکسال کارهای تبلیغات عمدتا Ú†Ù‡ بود؟*مصلØÛŒ: بروشور، چاپ پوستر، برگزاری نمایشگاه و… خاطرم است سیر اشغال لانه جاسوسی Ùˆ وضعیتی Ú©Ù‡ در آن بوده را بچه ها به صورت عکس‌های ۲۰×۱۵ چاپ کرده بودند Ùˆ نمایشگاهی ترتیب دادند Ùˆ آنها را در اختیار مدارس قرار می‌دادیم.*Ùارس: چرا بعضی از اÙراد ÛŒ Ú©Ù‡ درلانه بودند با Øزب جمهوری مشکل داشتند؟*مصلØÛŒ: کلاس بعضی‌ها این بود Ú©Ù‡ با Øزب جمهوری مخالÙت کنند Ùˆ اسم آن را هم روشنÙکری می‌گذاشتند Ùˆ می‌گÙتند Øزب جمهوری اسلامی انØصار طلب است. به یاد دارم Ú©Ù‡ یک روز در بلوک نشسته بودیم (کنار شورای هماهنگی بلوکی بود Ú©Ù‡ Ù…ØÙ„ استقرار خواهران بود) Ú©Ù‡ یکی از خواهران با مداد زیر Ùیوز برق نوشت «درود بر سه یاور خمینی، هاشمی Ùˆ دو سید Øسینی» ایشان از بچه های شهرستان نهاوند بود. دو سید Øسینی منظور آقای بهشتی Ùˆ مقام معظم رهبری بود، به او Ú¯Ùتم چرا اینقدر ریز نوشتی؟ Ú¯Ùت: دنبال دردسر می‌گردی Ùقط می‌خواستم این را اینجا بنویسم. یعنی این تÙکر در شورای هماهنگی غالب بودند Ùˆ ما انتقادات بسیار جدی به عملکرد شورا داشتیم اما جرات بروز نداشتیم چون کارت ترددمان باطل می‌شد Ùˆ دیگر اجازه Ùعالیت در لانه را نداشتیم.*Ùارس: یعنی این کار را انجام می‌دادند؟*مصلØÛŒ:بله این کار را با آقای کاتوزیان کردند Ùˆ ما Ù†Ùهمیدم ایشان چرا شبانه از لانه با آمبولانس اخراج شد .*Ùارس:از کجا متوجه شدید آقای کاتوزیان اخراج شده؟*مصلØÛŒ:این خبر در لانه منتشر شد. من اصلا ایشان را ندیده بودم Ùقط می‌دانستم Ú©Ù‡ شخصی به اسم کاتوزیان از لانه اخراج شده Ú©Ù‡ این خبر را هم برادرانی Ú©Ù‡ مخال٠این Øرکت بودند انتشار دادند Ú©Ù‡ به گوش ما رسید.*Ùارس:علت اخراج آقای کاتوزیان Ú†Ù‡ بود؟*مصلØÛŒ:Ú¯Ùتند ایشان یکسری سوالات اضاÙÙ‡ کرده بود Ùˆ به بچه‌های شورای هماهنگی ایراد گرÙته است. آنها هم شبانه او را سوار آمبولانس بهداری سÙارت Ú©Ù‡ آمبولانس پیشرÙته‌ای بود کردند Ùˆ شبانه از سÙارت خارجش کردند. بعدها شنیدم ایشان در قزوین سخنرانی کرده Ùˆ مسائلی را علیه شورای هماهنگی Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡ بود.*Ùارس: Ùقط کاتوزیان اخراج شد؟*مصلØÛŒ: بله.بچه‌ها اگر مخال٠مسئله ÛŒ بودند چیزی را بروز نمی‌دادند، اما ما پنج Ù†Ùر Ú©Ù‡ به قسمت شمال سÙارت رÙته بودیم مقداری ناپرهیزی Ù…ÛŒ کردیم. در طبقه اول آن ساختمان رستوران سÙارت بود Ùˆ درطبقه بالا آن ما زندگی می‌کردیم*Ùارس: این اÙراد Ú†Ù‡ کسانی بودند؟*مصلØÛŒ:‌ از خواهران دانشجوی دانشگاه هنر، شهید بهشتی Ùˆ تهران بودند. یکی از این خواهران آشنا با نقاشی Ùˆ کاریکاتور بود، با همÙکری گروه مشکلات Ùˆ انتقادات نسبت به عملکرد شورای هماهنگی به صورت کاریکاتور کشیده می‌شود Ùˆ Øدود ساعت Û±Û± ØµØ¨Ø Ù‚Ø¨Ù„ از Øضور خواهران Ùˆ برادران در سل٠سرویس، به طور پنهانی به Ù†ØÙˆÛŒ Ú©Ù‡ کسی متوجه نشود کار کیست به روی تابلوی اعلانات سل٠سرویس نصب می‌شد، این کاریکاتورها مورد توجه دانشجویان مستقر در لانه قرار می‌گرÙت. اعضای شورای هماهنگی وقتی برای ناهار به سل٠می‌آمدند توقÙÛŒ کوتاه در مقابل تابلو می‌کردند Ùˆ به روی مبارک خود هم نمی‌آوردند. ما هم به نوبت به رصد رÙتارها می‌نشستیم Ùˆ بازخورد بچه‌ها را مشاهده Ùˆ بررسی می‌کردیم، بعید می‌دانم متوجه شده باشند کار Ú†Ù‡ کسانی بوده است؟خبرگزاری Ùارس: Øر٠ما این بود Ú©Ù‡ اگر سند خیانت است اعلام کنند، اگر هم نیست Ú©Ù‡ بگویند تا Ùشار از روی شهید بهشتی برداشته شود. وقتی بعضی ها Ù…ÛŒ گویند دو روز بعد از تسخیر لانه، جریان را از دست ما خارج کردند. همین ها نمی‌‌گذاشتند Ú©Ù‡ سند شهید بهشتی منتشر شود.*Ùارس: اختلاÙات از Ú†Ù‡ زمانی به طور جدی بروز کرد؟*مصلØÛŒ:سرقضیه سند شهید بهشتی Ú©Ù‡ چرا اÙشا نمی‌شود Ùˆ شورای هماهنگی متن آن را اعلام نمی‌کند.Øر٠ما این بود Ú©Ù‡ اگر سند خیانت است اعلام کنند، اگر هم نیست Ú©Ù‡ بگویند تا Ùشار از روی شهید بهشتی برداشته شود. وقتی بعضی ها Ù…ÛŒ گویند دو روز بعد از تسخیر لانه، جریان را از دست ما خارج کردند. همین ها نمی‌‌گذاشتند Ú©Ù‡ سند شهید بهشتی منتشر شود.این از سوالات جدی ما بود، برای خود من قضیه آن قدر مهم بود Ú©Ù‡ آقای مختاری را کنار کشیدم Ùˆ از او در مورد این سند سوالاتی کردم.آقای مختاری به من اطمینان دادند Ú©Ù‡ سند در تایید شهید بهشتی است. من سوال کردم Ú©Ù‡ چرا شورای هماهنگی این را اعلام نمی‌کند. Ú¯Ùت: نمی‌دانم.در مجموع اÙرادی بودند Ú©Ù‡ نسبت به عملکرد شورای هماهنگی اعتراض داشتند اما هیچ وقت جرأت بیان آن را نداشتند. به همین خاطر ما طی٠خودمان را از مجموعه جدا کردیم Ùˆ درقسمت شمال سÙارت مستقر شدیم. *Ùارس:یعنی آقایان Ùˆ خانم‌هایی Ú©Ù‡ مخال٠عملکرد شورای هماهنگی بودند از بقیه اÙراد جدا شدند؟*مصلØÛŒ:‌خیر، ما خودمان این کار را کردیم. یک گروه Û¶ – Ûµ Ù†Ùره بودیم Ú©Ù‡ به آن قسمت رÙتیم Ùˆ اعتراض‌مان را نمی‌گÙتیم. اما در جمع‌های خودی مسائل را تØلیل Ù…ÛŒ کردیم اما باز هم اØتیاط می‌کردیم چون می‌ترسیدیم Ú©Ù‡ مبادا اجازه ورود به لانه را به ما ندهند.*Ùارس:شما شخصا متن سند را دیدید؟*مصلØÛŒ:خیر، اما ایشان مطالب سند را به من Ú¯Ùتندکه ظاهرا دیداری شهید بهشتی با امریکایی‌ها داشتند Ùˆ با آنها Ù…ØÚ©Ù… برخورد می‌کنند. من خیلی خوشØال شدم، Ú¯Ùتم: چرا این را اعلام نمی‌کنند؟ شهید بهشتی شدیدا زیر Ùشار است Ùˆ واقعا هم زیر Ùشار بودند. هم از سمت گروه‌های سیاسی Ùˆ هم از سمت بچه‌های مذهبی Øزب اللهی. چون بین بچه‌ها شبهه اÙتاده بود Ú©Ù‡ بالاخره شهید بهشتی در این قضیه مبرا هست یا نه؟ این را عمدا نمی‌گÙتند. برای خراب کردن Øزب جمهوری اسلامی Ùˆ خراب کردن اÙرادی Ú©Ù‡ واقعا هر کدام استوانه‌اند. شهید بهشتی در راس Øزب است او Ú©Ù‡ خراب شود Øزب زیر سوال می‌رود. من این را کار تصادÙÛŒ نمی‌دانم Ùˆ ضع٠تØلیل نمی بینم . برعکس برای کارشان تØلیل‌های خودشان را داشتند ما هم اگر زیاد صØبت نمی‌کردیم اجازه این کار را نداشتیم.همان طور Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانید بعد از این جریان غائله کردستان پیش آمد. یکسری از بچه‌های لانه داوطلبانه به کردستان رÙتند، یکی از خواهران بعد از بازگشتشان کتاب خاطراتشان را نوشتند Ùˆ اشاره کوتاهی به Øضور خود در لانه کرده بود بعد از چاپ اعضای شورای هماهنگی ایشان را خواست Ùˆ به او Ú¯Ùتند: شما ØÙ‚ نداری جایی عنوان Ú©Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ عضو لانه بودی به این معنا Ú©Ù‡ مبادا از این Ùرصت بخواهی استÙاده Ú©Ù†ÛŒ. شما با اشاره‌ات در آن کتاب خواستی از Øضورت در لانه سوء استÙاده Ú©Ù†ÛŒ.جالب است Ú©Ù‡ بعد از تمام شدن بØØ« تسخیر لانه Ùˆ تØویل دادن گروگان‌ها، آقایان در مدت زمان کوتاهی با نام دانشجویان پیرو خط امام وارد مجلس شدند Ùˆ روزهای آخر Ú©Ù‡ ما از لانه خارج می‌شدیم این را به طور جد Ú¯Ùتند: از این پس اØدی ØÙ‚ ندارد عنوان کند Ú©Ù‡ دانشجوی پیرو خط امام بوده Ùˆ از این طریق قصد استÙاده داشته باشد.دقیقا همان اÙرادی Ú©Ù‡ به ما Ú¯Ùتند نباید از عنوان دانشجو پیرو خط امام استÙاده کنید، خودشان با همین عنوان وارد مجلس شده Ùˆ زیر تراکت‌های تبلیغاتی‌شان نوشتند از اعضای دانشجویان پیرو خط امام. طی٠بچه‌ها یعنی اکثریت اÙرادی Ú©Ù‡ عضو لانه بودند بعد از لانه دنبال تØصیل رÙتند. Û¶Û± Ù†Ùرشان در جبهه‌ها شهید شدند، خانم‌ها پزشک یا مدرس دانشگاه یا معلم شدند. آقایان هم بعضا دنبال کارهای خود رÙتند اما تعدادی هنوز هم از این موقعیت نان می‌خوردند، این Øرکت مردمی بود Ùˆ هست Ùˆ خواهد ماند.*Ùارس: به خاطر همین اختلاÙات بچه‌ها ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ جبهه بروند؟*مصلØÛŒ:خیر .بعد از Øمله عراق وقتی گروگان ها را تØویل دادند اکثر قریب به اتÙاق بچه‌ها به جبهه رÙتند چون تکلی٠خود Ù…ÛŒ دانستند.*Ùارس: شهید وزوایی را هم Ú†Ù‡ سمتی درلانه داشت؟*مصلØÛŒ: ایشان از بچه‌های عملیات بود Ùˆ بسیار مودب ØŒ سربه زیر Ùˆ جوانی قد بلند بودند. آنچه از ایشان در ذهن من باقی مانده Ù…Øجوبیت، تقوا Ùˆ Øیای ایشان است.*Ùارس: به نظر شما چرا خیلی از اÙراد لانه بعدها در کار خود شبهه ایجاد کردند؟*مصلØÛŒ: عدم درک خط امام. اگر کسی امام Ùˆ خط امام را خوب درک کند Ùˆ با یک جو وارد Øرکت نشود Ùˆ با جو هم از آن Øرکت خارج نشود، اگر با بینش، درایت Ùˆ اعتقاد وارد Øرکت سیاسی شود هیچ وقت پشیمان نمی‌شود. اما اگر این طور نباشد Ùˆ آدم با Øرکتی همراه شود بعد از گذشت سالیان اگر Øرکت‌های دیگر موقعیت‌های دیگر را برای او Ùراهم کند Ùˆ این موقعیت جدید مستلزم توبه از گذشته باشد این یعنی از بن دندان به خط امام اعتقاد نداشته.Øضرت امام Ú†Ù‡ زمانی Ú©Ù‡ شهریور Û±Û³Û²Û± تنها بودند Ùˆ اولین اعلامیه‌شان را صادر کردند با اینکه طلبه‌ای جوان هستند. این امام همان امامی است Ú©Ù‡ در دهه Û´Û° مبارزه‌شان را علنی می‌کنند Ú†Ù‡ سال Û´Û² Ú†Ù‡ سال Û´Û³ Ú†Ù‡ زمان تبعید، برگشت به ایران Ùˆ …امام سال Û±Û³Û²Û± با امام سال Û±Û³Û¶Û¸ Ú©Ù‡ از دنیا می‌رود یک سیر را Ø·ÛŒ کرده چون اعتقادی Øرکت را‌ آغاز کرده. Øرکتی Ú©Ù‡ بر اساس اعتقاد است با Øوادث Ùˆ اÙت Ùˆ خیزهای زمانه عوض نمی‌شود. بچه‌هایی Ú©Ù‡ از این Øرکت پشیمان هستند Ùکر می‌کنم تعدادشان بسیار اندک است. بچه‌هایی Ú©Ù‡ جبهه رÙتند Ùˆ شهید شدند با خون خود اعتقادشان را نشان دادند Ùˆ تداوم این Øرکت را در یک میدان Ùˆ تکلی٠دیگر دیدند. آقایان Ùˆ خانم‌هایی Ú©Ù‡ در Øال Øاضر در بخش‌های مختل٠مشغول خدمت هستند Ùˆ شاید هیچ‌گاه Ùرصت مصاØبه نداشتند Ùرصت برایشان پیش نیامده Ú©Ù‡ خاطرات Ùˆ برداشت خودشان را از این Øرکت بگویند.این Øرکت، Øرکت اصیلی بود. به قول Øضرت امام انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود. شاید Øجب Ùˆ Øیا مانع شود Ú©Ù‡ آن دوستان جلوی هر دوربین Ùˆ خبرنگاری قرار بگیرند، چون می‌گویند ما این Øرکت را برای خدا کردیم. می‌گویند لزومی ندارد مصاØبه کنیم Ú©Ù‡ عنوان شود. اما من به عنوان کسی Ú©Ù‡ یک سال بین این بچه‌ها بودم، می‌گویم بچه‌ها واقعا عاشق Øضرت امام بودند.یک روز مرØوم سید اØمد آقا به لانه آمدند Ùˆ در Ùضای پشت ساختمان مرکزی با آقای اصغرزاده قدم می‌زدند. من جلو رÙتم، Ù…ØÙ„ پستم همان نزدیکی بود. با ایشان اØوالپرسی کردم Ùˆ Ú¯Ùتم می‌خواهم امام را ببینم ولو به مدت پنج دقیقه. Ú¯Ùتند Ùردا بعدازظهر ساعت چهار بیایید امام در بالکن می‌نشیند شما ایشان را Ù…ÛŒ توانید ببینید آن زمان امام دربند بودند. Ú¯Ùتم Øاج‌آقا این Øر٠شما مثل این است Ú©Ù‡ من تکه نانی را به پشت شیشه ماست بکشم Ùˆ بخورم. ایشان خندیدند Ùˆ Ú¯Ùتند شما تماس بگیرید من هماهنگ می‌کنم بیایید Øضرت امام را ببینید. من به مقرمان آمدم به بچه‌ها Ú¯Ùتم خبر بسیار خوشی دارم. وقت ملاقات گرÙتم جریان را Ú¯Ùتم باور نمی کردند.روزی Ú©Ù‡ دیدن Øضرت امام رÙتیم وارد اتاق شدیم تختی کنار اتاق برای استراØت Øضرت امام بود. بچه‌ها تا وارد اتاق شدند غش Ùˆ ضع٠کردند Ùˆ کنار تخت اÙتادند.*Ùارس: چند Ù†Ùر بودید؟*مصلØÛŒ: Û²Û° Ù†Ùر، چند Ù†Ùر را بدون اطلاع دیگران بردیم. چون سید اØمد آقا Ú¯Ùتند تعداد زیاد نباشد ما هم این را رعایت کردیم Ú©Ù‡ نهایتا Û²Û° Ù†Ùر باشیم.امام روی کاناپه‌ای نشسته بودند بچه‌ها در ذهن‌شان این بود Ú©Ù‡ درخواستی از امام داشته باشند. من با همه قوایم Ùقط توانستم سلام کنم.امام ابهت عجیبی داشتند با گوشه چشم نگاهی کردند Ùˆ Ú¯Ùتند: سلام علیکم. دستشان را بالا گرÙتند Ùˆ Ùرمودند: من دعا می‌کنم شما موÙÙ‚ باشید.*Ùارس: صØبت خاصی نکردند؟*مصلØÛŒ: خیر، قرار بود ما Ùقط ایشان را ببینیم. امام نشسته بودند. بچه هاÙقط گریه می‌کردند، از اتاق Ú©Ù‡ خارج شدیم بعضی ها پشت در جنازه شدند. یکی از خانم‌ها همان شخصی Ú©Ù‡ می‌خواست از کامیون بالا رود پشت در غش کرد. آقای اصغرزاده هم آن روز آمده بودند Ú©Ù‡ اسنادی را بیاورند ایشان بعضی اسناد را خدمت امام می‌آوردند. آقای اصغرزاده Ú¯Ùت: جمعش کنید.بعد از Ûµ دقیقه Øال ایشان جا آمد. بچه‌ها واقعا عاشق Øضرت امام بودند همان طور Ú©Ù‡ الان عاشق مقام معظم رهبری هستند تبلور Ùˆ علاقه امروز در ایشان است. اگر تاییدات Øضرت امام نسبت به Øرکت وجود نداشت Ùˆ این جریان به ثمر نمی‌نشست شاید به جرات بگویم Ú©Ù‡ امروز از انقلاب اسلامی اثری نبود. نهایتا روزی Ú©Ù‡ خدمت Øضرت امام رسیدیم قرار بود گروگان‌ها تØویل دولت (شهید رجایی) شوند بعد از آن دولت باید وارد مذاکره الجزایر Ù…ÛŒ شد.*Ùارس: وقتی گروگان‌ها را به شهرستان Ùرستادند شما Ú†Ù‡ کردید؟*مصلØÛŒ: در تهران، قم Ùˆ تبریز Ùˆ ظاهرا اصÙهان گروگان‌ها را Ù†Ú¯Ù‡ داشتند. از آن زمان به بعد ما هر روز در لانه نبودیم Ù‡Ùته‌ای Û³-Û² روز سر می‌زدیم.*Ùارس:Ú†Ù‡ کسانی هر روز در لانه بودند؟بقیه کجا مشغول شدند؟*مصلØÛŒ:Øدود Û·Û° Ù†Ùر.آن روز ها گروه‌های مناÙقین انرژی شدید خود را در دانشگاه‌ها Ùˆ خصوصا مدارس گذاشته بودندچون به انقلاب Ùرهنگی خورده Ùˆ دانشگاه تعطیل شده بود. مدارس نیاز به نیرو داشتند Ùˆ بیشتر وقت‌مان در مدارس بود تا بتوانیم اثر بگذاریم خیلی از خانم ها در غالب امور تربیتی وارد مدارس شدند آن زمان تکلی٠آن بود لذا بعدها دیگر جزئیات را پیگیر نکردم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ شد. اما شنیدم گروه مذاکره کننده خوب عمل نکرد.هد٠این بود Ú©Ù‡ به قول Øضرت امام هیبت امریکا شکسته شود Ú©Ù‡ همین طور هم شد چون همراه با تسخیر لانه جاسوسی سÙارت امریکا در پاکستان برای Û´ ساعت اشغال شد Ùˆ Øرکت‌ها ضد امریکایی در دنیا Ú©Ù… Ú©Ù… اوج گرÙت. یک زمان مردم در تهران داد می‌زدند بعد از شاه نوبت امریکاست «مرگ بر امریکا» امروز ما شعار مرگ بر امریکا را در خیابان های نیویورک Ùˆ واشنگتن می‌شنویم. این همان هد٠است Ú©Ù‡ از آن Øرکت انتظار می‌رÙت Ú©Ù‡ لباس اطو کشیده در قالب Øقوق بشر امریکا Ùˆ غول ابر قدرتی امریکا شکسته شود Ú©Ù‡ شد.*Ùارس:خیلی ممنون Ú©Ù‡ وقتتان را در اختیار ما گذاشتید.التماس دعا داریم.
منبع: خبرگزاری Ùارس