اطلاعيه افشاگرى شماره 20 17/9/58



بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم
     
     از ابتداى انقلاب دو جريان در بين نيروهاى مطرح شده در جامعه مشخص بود.
 Ø¬Ø±ÙŠØ§Ù† اول كه به انقلاب اسلامى تحت رهبرى قاطعانه امام خمينى سخت وفادار بودند Ùˆ تضعيف
رهبرى و تفرقه‏اندازى بين ملت را كه يكپارچه به فرمان امام حركت مى‏كرد، اقدامى ضد انقلابى دانسته و با آن مبارزه مى‏كردند. اين گروه خطر عمده را براى انقلاب نه در ديكتاتورى و استبداد و ارتجاع، بلكه در
افرادى مى‏ديد كه هرگز عمق و عظمت انقلاب را درك نكرده و به اسلام به عنوان مكتبى كه در هر دوره و
زمانى مى‏تواند جوابگوى مشكلات جوامع بشرى باشد نمى‏نگريستند. افرادى كه در مقابل فرهنگ و
ظاهر فريبنده غرب و به خصوص آمريكا خود را باخته و تسليم شده و تمام تلاش خود را در جهت حاكم
كردن ارزشهاى غربى به كار مى‏بردند. اين جريان هر چند خود را ملّى، روشنفكر، راديكال و... قلمداد
مى‏كند در اصل وابسته به آمريكاست. آمريكا اين شيطان بزرگ و دشمن شماره يك ملت ما، در تمام اين
بيست و پنج سال كه بر ايران حكومت مى‏كرده از اين روشنفكران غربزده و خودباخته به عنوان پايگاهى
مطمئن استفاده مى‏نموده است Ùˆ اين افراد نيز در بسيارى از موارد در راه خدمت به اجنبى تا حد خيانت به Ù…لت خود، پيش مى‏رفته‏اند. از اين روست كه امام امت، خمينى بزرگ، نوك تيز حملات خود را متوجه اين غربزدگانى مى‏كند كه به راحتى به ملت خود خيانت مى‏كنند.
     جريان دوم كه از ابتدا با انقلاب اسلامى ايران مخالفت كرده، به حركت ملت اعتماد Ùˆ اعتقادى نداشته Ùˆ نوك تيز حمله خود را متوجه امام نموده بودند Ùˆ در بسيارى موارد به تقويت روز افزون موقعيت
روشنفكران غربزده مى‏پرداختند زيرا آنها را نيز در نهايت با خود در يك خط و در مقابل انقلاب و ملت
مى‏دانستند. غربزدگان و عوامل آمريكا نيز از اين موقعيت براى خدمت به اربابان خود استفاده كرده و با
شعارهاى تند و تيز و انقلابى هر روز سعى مى‏كردند نيروهاى مخالف بيشترى را پشت سر خود جمع كنند.
     تجربه‏هاى اين چند ماهه پس از انقلاب تا حدودى عناصر صادق انقلابى را از عناصر وابسته به
امپرياليسم و نوكران آمريكا جدا كرده و چهره آنها را بر ملت آشكار ساخته است.
     اينك ما چهره آقاى «مقدم مراغه‏اى» Ù€ يكى از اين روشنفكران به ظاهر انقلابى Ù€ را براى ملت مسلمان
ايران روشن مى‏كنيم.
     آقاى «مقدم مراغه‏اى» درصدد بوده است كه به هر نحو شده پاى آمريكاى جنايتكار را كه عمرى در
اين مملكت به چپاول و غارت مشغول بوده و ملت به بهاى خون دهها هزار شهيد پاى آن را از كشور كوتاه
كرده، دوباره برگردانده و بر مقدرات ملت حاكم كند. آقاى مراغه‏اى آنچنان دلسوزانه به جاسوسان آمريكا
توصيه مى‏كند براى آنكه بتوانند در ايران فعاليت كنند، با امام خمينى ملاقات كنند. هر فرد منصفى به خوبى درمى‏يابد كه ايشان به جاى اينكه در راه منافع ملت خود گام بردارد، در جهت منافع دولت آمريكا خدمت مى‏نمايد. م أسفانه اين خائن غربزده خود را منتسب به بزرگان دين هم مى‏كند كه اين گناهش نيز نابخشودنى است.

 Ø³Ù†Ø¯
گزارش ملاقات با رهبر نهضت راديكال، مقدم مراغه‏اى
     1Ù€ متن كامل
     2Ù€ خلاصه: رهبر جنبش راديكال، مقدم، ضمن تماس با سرپرست دپارتمان، نظرات خود را در مورد
مسايل جارى اظهار داشت و خيلى تأكيد كرد كه كاردار با خمينى تماس بگيرد كه او (خمينى) ايرانيها را
متقاعد كند كه دولت آمريكا انقلاب ايران را پذيرفته است. تمام
     3Ù€ مقدم مراغه‏اى عضو مجلس خبرگان در بررسى قانون اساسى است. با او طى بحثهاى گوناگونى كه درباره مسايل مختلف در تاريخ سپتامبر داشته‏ايم، در پاسخ به اين سؤال كه آمريكا چگونه مى‏تواند روابط خود را با ايران بهبود بخشد، گفت: كاردار آمريكا هر Ú†Ù‡ زودتر با خمينى تماس بگيرد.
مقدم دلواپس به نظر مى‏رسيد كه: آمريكا از ماه مه هيچ گونه تلاشى براى ملاقات نكرده است و تأكيد كرد كه مشكلات هر چقدر باشد بايد فورا تقاضاى ملاقات بكند. مقدم اشاره كرد اينكه شما مى‏گوييد وقتش نشده، وقت مناسب هيچ‏وقت دست نخواهد داد چرا كه خمينى اكنون پير است و كاملاً غيرقابل انعطاف. اگر خمينى ناگهان قبل از ملاقات آمريكا با او فوت كند حتى ميانه‏روها كه با خمينى كاملاً موافق نيستند آمريكا را مورد انتقاد قرار خواهند داد و خواهند گفت كه عدم ملاقات آمريكا با ايشان، عدم پذيرش
انقلاب بوده است و خيليها آمريكا را مقصر مرگ خمينى خواهند دانست.
     4Ù€ مقدم درباره وضعيت سياسى اميدوار بود، بدون اينكه خوشبين باشد. او احساس مى‏كند كه خمينى در حال حاضر از پشتيبانى توده‏ها برخوردار است Ùˆ در طول چند هفته گذشته پافشارى زيادى روى جمهورى اسلامى كرده است. او روشنفكرها را از خود دور مى‏كند Ùˆ به زودى متوجه اين اشتباه شده Ùˆ اوضاع را سر Ùˆ صورت خواهد داد.
     مقدم گفت كه خمينى عقيده ولايت فقيه را تأييد مى‏كند ولى معتقد است كه فقيه نبايد قدرت سياسى داشته باشد. او مى‏گويد قانون اساسى در 3 يا 4 هفته تمام مى‏شود.
     در پاسخ سؤال پرخت (Precht) گفت كه او با بهشتى در مورد تغيير احتمالى قوانين تصويب شده
صحبت كرده و بهشتى گفته است كه در صورت هماهنگ و باثبات نبودن قوانين تصويب شده، آماده است
كه آنها را دوباره مرور كند. او گفت كه بازرگان نيز قبلاً همين تقاضا را از بهشتى كرده بود. او چندان اميدوار
نيست كه تغييرى در فرم فعلى قانون اساسى داده شود. مقدم فكر نمى‏كند كه با مشكلات فعلى در كردستان وقت مناسب براى رفراندم باشد. اگر متون اصلى، به خصوص شيعه و سنى عوض نشوند اوضاع رفراندم شايد براى دولت، مساعد پيش نرود.
     5 Ù€ مقدم گفت كه خيليها از شريعتمدارى به خاطر عدم رهبرى انتقاد مى‏كنند در صورتى كه اين انتقاد
نابجاست و خمينى قدرتمندتر از آن است كه شريعتمدارى فعلاً بتواند با او مقابله كند؛ ولى البته وقتش
خواهد رسيد. او افزود كه آذربايجان مترصد اشاره اوست.
 
     6Ù€ از مقدم درباره احتمال صلح در كردستان سؤال شد، جواب داد در شرايط فعلى هيچ امكانى براى
موفقيت مذاكرات صلح وجود ندارد. اگر دولت چنين اقدامى را شش ماه پيش مى‏كرد امكان داشت ولى
اكنون دير شده است. او هيچ‏گونه پيشنهادى براى صلح نداشت.
     7Ù€ در پايانِ صحبت، مقدم تأكيد كرد كه ملاقات‏كنندگان بيشترى به طور رسمى Ùˆ غير رسمى، مانند
رمزى كلارك و ريچارد كاتم، براى جلب رضايت و قانع كردن ايرانيان در امور مختلف سياسى به ايران
بيايند.
دانشجويان مسلمان پيرو خط امام
IN THE NAME OF GOD THE BENEFICIENT THE MERCIFUL
Disclosing Announcment No. 20

     From the begining of the revolution two lines and currents existed within the society.
     The First line is strongly faithful to the Islamic revolution under the leadership of Imam ,
Khomeini, they considered weakening the leader ship and diviging the people who were united
on orders of Imam khomeini as anti revolutionary acts and they fought this . This group saw
the main danger for the revolution not dictatorship despotism or backwardedness but they saw
this danger in individuals who never understood the depth, and greatness of the revolution
and who did not view Islam as a school which could in any age present solutions to the
problems of human societies. Individuals who lost thir identity afore the decieving
appearances of the west and particularly America. And who desperatly sought to impose and
dominate western values, although this line claimed to be popular, intellectual radical, and etc.
in reality it was dependant on America. American government this strong devil and number
one enemy of the people , in all of this twenty _ five years that it reigred in Iran it used these
westernized intellectuals as a secure base. Thus Imam of the people great Khomeini directs
his attachs on these westernized people who betray their people very easily.
The second line which has from the begining opposed the Islamic Revolution of Iran had no
faith and assurance in the people,s movement and they directed their attacks against Imam
Khomeini and strenothened in many cases the position of the westernized intellextual. The
experiences lf the past months has separated to some extent the noble revolutionary elements
from the elements dependant on imperialism and has exposed their face to the peoples of the
world.
     Now we expose the face of moghadam Maraghaie one of the apparently revolutionary
intelectuals.
Mr . Moghadam Maraghaie was seeking to reimpose US dominance on Iran after it had
exploited the resourcers of the people and at the expense of the blood of thousands of
Martyrs.
 

چاپ                       ارسال براي دوست

نظرات كاربران
نام

ايميل
نظر

 

مسئولیت محتوا و مواضع مندرج در مقالات بر عهده نویسندگان بوده و درج آنها در این پایگاه به مفهوم تأیید آن نمی باشد. Copyright © second-revolution.ir, All Rights Reserved